سید ابوالقاسم دهکردی

اجازة الفقیه الکبیر آیة الله العظمی السید ابوالقاسم الدهکردی الاصفهانی لسماحة آیة العظمی البروجردی قدس سرهما (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله الذی أجرى فی قلوب أولیائه ینابیع الحكمة و فضّلهم على سائر خلقه بالعلم و المعرفة، و الصلاة على المبعوث على كافّة الأنام، بالملّة السمحة السهلة و على آله الأمجاد نجوم سماء الهدایة.

و بعد فلمّا كانت مشیّته تبارك و تعالى تعلّقت بحفظ هذا الدّین القویم و الصراط المستقیم و الشریعة الغرّاء و الملّة البیضاء عن الزیغ و الزّلل و التحریف و الخلل فرض كفایة على الأنام تحصیل العلم بالأحكام و معرفة الحلال و الحرام فندبهم إلى ذالك و حثّ و رغّبهم و بعثَ إذ جعل العلماء ورثة الأنبیاء و مدادهم أفضل من دماء الشهداء، و النظر إلیهم عبادة و المجالسة معهم سعادةً فبادر إلى تلك السعادة العظمى و المنزلة العُلیا فی كلّ قرن من القرون الخالیة، جماعة من الأزكیاء الأصفیاء فصرفوا جهدهم و بذلوا مهجتهم حتّى فازوا بتلك السعادة و نالُوا تلك الفضیلة فجزاهم الله عنّا خیر الجزاء.

و ممّن تصدّى لهذا الخطب العظیم و الثواب الجسیم جناب العالم العامل و الفاضل الكامل صاحب الصفات الحسنة و الأخلاق الفاضلة مهذّب القوانین المحكمة و محقّق القواعد المتقنة، المضطلع الخبیر بالفصول الأصولیة و المتعمّق الفكوُر فی الفروع الفقهیة، الخارج بحمد الله تعالى عن ذلّ التابعیة إلى عزّ الاستقلال و البالغ و الشكر لله إلى مرتبة الاجتهاد و الاستدلال، و هو غایة المراد للمشتغلین و نهایة المرام للفضلاء المحصلین فكثّر الله فی العلماء أمثالهُ و اعطاهُ الله آمالَهُ و هو أخونا الروحانی و صدیقنا الإیمانی المُبرّأ من الشّین مولانا آقا حسین النجل الزّكی و الخلف الصالح الوفیّ للسید الجلیل و السند النبیل نور حدقة السیادة و نور حدیقة النّبالة قرّة عیون أساطین العلماء و فلذة كبد أعاظم الفقهاء سیدنا الولی الصفی مولانا حاجی آقا علی المتوطّن فی بلدة بروجرد، فإنّه دام توفیقه قد تحمّل الأذى و المشقّة و آثر الاعتزال و الغربة و انقطع من الأوطان و الأحبة لتحصیل العلوم الشرعیة و تكمیل المبانی الدینیة فاشتغل فی تحقیق المبانی و الدلائل، غایة الاشتغال و عكف على درسه و بحثه عكوف المتعطّش على الزّلال فحصل له ملكةُ الاجتهاد و الاستنباط و نال رُتبة التصرّف فیما للحاكم الشرعی التصرف فیه. و أجزت له دام مجده أن یروی عنّی كلما برز منّی من التصانیف و التآلیف مثل كتاب ینابیع الحكمة و الوسیلة و الذخیرة وفّقنی الله لإتمامها و ما علّقته على النخبة الشریفة الرّسالة العملیة و أن یروی عنّی كلّما صحّت لی روایته من الكتب الأربعة للمحمدین الثلاثة المتقدّمة الفقیه و الكافی و التهذیب و الاستبصار التی علیها المدار فی سائر الأعصار و الأمصار و الوافی و الوسائل و البحار للمحمدین الثلاثة المتأخرة و سائر الكتب المعتمدة عند العصابة الشیعة المحقّة من الأخبار و الأذكار و الأدعیة بأسانیدی المتّصلة و طرقی المتعدّدة عن مشایخی العظام إلى إسناد ینتهی إلى أجدادی الكرام الأئمة المعصومین سادات الأنام و لضیق المجال أقتصر على بعضها فإنّ فیه حصول المرام.

فمنها روایتی بحق إجازتی عن السید السند و الحبر المعتمد البحر الزاخر و الدّر الفاخر تاج الفقهاء و المجتهدین شمس العلماء المحقّقین المیرزا محمد هاشم الإصبهانی روّح الله روحه الشریف عن طود العلم و النُّهى آیة الله فی الورى الشیخ مُرتضى الأنصاری الدزفولی عن شیخه النّحریر المولى أحمد النراقی عن شیخه و سیده بحر العلوم السید مهدی الطباطبائی النجفی عن خاتمة المجتهدین الآقا محمد باقر البهبهانی عن والده الأفضل محمد أكمل بجمیع أسانیده التی منها ما یرویه عن العلاّمة المجلسی بجمیع طرقه المذكورة فی إجازات البحار.

و منها ما أرویه إجازة عن علاّمة العلماء المحققّین، شمس الفقهاء و المجتهدین، المنتهى إلیه ریاسة التدریس والتحقیق، مربّی العلماء العظام و قطب الفضلاء الفخام، شیخنا و أستاذنا المولى محمد كاظم الخراسانی النجفی عن العَلَم العلاّم و البحر القمقام صاحب المقامات الفاخرة و الكرامات الباهرة السید مهدی القزوینی الحّلاوی عن عمّه السید السَّند النَّبیل العلاّمة الباهر السید محمد باقر القزوینی الحلاّوی عن شیخه الفقیه الأكبر الشیخ جعفر صاحب كشف الغطاء عن شیخیه المروّجین للمذهب، الآقا محمد باقر البهبهانی و بحر العلوم السید محمد مهدی الطباطبائی عن المولى الأفضل محمد أكمل بجمیع أسانیده المتصلة إلى المعصومین. و أوصیه دام مجده بما أوصیت به من التمسك بذیل الاحتیاط فإنه سبیل النجاة، و التحرز عن الفتیاء بغیر علم، و أوصیه بالتقوى و ملازمة الطاعات و التورّع عن الشبهات و التأدب بمحاسن الآداب و التخلّق بفضائل الأخلاق و مجاهدة النفس و ترك الهوی و الزّهد عن الدُّنیا و التّدبُّر فی آیات الله ففی ذلك جماع الخیر و أسأله دام توفیقه أن لا ینسانی من صالح الدّعاء و لاسیما فی مظانّ استجابتها.

كتب ذلك أحوج المربوبین و أرجاهم إلى الله رب العالمین السید أبو القاسم الدّهكُردی الإصفهانی ثُمّ النجفی إن شاء الله تعالى فی اللیلة المباركة لیلة الرّغائب من شهر رجب المرجب من شهور سنة 1320 عشرین و ثلاث مائة بعد الألف الهجریة على هاجرها آلاف التحیة و الحمدُ لله أولاً و آخراً و ظاهراً و باطناً.

ابوالقاسم الحسینی 

[1] – زندگی آیت الله العظمی بروجردی(ره)، محمد واعظ زاده، ص 204- 205.

 

 

ترجمه فارسی اجازه نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

صورت اجازه فقیه بزرگ حضرت آیت الله العظمی سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی به شخصیت بزرگوار آیت الله العظمی بروجردی ( قدس سرهما )

به نام خداوند بخشایش گر مهربان

سپاس و ستایش مخصوص خدایی است که چشمه های جوشان حکمت را در دلهای دوستانش جاری ساخته، و با علم و معرفت، و دانش و شناخت، آنان را بر دیگران برتری داد. و درود و سلام بر پیامبری که برای ارشاد همه ی مردمان، همراه با دین و آیین سهل و آسان فرستاده شد. و سلام بر خاندان بزگوار آن حضرت که ستارگان آسمان هدایتند.

پس از سپاس و سلام، از آن جایی که خواست خدا و اراده ی الهی بر این تعلّق گرفته که این دین محکم و پا بر جا، و راه راست درخشان و آیین پر فروغ و نورانی را از خطر انحراف و لغزش و تحریف و شکاف و خلل نگه دارد، به طور واجب کفایی، بر همگان فراگیری علم احکام و شناخت حلال و حرام را واجب کرد و آنان را برای اقدام به این مهم و قیام به این وظیفه، تشویق و ترغیب کرده و واداشته و فراخواند؛ زیرا که عالمان دین را وارثان پیامبران و نوشته و قلم شان را با ارزش تر و بالاتر از خون شهیدان قرار داده، و نظر کردن به آنها را عبادت و همنشینی با آنان را سعادت و خوش بختی شمرده است؛ از این رو در هر قرنی از قرن های گذشته گروهی از تیزهوشان برگزیده و به آن سعادت بزرگ و مقام والا مبادرت ورزیده و در این راه جهد و کوشش فراوان کرده و عمر و جان عزیزشان را در راه دست یابی به این هدف مقدّس مصروف داشته اند تا به آن سعادت و خوشبختی و فضیلت و برتری نایل آمده و دست یافته اند. خدایشان بهترین اجر و مزد و پاداش از جانب ما به آنان عطا فرماید.

از جمله کسانی که به این امر مهم و هدف بزرگ و ثواب سترگ دست یازیده و به آن اهتمام ورزیده، جناب عالم عامل و فاضل کامل صاحب صفات نیکو و اخلاق فاضله، تهذیب کننده ی قانون های استوار، کاوش گر قاعده های محکم، مرد توانمند و قوی، آشنا و با اطلاع به بخش های اصولی، ژرف اندیش و کاوش گر در فرع های فقهی، آنکه – بحمد الله – از ذلّت و خواری پیروی و تقلید به اوج عزّت و افتخار استقلال و خودکفایی اجتهاد بیرون آمده، و خدا را شکر که او به مرتبه ی اجتهاد و پایه ی بلند استدلال رسیده است. و این مقام آخرین خواسته ی جویندگان علم، و برترین آرزوی فضلای دانش پژوه است. خدای متعال امثال ایشان را در میان عالمان دین زیاد و خواسته ها و آرزوهایش را به او عطا فرماید. او برادر روحانی و دوست ایمانی مان، آن که از هر گونه آلایش و زشتی و عیب به دور است، یعنی آقای ما آقا حسین فرزند تیزهوش و خلف صالح و با وفای سید بزرگوار، مورد اعتماد، با اصالت، نور چشم سیادت، و شکوفه باغ نجابت و فضیلت، نور چشم علمای بزرگ، و جگر پاره ی فقیهان سرشناس، سید ما دوست با صفا و برگزیده، و آقای ما حاجی علی ساکن شهر بروجرد است. ایشان – که توفیقش پاینده باد – رنج و زحمت را تحمّل نموده و عزلت و غربت را اختیار نمود و از دوستان و وطنش دوری گزید تا بتواند علوم شرعی را به دست آورد و مبانی دینی را تکمیل کند. او با نهایت کوشش به تحقیق مبانی و تفحّص دلایل پرداخت و به درس و بحث – همانند تشنه ای که دنبال آب باشد – اهتمام ورزید، تا آنجا که به ملکه ی اجتهاد و استنباط دست یافت. و به مقام اهلیت تصرّف در هر چیزی که تصرّف در آن صلاحیت حاکم شرعی است، نایل آمد.

این جانب برای ایشان – که عزّت و عظمتش جاودان باد – اجازه دادم هر آثار علمی و کتاب و نوشته ای از من به جای ماند روایت کند، مانند کتاب ینابیع الحکمة، وسیله، و ذخیره – که خداوند متعال مرا به پایان دادن آن توفیق دهد – و مانند آن چه که به عنوان تعلیقه بر نخبه ی شریفه و رساله ی عملیه نوشته ام. و همچنین هر روایت صحیحه ای که از کتب اربعه به من رسیده ایشان می توانند روایت کنند، و این کتاب ها از سه شخصیت علمی که اسم هر سه محمد است به یادگار مانده است (محمد بن یعقوب کلینی، محمد بن علی بن بابویه، محمد بن حسن طوسی) از علمای گذشته، اسم این کتاب ها عبارت است از: کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار. این کتاب ها در دیگر عصرها و شهرها نیز محور اصلی دانش بوده و علماء دین بر دور آنها می چرخیدند. و همچنین روایت های صحیحه ای که از کتاب وافی، وسائل الشیعه، و بحار الانوار به من رسیده است روایت کنند. این کتاب ها اثر سه عالم بزگوار به نام محمد (محمد بن مرتضی، محمد بن حسن و محمد باقر بن محمد تقی) از علمای زمان اخیر می باشد. و هر چه از دیگر کتاب های مورد اعتماد در نزد جماعت شیعه فرقه بر حق از قبیل اخبار، اذکار و ادعیه که با سندهای پیوسته به معصوم (ع) و راه های متعدد از استادان بزرگم نقل کرده ام و این سندها به نیاکان بزرگوارم و اجداد گرامی ام امامان معصوم  آقایان مخلوقات رسیده است نقل کند. به جهت تنگی وقت و کوتاهی فرصت به ذکر بخشی از آن سندها بسنده می کنم که مشت نمونه خروار است.

از جمله این سندها اجازه روایت این جانب از سید معتبر و دانشمند مورد اعتماد، دریای پر و بیکران، در گران مایه، تاج سر فقیهان و مجتهدان، خورشید درخشان عالمان محقق، میرزا محمد هاشم اصفهانی – که خدا روان پاک و روح شریفش را شاد کند – از کوه علم و خرد، آیت و نشانه ی خدا در میان خلق، شیخ مرتضی انصاری دزفولی، از استاد دانشمندش مولی احمد نراقی، از استاد و سیدش بحرالعلوم سید مهدی طباطبایی نجفی، از خاتمه ی مجتهدان آقا محمد باقر بهبهانی، از پدر برتر و بلندپایه خود محمد اکمل تمام سندها یش را که از آن جمله اسنادی است که از علامه مجلسی روایت می کند با تمام طرقی که در بخش اجازات بحارالانوار آمده است.

 و از جمله این سندها اجازه روایت من از علامه عالمان محقّق، خورشید تابناک فقیهان و مجتهدان آن که ریاست تدریس و تحقیق به ایشان منتهی گردید، پرورش دهنده ی عالمان بزرگ، قطب فاضلان ارجمند، شیخ و استاد ما مولی محمد کاظم خراسانی نجفی، از شخصیت شناخته شده ی بسیار دانا، دریای ژرف، صاحب مقامات بلند و کرامت های درخشان و ارزشمند، سید مهدی قزوینی حلاوی، از عمویش سید معتبر با اصالت علامه عالی مقام سید محمد باقر قزوینی حلاوی، از استاد فقیه بزرگش شیخ جعفر صاحب کشف الغطاء، از دو استادش ترویج کنندگان مذهب آقا محمد باقر بهبهانی و بحرالعلوم سید محمد مهدی طباطبایی، از مولی افضل محمد اکمل تمامی اسناد پیوسته به معصومین (ع). این جانب ایشان را – که عزّت و سربلندیش جاودان باد – سفارش می کنم به آنچه که سفارش شده ام، این که به دامن احتیاط چنگ بزند؛ زیرا که احتیاط طریق نجات – و راه رهایی است، و از  فتوا دادن بدون علم و آگاهی بپرهیزد، و نیز او را به داشتن تقوا و پرهیز از گناه و التزام به اطاعت و فرمان بری از خدا، و خودداری از از کارهای شبهه ناک و آراستن خویشتن به آداب نیکو و تخلّق به اخلاق پسندیده و پیکار با نفس و ترک هوی و کنار گذاشتن خواسته های شیطانی و بی اعتنایی به دنیا و اندیشه و تفکّر در آیات و نشانه های خدا سفارش می کنم که تمامی خیر و سعادت در انجام این کارها است. و از ایشان – که توفیقاتش پاینده باد – می خواهم مرا از دعای خیر فراموش نکند، به ویژه در مظانّ استجابت دعا.

این اجازه را نیازمندترین بندگان و امیدوارترین آنان به سوی پروردگار عالمیان سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی و بعد نجفی ان شاء الله – در شب با برکت رغائب از ماه رجب از ماه های سال هزار و سیصد و بیست هجری که هزاران درود و سلام بر هجرت کننده اش باد، نوشته است و سپاس و ستایش در اول و آخر و ظاهر و باطن مخصوص خداست.

سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی

 

پاسخی بگذارید