آیت الله خزعلی می گوید: آیت الله العظمی بروجردی در سالهای 1364 یا 1365ق که قدم به قم نهاد حوزهی علمیه چون نوپا بود بسیار مواظب بود تا حرکت تند سیاسی صورت نگیرد آیت الله حائری هم چنین روحیهای داشت.
اما ایشان اقدامات و حرکات آقای بافقی را در باطن قبول داشت ایشان میگفت: حرکات آقای بافقی کاملاً درست است ولی اگر در ظاهر آن را تقویت و تایید کنیم حوزه بر باد خواهد رفت برای ما [یعنی آیت الله حائری و امثال ایشان] آن چه مهم میباشد حوزه است آیت الله العظمی بروجردی هم همین گونه بود ایشان به حوزه و طلبهها روح تحقیق بخشید و آن را از حوادث دور نگه داشت و کتب قدما را در اختیار محققین گذاشت.
آیت الله العظمی بروجردی بر این باور بود که اگر حوزه قوی و مستحکم گردد میتوان بر ضد ظلم نعره زد ایشان مجتهدین والایی پرورش داد من چهار سال پس از آمدن معظم له، به قم آمدم بنابراین در شمار اولین کسانی نبودم که از ایشان بهره بردند آقایان صافی نخستین شاگردان ایشان بودند شاید بتوان گفت هفتصد، هشتصد نفر در محضر آیت الله بروجردی به درجهی اجتهاد رسیدند بعضی از آنها به مناطق و شهرهای دور دست رفتند و خود دست به ایجاد حوزههای علمیه زدند در اینجا پیشنهاد میکنم تحقیق دقیق و علمی صورت گیرد تا شاگردان و عقبهی علمی آیت الله بروجردی مشخص و معین گردد و نیز معلوم گردد که شاگردان مبرز آن جناب به کجا رسیده و چه خدمات علمی انجام دادهاند.
دقیقاً مشخص نیست که قبل از ورود آیت الله بروجردی به قم چه تعداد طلبه در آن جا حضور داشتند. البته شاید از روی دفتر شهریهها بتوان تعداد آنها را معلوم کرد. ولی اطمینان دارم تعداد آنها چشم گیر نبوده است. اما در نتیجهی اقدامات و اصلاحات آیت الله العظمی بروجردی حوزهی علمیهی قم از طلبه موج میزد هم زمان با تشکیل کلاسهای آیت الله بروجردی استادان دیگری نیز به تدریس میپرداختند که از جمله میتوان به امام(ره)، آیت الله حجت، آیت الله داماد، آیت الله محمد تقی خوانساری و چند تن دیگر اشاره کرد بسیاری از شاگردان آقای داماد از شاگردان و مریدان آِیت الله بروجردی در سمتهای حساس دولتی و برخی دیگر در حوزه بسیار تأثیر گذارند.
برخی خیال میکنند روح مقاومت و مبارزه در آیت الله العظمی بروجردی ضعیف بود. البته این جانب در سطور پیشین، سیاست ایشان را در برابر دستگاه پهلوی توضیح دادم. آیت الله العظمی بروجردی مهمترین وظیفهی زندگی خود را حفظ حوزه میدانست؛ گذشت زمان نشان داد تمام سخنان و اقدامات ایشان در این باره درست بوده است وی میگفت با بودن آب فراوان است که ماهی بزرگ پرورش مییابد، و آب خرد ماهی کوچک پرورش میدهد. قم در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی متکفل تربیت روحانیون بزرگ گردید. از زمانی که حوزههای علمیهی قم روی به گسترش نهاد، غروب حوزهی نجف شروع شد.
اجازه ملاقاتهایی که آیت الله بروجردی به سران کشور میداد صرفاً برای حفظ حوزه بود، ایشان هر گاه تشخیص میداد که این ملاقاتها به نفع اسلام و حوزه نیست و ممکن است دربار، از آن سوء استفاده کند. اجازهی تشرف آنها را نمیداد خاطرهای در این باره دارم که لازم است به آن اشاره کنم روزی فهمیدیم شاه میخواهد برای زیارت حضرت معصومه(س) به قم بیاید و پس از پایان درس آیت الله بروجردی در حرم با ایشان ملاقات کند. آیت الله العظمی بروجردی احساس کرد که این ملاقات به نفع شاه تمام خواهد شد، بنابراین عکس العمل بسیار جالبی از خود نشان داد. ایشان از قم خارج شد. شاگردان ایشان [من نیز در میان آنها بودم] چند ساعت منتظر ماندند، اما خبری نشد، شاه از این رفتار آزرده شد و فوراً قم را ترک کرد. این واقعه در 1339 رخ داد. از آن تاریخ تا فوت آیت الله العظمی بروجردی دیگر هیچ ملاقاتی با درباریان و شخص شاه رخ نداد، آیت الله بروجردی تشخیص داد که حوزه به قدر کافی قوی شده است و دیگر احتیاجی به در پیش گرفتن احتیاط نسبت به حکومت از سوی حوزه و علما نیست.
………………………………………….
1- كرمی پور ،حمید،خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی،انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص54.