اساتید آیت الله بروجردی

 

 

 

الف- در اصفهان

 

ایشان، پس از ورود به اصفهان، در درس مرحوم حاج سیدمحمدباقر درچه‏ای(1) شركت كرد.

 

آن استاد گران‏مایه، به حضرت آیت‏الله‏العظمی بروجردی، بسیار اظهار مهر و علاقه می‏کرد؛ حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) تا آخرین لحظات حیات، این استاد ارزشمند را فراموش نکرد.

 

ایشان هم چنین در درس‏ جناب میرزا ابوالمعالی کلباسی(2) و جناب سیدمحمدتقی مدرس(3) شركت می كردند. علاوه بر فقه و اصول و رجال، در درس فلسفه‏ دو فحل این فن، یعنی آخوند کاشی(4) و جهانگیرخان قشقایی(5)، حاضر شد.

 

ب- در نجف

 

آیت الله بروجردی پس از ورود به نجف اشرف، به حوزه درس مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی(6) وارد شده و نه سال از محضر پر فیض آن فقیه بزرگ و علمای دیگری چون: آیت الله العظمی آقا سید کاظم یزدی(7)، و آیت الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعة)(8) در فقه و اصول و رجال كسب فیض كردند

 

…………………………………………………………………

 

1- آیت الله درچه ای در سال 1264 ق ، در درچه ی اصفهان به دنیا آمد . مقدمات را نزد پدرش آموخت ، آنگاه به اصفهان رفت و پس از چندی ، به عتبات عالیات عزیمت کرد و از اساتید بزرگ آن زمان ، به خصوص میرزا حبیب الله رشتی بهره مند گردید . وی با داشتن مرجعیت دینی ، هرگز از زندگی ساده ی خویش دور نگشت و با آن که مبالغ هنگفت از وجوهات شرعیه در اختیار داشت ، به جز موارد معدود و آن هم بسیار اندک برای خویش استفاده نکرد . ایشان تا پایان عمر در درچه باقی ماند و در اصفهان منزل نگرفت . ایشان در 28 ربیع الثانی سال 1342 ق در حمام درچه به علت سکته دار فانی را وداع گفت . مزار ایشان در تکیه ی کازرونی اصفهان قرار دارد .

 

2- آیت الله میرزا ابوالمعالی کلباسی نیز از استادان آیت الله بروجردی ، در اصفهان بوده است .

 

او در ماه شعبان 1247 در اصفهان متولد شد ، و در آن جا نزد سید محمد بن عبد الصمد شهشهائی و سید حسن مدرس اصفهانی و دیگران تحصیل کرد تا به مقام والایی رسید . از نشانه های فضل و اجتهاد او رسائل پانزده گانه او درعلم اصول فقه است که همگی هم چاپ شده است.

 

مرحوم کلباسی غیر از آنها تصانیفی بسیار دارد ، از جمله رساله ای در استخارات است که در اول قرآنی رحلی در سال 1316 هـ چاپ شده است . و دیگر کتابی بزرگ به نام « البشارات » در اصول فقه است . نیز تصانیف بسیاری در تراجم جمعی از راویان دارد ، مانند محمد بن ابی عبد الله که در آغاز بعضی از اساتید کافی هست ، و علی بن محمد ، و محمد بن حسن که نیز در بعضی از اسانید آغازین کافی هستند ، و محمد بن زیاد ، و محمد بن شریح ، و جماد بن عثمان ، و محمد بن فضل ، و محمد بن سنان ، و علی بن حکم ، و ابوبکر حضرمی ، و محمد بن قیس ، و علی بن سندی ، و حفصبن غیاث ، و سلیمان ابن داود ، و قاسم بن محمد .

 

آن مرحوم در شرح حال هر کدام از اینان رساله جداگانه ای نوشته است . همچنین درباره نجاشی ،و محقق ( آقا حسین ) خوانساری و اصحاب اجماع رسائل مستقلی نوشته است . بسیاری از این رسائل را ما در ج 4 « الذریعه » به عنوان شرح حال آنان نام برده ایم .

 

میرزا ابوالمعالی رسائل بسیاری هم در مسائل فقهی دارد ، از جمله رساله ای در نیت و رساله دیگری در وجوب طهارت ، و رساله سومی درباره نمازگزاردن در پارچه ماهوت ، و رسائل دیگری راجع به نماز در حمام وقف ، و وارد شدن غبار و دود در دهان روزه دار ، و رساله راجع به قدر کفایت در حج ، و رساله در حج ، و عبادت استیجاری ، و شرط ضمن عقد ، و معاطات ، و اسراف ، و شنیدن صدای زنان ، و معالجه با مسکر ، و شرح مبحث وضوء از « کفایه » سبزواری ، و شرح خطبه شقشقیه ، و رساله درباره زیارت عاشورا ، و رساله درباره تربت حسینی که این هر دو چاپ شده است .

 

و رساله ای درباره سند صحیفه سجادیه ، و رساله ای در جبر و تفویض ، و رساله ای در شبهه استلزام ، و رساله ای در جهت تقییدیه و اجزاء در تفسیر ، و حواشی بر قرآن از سوره نساء تا سوره معارج ، و رساله مختصری در علم حساب ، و نقد مشیخه « من لایحضره الفقیه » و رساله ای در تزکیه روات ، این دو با هم در یک جلد بزرگ چاپ شده است ، و رساله ای در معنی لفظ « ثقة» که در بین علمای رجال متداول است .

 

میرزا ابوالمعالی کلباسی در روز چهارشنبه ( 27 – ص 1315 ) وفات یافت .

 

3- مرحوم آیت الله سید محمد تقی مدرس اصفهانی فرزند آیت الله آقا سید حسن مدرس ، نیز از استادان آیت الله بروجردی در ایام تحصیل اصفهان بوده است .

 

آقا سید محمد تقی به امر استادش میرزای شیرازی در سال 1305 به اصفهان بازگشت ، و در آن جا از علمای اعلام و مرجع خواص و عوام بود . به اقامه شعائر دینی اشتغال داشت ، و از مجلس درسش جمعی از محصلین استفاده می کردند ، و جماعتی از مؤمنین از وجودش بهره می بردند تا این که در سال 1333 وفات یافت ، و آثار قلمی و رسائلی در فقه و اصول از خود به یادگار گذارد که در کتاب « هدیة الرازی » ذکر کرده ام » . قلم استاد فقید در این جا دچار سهو شده است ، زیرا در « هدیة الرازی » از تألیفات سید محمد تقی چیزی نیست ، و گویا منظور « الذریعة » بوده است .

 

مرحوم سید مصلح الدین مهدوی اصفهانی در پاورقی تذکرة القبور می نویسد : « اقا سید محمد تقی در 13 صفر 1273 متولد و در شب دوشنبه 7 ع 2 سال 1333 وفات یافت . وی از اجله علماء و فضلاء و مدرسین و ائمه جماعت اصفهان بوده . در محله نو مرجعیت تامه داشت » . و از برادر ایشان هم این طور یاد می کند : « مرحوم آقا میرسید علی مدرس از بزرگان علماء اصفهان بوده و در مسجد رحیم خان امامت جماعت می فرمود : در 1253 متولد و در 1319 وفات یافت .

 

فرزند ایشان مرحوم آقا میرسید محمد مدرس بودند که عمری را به زهد و قناعت در اصفهان گذرانیدند . مورد وثوق عموم اهالی از کلیه طبقات بودند . در 1290 متولد و در 20 صفر سال 1366 در کربلا وفات یافت » . پدر آنها آیت الله میرسید حسن مدرس هم در سال 1210 متولد و در 3 جمادی الثانی 1273 وفات یافته است »  باید توجه داشت که آیت الله شهید سید حسن مدرس از این خاندان نبوده است ، زیرا او از ایل زواره ، و این خاندان اصفهانی بوده اند ، و تا کنون نیز از میان آنها علمای برجسته برخاسته اند .

 

4- عارف متأله ملا محمد کاشانی معروف به آخوند کاشی ، در سال 1249 هـ .ق به دنیا آمد . بزرگترین استادش علامه نامدار ، حکیم آقا محمد رضا قمشه ای بوده است .  یکی دیگر از استادان وی ، محدث متبحر ، میرزا حسین نوری بود . مرحوم آخوند کاشانی دارای حالات معنوی و عرفانی بسیار عجیبی بوده و حکایات نقل شده از ایشان عموماً به حد تواتر رسیده است . وی معاصر و یار صمیمی حکیم جهانگیر خان قشقایی بوده و ارتباط قلبی خاصی با یکدیگر داشته و گویا هم بحث نیز بوده اند . بسیار ی از علما و مراجع بزرگ در زمره شاگردان مرحوم آخوند بوده و از خرمن علم و عرفان او توشه گرفته اند که از جمله آنها می توان به مرحوم حاج آقا رحیم ارباب ، آیت الله بروجردی ، آقا سید حسن قوچانی مشهور به آقا نجفی و شهید سید حسن مدرس اشاره کرد . وی سرانجام پس از 84 سال عمر با برکت همراه با سیر و سلوک الی الله در روز شنبه 20 شعبان 1333 هـ .ق دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در گورستان تخت پولاد اصفهان به خاک سپرده شد .

 

5- میرزا جهانگیر خان قشقایی در سال 1243 قمری در روستای دهاقان اصفهان دیده به جهان گشود . در جوانی شاهنامه خوان طایفه خود بود و تار هم می نواخت . می گویند که در یکی از تابستان ها که ایل قشقایی به ییلاق سمیرم آمده بود  جهانگیر خان نیز مانند سایر افراد ایل که برای خرید و فروش و رفع حوائج شخصی خود به اصفهان می آمدند  به این شهر آمد . در ضمن تارش هم خراب شده بود و می خواست آن را نیز تعمیر نماید . از شخصی سراغ تارساز را گرفت و او یحیی ارضی  ، تارساز معروف مقیم جلفا را به وی نشان داد و ضمناً به وی گفت : برو پی کار بهتری و علم بیاموز که از تار زدن خیلی بهتر است . گفته آن شخص در جهانگیر خان خیلی اثر کرد و در مدرسه الماسیه حجره ای برای خود گرفت وبا یک عشق و علاقه مفرطی پی تحصیل رفت و مقام و رتبه اش به جایی رسید که یکی از بزرگان حکما و فقها و مدرسین اصفهان شد .

 

می گویند : روزی ظل السطان حاکم مقتدر اصفهان خواست به دیدارش برود ، ولی میرزا به وی اجاز نداد . یک روز ، بدون اطلاع قبلی به مدرسه رفته ، وارد اتاق او می شود و می گوید : « جناب جهانگیرخان ! اگر سابق می خواستید مرا ببینید ، چند ماه طول می کشید ، اما امروز من باید از شما وقت بگیرم و این به خاطر مقام ارجمند علمی شماست . میرزا جهانگیر خان در زهد و تقوا کم نظیر بود و همیشه یک قبای راسته و زیرجامه گشاد بر تن داشت و کلاه قشقایی به سر می کرد . او در تمام عمر زن نگرفت و فرزندی نداشت . شخصیت بارز علمی و حسن تدبیر حکیمانه وی منشأ خیری برای رها شدن فلسفه از درهای بسته ای شد که جو آن زمان بر فلسفه تحمیل کرده بود . شهید مدرس ، فرصت شیرازی ، اسد الله قمشه ای ، حاج آقا رحیم ارباب ، مرحوم فاضل تونی و مرحوم آقای بروجردی ، از شاگردان میرزا جهانگیرخان بودند . این مرد وارسته و عالم زمان در ماه رمضان 1328 قمری در اصفهان درگذشت و درگورستان تخت پولاد به خاک سپرده شد . بنابر وصیت خودش ، امور کفن و دفن خود را به آخوند ملامحمد کاظم کاشی ، از اجله حکما و اهل عرفان ( متوفی 1333 قمری ) واگذار نموده بود میرزا جهانگیر خان دارای تألیفات فراوانی است که از جمله آنها شرحی است بر نهج البلاغه .

 

6- آخوند ملامحمد کاظم خراسانی ، معروف به آخوند خراسانی در سال 1255 قمری در مشهد تولد یافت . پس از تحصیلات مقدماتی در 22 سالگی ، در سال 1277 قمری به تهران رفت و در نزد اساتید آن زمان به فراگیری درس حکمت پرداخت و پس از یک سال و نیم ، در ذیحجه ی 1278 برای تکمیل تحصیلات در فقه و اصول به نجف رفت . در آنجا از شاگردان حاج میرزا محمد حسن شیرازی بود و خیلی مورد توجه او بود . بعد از این که میرزا شیرازی به سامرا رفت ، خودش در نجف ماند و مشغول به تدریس شد و از مدرسین عالی فقه و اصول گردید . آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی ، آیت الله حاج آقا حسین بروجردی و آیت الله حاج آقا حسین قمی ، از جمله شاگردان وی بودند.مرحوم میرزای شیرازی ، مقام علمی او را به طلاب گوشزد می نمود و بعد از چندی خود او از مراجع تقلید گردید .به واسطه ی مساعی و فتوای او و چند نفر از علمای دیگر بود که سلطنت استبدادی تبدیل به مشروطیت شد .از تألیفات او « کفایة الاصول » می باشد که از کتاب های بسیار مهم در حوزه ی علمیه است که بسیاری از علما شرح های مفصلی بر آن نوشته اند . ایشان در ذیحجه ی 1329 قمری در نجف درگذشت و در مقبره ی حاج میرزا حبیب الله رشتی به خاک سپرده شد .

 

7- آیت الله سید محمد كاظم یزدی در سال 1247 هـ . ق در یكی از روستاهای اطراف یزد پا به عرصه ی وجود گذاشت . وی در دوران نوجوانی وارد حوزه ی « دومنار » یزد شد و مدت ها در درس ادبیات استاد ملا محمد اردكانی و نیز زین العابدین عقدایی شركت كرد . دوره ی سطح را در نزد یكی از علمای بزرگ یزد به نام ملاهادی یزدی به پایان برد و سپس راهی حوزه ی اصفهان شد و از محضر علمای بزرگ آن سامان از جمله علامه شیخ محمد باقر نجفی بهره گرفت . آیت الله سید محمد كاظم یزدی در سال 1281 هـ .ق با اجازه و معرفی استادش به نجف مهاجرت كرد و از محضر بزرگانی همچون میرزای شیرازی و شیخ مهدی آل كاشف الغطاء استفاده های علمی فراوانی برد . ایشان پس از رحلت آخوند خراسانی ، زعیم بزرگ جهان تشیع شد و در جریان انقلاب مشروطه نیز جزء هواداران مشروعه خواهان بود . آیت الله سید محمد كاظم یزدی همچنین در جریان اشغال لیبی توسط نیروهای ایتالیایی و نیز اشغال جنوب ایران توسط انگلیسی ها با فتوای تاریخی و سرنوشت ساز جهاد خود ، مسلمانان را به عقب راندن كفار از ممالك اسلامی تشویق كرد . از این فقیه نامدار آثار زیادی بر جای مانده است كه مهمترین آنها كتاب معتبر « العروة الوثقی » است كه در حوزه های علمیه مشهور بود ،‌ و عموم مراجع بر آن حاشیه زده اند .

 

8- در زمستان سال 1228 ش. (12 ربیع الاول 1266 ق) باز شدن غنچه‌ای در خانه محمد جواد نمازی اصفهانی، بهار را نوید داد. آن غنچه خوشبو را فتح الله نامیدند.

 

او ابتدا در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل مشغول بود. استعداد و پشتكار فتح الله موجب شد كه بتواند با سرعت، مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفته، در درس فقه و اصول بزرگان مدارس علمیه زانوی ادب به زمین بزند. با این حال حضور در درس بهترین اساتید حوزه علمیه اصفهان نتوانست تشنگی دانش اندوزی او را فرونشاند، از این رو راهی حوزه علمیه مشهد مقدس شد.

 

در آن شهر از محضر اساتید برجسته‌ای چون آیة الله حاج میرزا نصرالله مدرس، آیة الله محمد ابراهیم بروجردی و سید مرتضی حائری بهره فراوان جست تا در ردیف اساتید آن دیار شناخته شد. سپس به سوی اصفهان مراجعت كرد. تا آن زمان نظریات شیخ مرتضی انصاری در اصفهان شهرتی نداشت ولی شیخ شریعت به بیان مسلك شیخ مرتضی انصاری همت گماشت.

 

او در سال 1295 ق. راهی نجف اشرف شد و در محضر مراجع تقلید آن زمان (آیات بزرگوار شیخ محمد حسین كاظمی و میرزا حبیب الله رشتی) حاضر شد و خود نیز مجلس درس مهمی تشكیل داد كه بسیاری از دانشمندان حوزه علمیه نجف در آن شركت می‌كردند.

 

شاگردان

 

صدها نفر از طلاب علوم دینی در جلسات درس ایشان شركت می‌كردند كه بسیاری از آنان بعدها در زمره مراجع تقلید درآمدند و نامی ترین آنان عبارتند از:

 

آیا عظام:

 

1. شیخ عبدالكریم حائری.1-سید حسین طباطبایی بروجردی. 2-سید ابوالقاسم خویی. 3-سید ضیاء الدین عراقی. 4-سید شهاب الدین مرعشی نجفی. 5-سید عبدالهادی حسینی شیرازی. 6-سید محسن طباطبایی حكیم.

 

7-سید محمد كوه كمره‌ای (حجت). 8-سید محمد تقی خوانساری. 9-محمد علی شاه آبادی.

 

مرجعیت

 

پس از وفات آیة الله میرزا حبیب الله رشتی و آیة الله شیخ محمد حسین كاظمینی شماری از مردم از شیخ الشریعه تقلیدمی‌كردند ولی پس از رحلت میرزا محمد تقی شیرازی، شیخ الشریعه یگانه مرجع جهان تشیع شد. با این حال وی رهبری دینی را چون باری سنگین بر دوش خود احساس می‌كرد. او در خلوت دیده شده بود كه اشك ریزان با خدای خود چنین مناجات می‌كرد:

 

«خدایا، در آخرین روزهای زندگیم در دنیا به ریاست مبتلا شده‌ام! و باید سنگینی این بار امانت را به دوش كشم! بارالها، من طاقت تحمل این امر بزرگ را ندارم … و حال آنكه تو فردای قیامت از من سؤال خواهی كرد…».

 

سرانجام روح پر فتوح آیة الله شریعت اصفهانی پس از عمری تلاش در راه اسلام و قرآن در شب یكشنبه هشتم ربیع الثانی سال 1339 ق. قفس تن را درید و آن نفس مطمئنه به سوی پروردگار پركشید و پیكر مطهرش در جوار قبر امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ به خاك سپرده شد.

 

در سال 1366 ق. كه آیة الله حاج آقا حسین قمی دار فانی را وداع كرد و می‌خواستند او را كنار شیخ الشریعه دفن كنند در هنگام حفر قبر مقداری از قبر شیخ شریعت خراب شد و حاضران با تعجب دیدند جسد آن فقیه فرزانه هنوز كاملاً تازه است چنانكه گویا روز پیش به خاك سپرده شده است.

 

 

 

پاسخی بگذارید