مردی متهجّد و شب زنده‌دار

 

 

 

آیت الله واعظ زاده خراسانی می گوید:

 

حضرت آیت الله بروجردی  مردی متهجّد و شب زنده‌دار ، به مستحبات و آداب و سنن شرعی پابند ، از ریا و خودنمائی بر كنار ، از تمجید و تملق و چاپلوسی افراد ، بیزار بود . پول و مقام در نظرش ارزش نداشت ،برای ریاست،تمهید مقدمه نمی‌كرد . هیچ ‌گاه در این راه از تقدیر چشم نمی‌پوشید و به تدبیر متوسّل نمی‌شد . بلند نظر ، بلند همت و سخی الطبع بود ، آبروی افراد را حفظ می‌كرد ، بد زبان نبود ، به كسی اهانت نمی ‌نمود ، اگر كسی مورد عتاب وی واقع می‌شد حتماً از او عذر می‌خواست ، و دل او را از خود خشنود می‌نمود ، از آداب و رسوم معموله بین مردم و علما كه موافق عقل و مناسب زمان و مرضی عقلاء نیست ، چه در محاورات و چه در مكاتبات ، خودداری می‌كرد ، برای خود و فرزندانش از وجو ه، چیزی اندوخته نكرد ، زندگی شخصی او بسیار ساده  و بدون تشریفات و از عوائد شخصی و ما ترك والدش می‌گذشت . بیرونی وی كه محل اداره‌امور مذهبی مسلمانان بود از تركه‌عیال اول وی اداره می‌شد ، فرزندان و خویشان خود را كه همه مردمی نجیب و شریف بودند از مداخله در امور منع می‌كرد و به آنان می‌گفت كه در حیات و بعد از ممات از اسم و رسم و موقعیت وی سوء استفاده نكنند ، كارهایش نظم و ترتیب داشت ، بامداد ، پس از صرف صبحانه به مطالعه می‌پرداخت و بعداً به مجلس درس می‌رفت و پس از مراجعت چنانچه حالش مقتضی بود ارباب حاجت را می‌پذیرفت ، عصرها هر روزی برای كاری مقرر شده بود ، یك روز برای پاسخ نامه‌های واصله ، یك روز برای پاسخ استفتائات و در این مواقع خاص ، هیچ كس پذیرفته نمی‌شد .

 

احترام وی از اشخاص به اندازه ‌ارزش وجودی آنان بود ، از دوستان دوران جوانی كه همه مانند وی سالخورده شده بودند احترام می‌كرد ، به اولاد و اعقاب اساتید خود و بزرگان علمای گذشته بیشتر توجه داشت .

 

هنگام ورود به مجلس به سلام مبادرت می‌نمود و به تمام حضار احترام می‌گذاشت ، قرآن را شمرده شمرده و بلند و با تأمل و تدبّر قرائت می‌كرد ، تشرف به حرم و زیارت قبر عیال مرحومه‌اش در روزهای معین ترك نمی‌شد .

 

نامه‌ها را مختصر و محكم می ‌نوشت ، از نوشتـه‌وی كسی نمی ‌توانست سوء استفاده كند ، از خط زیبا خوشش می‌آمد ، نامه ‌های مهم را به بهترین خط می‌نوشت ، بر كتابی تقریظ نمی ‌نوشت اما به اندازه ‌ارزش كتاب از نویسنده تقدیر و به وی كمك می‌كرد ، در گفتار و نقل حوادث و تاریخ ، مبالغه نداشت ، مطالب و داستانهای گزاف و سست و دور از عقل ، به زیان نمی‌آورد ، اشخاص را زود می‌شناخت و از قیافه و رفتار ، روحیات آنان را بدست می‌آورد . همواره پاكیزه و محاسنش شانه زده و منظم و لباسهایش ساده و نظیف بود ، تا آخر عمر برای خود در قم منزل ملكی فراهم نكرد ، از ما یملك شخصی نیز مقدار زیادی را به مصرف مسلمانان رسانید ، به امور سیاسی و  اوضاع كشور بصیر بود و هیچ گاه درخواستی خارج از امكانات نمی‌كرد . كما اینكه از درخواستهای مشروع و ممكن به هیچ قمیتی خودداری نمی ‌نمود و حتی گاهی كار به خشونت و تندی هم می‌كشید ، اولیاء امور باور كرده بودند كه وی مرد مصلح و خیرخواه و به تمام معنی مذهبی است ، اقدامات و درخواست های او تولید سوءظن نمی ‌نمود .

 

گفتار و رفتار او ،به همان اندازه كه یك روحانی یا مرد عامی را به تعظیم و احترام وا می داشت،یك سیاستمدار ، یك استاد و پرفسور خارجی را نیز اقناع می‌نمود . در یك جلسه مردمی مانند (شیخ حسن باقوری) وزیر اوقاف مصر را به مذهب شیعه آشنا و متمایل ساخت .

 

به آرامش كشور و انضباط و رفاه حال مردم ، علاقمند بود و علاقه خود را موقع ملاقات با سران كشور و متصدیان امور ، در میان می‌گذاشت ، در هر كس كمالی می‌دید : قریحه شعر ، خط خوب ، قلم توانا ، بیان شیرین ، فداكاری و شجاعت در راه حق ، او را مورد لطف و عنایت قرار می‌داد ، به ساده گفتن و ساده نوشتن و ساده درس دادن ، عادت داشت ، از اصطلاح بافی و فضل فروشی افراد در جلسه درس ، ناراحت می‌شد ، در درس ، اضعف افراد را رعایت و از تكرار و توضیح و حتی ترجمه عبارت عربی به فارسی كه در نظر بعضی عجیب می‌نمود باك نداشت .

 

وی كاملاً توجه داشت كه او پیشوا و مقتدای مردم است چه بسا كاری كه فی‌نفسه مباح یا مستحب است اما صدور آن كار از وی مورد سوء استفاده و كم كم به صورت ریا و خودنمایی در میان افراد نالایق ، رواج پیدا می‌كند ، از چنین عملی خودداری می‌نمود . با توجه به این نكته ، صرف‌نظر از وظائف عمومی وظیفه پیشوایی را كاملاً ملحوظ می‌داشت ، با بدعت ها و كارهای عوامانه مبارزه و در این‌باره فتاوی جالبی صادر نمود . بسیار مؤدب بود ، در مجلس به سر و محاسن خود دست نمی‌زد سرش را برهنه نمی‌كرد ،  غالباً دو زانو می ‌نشست و چیده چیده سخن می‌گفت .

 

مردی چنین عظیم و پاك نفس و مؤدب با چنان افكار و آمال بلند و كارهای برجسته و دانش وسیع ، پس از عمری كهن از جهان درگذشت و در مدخل راه رو مسجد كم ‌نظیر و نو بنیاد خود ، در معبر عموم مومنین ، محلی كه قابل قبه و بارگاه ساختن نیست برای همیشه آرمیده و به ندای یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضیة مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی لبیك گفت ، میلونها شیعه و مسلمان را عزادار نمود صدها مجلس ترحیم و هزاران خطیب و نویسنده در این كشور و در همه كشورهای اسلامی و در قلب امریكا و اروپا به روح پر فتوح و روان شاد وی درود می‌فرستند ، تا ببینیم آیندگان ؛ آنان كه در جای وی می‌نشینند ، آنان كه با تعلیمات وی آشنا هستند ، مردمی كه سالها از وی تقلید می‌كردند ، رجالی كه صلاح ‌اندیشی و خیرخواهی او را استماع می‌نمودند خواهند توانست اعمال و آمال وی را تعقیب نمایند یا خیر ؟ آینده نزدیك در این باره بهترین داور است .

 

…………………………………………

 

ر.ك: واعظ زاده خراسانی ،محمد ، زندگی آیت الله العظمی بروجردی ،ص338.

 

 

 

عبادت و تهجّد

 

توجّه ايشان به عبادت و تهجّد، خيلي زياد بود. در ماه رمضان مثلاً دعاي ابوحمزه ثمالي را با آن تأنّي كه ايشان در زبان داشتند، هر شب مي‏خواندند، ولو اين كه دو ساعت يا سه ساعت به طول مي‏انجاميد.

 

آن سال كه ايشان از دنيا رفت (سيزدهم شوّال سال 1380 قمري) قبل از ماه رمضان، پزشك به ايشان توصيه كرد كه امسال ماه رمضان روزه نگيريد. ايشان فرمودند: من از آن وقتي كه خودم را شناختم، حتي يك روز، روزه‏ام را نخورده‏ام و نمي‏خورم، چون نه مريض شده‏ام و نه مسافرت رفته‏ام. واقعا اين توفيق است كه انسان يك روز روزه‏اش را نخورده باشد و آن سال هم ايشان روزه گرفتند.

 

………………………………………………

 

ر.ك: شكوه فقاهت، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ،ص518.

 

 

 

 

پاسخی بگذارید