محمد رضا محامی می گوید:
یکی از دوستان می گفت که وقتی مرحوم آیت الله بروجردی مبحث«قضاوت»را شروع کرد بسیاری از طلاّب و فضلا به ایشان انتقاد می کردند که این بحث بی فایده است، و قضاوت یعنی چه؟! همین قانون«میلیسپو»در ایران حکومت می کند، و قوانین دادگستری را هم از خارج می گیرند، چه ثمری دارد که ما بیاییم بحث کنیم که آیا بینه در امور مالی و در امور اجتماعی چگونه است؟ و یا مثلاً آیا زن می تواند در بینه و شهادت دخالت کند یا نه؟ این بحثها بی فایده است! می گفتند آنچه امروز در دست ما مانده، مسائلی است از قبیل استخاره کردن و این که در چه روزی باید به خانه نو رفت!
مسائل سیاسی از مسائل عبادی جدا شده بود. و تازه، مسائل عبادی هم بیشتر موضوعاتی بود از قبیل استخاره و تعبیر خواب و امثال اینها. مثلاً امام جماعتی که به مسجد می رفت. بیشتر سوالات و مراجعاتی که به او می شد، عبارت بود از چند استخاره و تعبیر خواب چند پیرمرد! و متاسفانه دخالت در امور اجتماعی و سیاسی را از روحانیون گرفته بودند.
آن دوست می گفت که وقتی آیت الله بروجردی این حرفها را شنید، آن قدر عصبانی شد که روی منبر رفت و گفت:«چرا این قدر اعتراض می کنید؟ آخر، این احکام اسلام باید زنده بماند اگر امروز به کار نیاید، فردا به درد خواهد خورد؟ این چه حرفهایی است که می زنید؟ ما نمی توانیم احکام اسلام را به خاطر این که فعلاً مورد عمل نیست، متارکه بکنیم.»
………………………………………….
كرباسچی، غلامرضا، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ،چاپ اول- 1380،مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص196.