تشویق مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى

 

 

 

آیت الله مکارم شیرازی می گوید:

«وقتى كتاب«جلوه حق»نخستین تألیف من چاپ شده بود، یك جلد از آن را خدمت آیة اللّه العظمى بروجردى فرستادم. مدّتى بعد، ایشان دنبال من فرستادند خدمتشان رفتم فرمودند: من پایم درد مى كرد و چندروزى به درس نیامدم و طبعاً وقت بیشترى براى مطالعه داشتم، چشمم به كتاب شما افتاد، اوّل دیدم«جلوه حق» اسمى است كه به صوفى ها مى خورد و همین، حسّ كنجكاوى مرا تحریك كرد و كتاب را برداشتم از اوّل تا به آخر، تمام آن را خواندم من بسیار از روحیه این مرد بزرگ تعجّب كردم كه چطور یك كتاب را كه از یك طلبه جوان به او رسیده، از اوّل تا به آخر مطالعه مى كند، و این درس عبرتى براى من شد. آن هم از سوى كسى كه داراى مرجعیت و زعامت جامعه بود بعداً فرمودند: من در تمام این كتاب مطلقاً چیز خلافى ندیدم و تعبیرشان این بود: «احساس كردم نویسنده بدون آن كه بخواهد خودنمایى كند و مرید، براى خودش جمع كند مى خواسته حقایقى را درباره گروه صوفیه بازگو كند» این جمله مرا بسیار تشویق كرد و اعتماد به نفس فوق العاده اى در مسأله نویسندگى به من داد و از آن جا فهمیدم تشویق، آن هم از سوى بزرگان چقدر مؤثّر و كارساز است.

خاطره شركت در درس این اَبَر مرد فقه و حدیث را آیت الله مكارم شیرازی، در جای دیگری  این چنین توصیف مى كند:

«در آغاز جوانى، هیجده – نوزده ساله بودم و شركت چنین نوجوانى در درس مثل آیة اللّه العظمى بروجردى كه معمّرین و بزرگان حوزه، حتى استاد من آیة اللّه العظمى داماد و آیة اللّه العظمى گلپایگانى و همچنین امام راحل (قدس سره ( در آن شركت داشتند، كمى عجیب بود، مخصوصاً زمانى كه به خود، شجاعت طرح اشكال در اثناى درس را مى دادم، مسأله عجیب تر به نظر مى رسید و شاید بعضى به خود مى گفتند: این پسربچه شیرازى چرا این قدر جسور است و به خود اجازه طرح اشكال و «إن قلت» را در چنین محضر بزرگى مى دهد؟!».

حكایت ذیل در این رابطه قابل توجّه و جالب است:

« یك روز آیة اللّه العظمى بروجردى در درس فقه اشاره به مسأله «صید لهوى» كردند یعنى شكار رفتن كسانى كه براى تفریح شكار مى كنند. معروف میان فقها این است كه سفر این گونه اشخاص تمام است، امّا شاید كمتر كسى حكم به حرام بودن چنین كارى كند، من كه در آن زمان طلبه كم سنّ و سالى بودم، رفتم و مدارك زیادى براى حرمت صید لهوى از كلمات قدما و متأخّرینِ از آنها، جمع آورى كردم و ثابت نمودم كه سفر صید لهوى یكى از مصادیق سفر حرام است كه نماز در آن، باید تمام خوانده شود. هنگامى كه آیة اللّه العظمى بروجردى آن نوشته را مطالعه كرد با تعجّب پرسید كه این نوشته را خود شما نوشته اید؟! عرض كردم آرى!».

……………………………………

1- منبع : سایت معظم له(مكارم شيرازي)ونيز چشم و چراغ مرجعیت ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 260.

 

بلند نظری آیت الله بروجردی

حضرت آیت الله العظمی شیخ لطف الله صافی گلپایگانی می گوید:

نسبت به طلبه هایی که اهل تلاش و کوشش بودند، اظهار علاقه می کردند و آنان را مورد تشویق قرار می دادند.

یادم هست: یکی از طلبه های فاضل، که در امتحانات موفق بود، خدمت ایشان مقداری سهم امام آورده بود.

من عرض کردم: آقا ایشان از طلبه های خوب هستند.

آقا تمامی پول را به خود این آقا برگرداند.

به مناسبتی از خوبی امتحان این آقا گفتم. ایشان، مجدداً به آن طلبه پول دادند.

باز به مناسبتی، گوشه ای از امتحان ایشان را گفتم.

آن مرحوم، برای بار سوم نیز، به ایشان پول دادند.

این چنین، افراد با استعداد و خوب را مورد تشویق قرار می دادند.

شهید مرتضی مطهری نقل می کرد:

یک وقت مرد فقیری، متکدی ای آمده بود به ایشان چسبیده بود چیزی می خواست. ایشان به قیافه اش نگاه کرد، دید مردی است که می تواند کار و کاسبی بکند، گدائی برایش حرفه شده است، نصیحتش کرد.

از جمله گفت:

« امیرالمومنین به مردم فریاد می کرد:

اغدوا الی عزکم: صبح زود به دنبال عزت و شرف خودتان بروید یعنی بروید دنبال کارتان، کسبتان، روزیتان. »

…………………………….

2- منبع  : سایتهای اسلامی (قسمت مراجع تقلید و علما)   : www.salehin.com

 

تشویق آیت اللّه العظمى بروجردى (ره(  

حضرت آیت الله العظمی حسین نوری همدانی  می گوید:

ایشان می فرمودند: یكی از اساتید بنده حضرت آیت الله العضمی بروجردی بود ، بنده از روزی که ایشان به قم تشریف آوردند تا روزی که از دنیا رحلت کردند ، یعنی : در حدود 15 سال در تمام درسهای ایشان افتخار شرکت کردن را داشتم و مقدار زیادی از درسهای فقه و اصول آن استاد بزرگ ( اعلی الله مقامه ) رانوشته ام و در ضمن شرکت در درس گاهی مطالبی در رابطه با درس می نوشتم و در درس به محضر مبارکشان تقدیم می کردم ، معظم له آن را می خواندند و گاهی هم با بزرگواری خاصی که داشتند مورد تشویق قرار می دادند .

………………………………………….

1- منبع:…سایت آیت الله نوری همدانی .

 

بلندنظری

آیت الله میرزا حسن نوری مي گويد:

حضرت آیت الله بروجردی بسیار بلند نظر بود . یک وقتی قرار بود در شهر هامبورگ آلمان مرکزی برای نشر تعالیم اسلام ساخته شود .آقایی را فرستادند که در آن جا زمینی را تهیه کند . این فرد ، رفته بود و زمینی خریداری کرده بود . برخی به آیت الله بروجردی اطلاع داه بودند که : این زمین خریداری شده در موقعیت خوبی قرار ندارد . پایین شهر هامبورگ قرار دارد . هنگامی که شخص مأمور خرید زمین برگشت و گزارشی از عملکردش ارائه داد ، آیت الله بروجردی به ایشان فرمودند : شنیده ام زمین خریداری شده در موقعیت مناسبی قرار ندارد . و این برای جامعه ای که ارزش را در زیبایی های ظاهری می بیند . صلاح نیست که ما در چشم آنان حقیر جلوه کنیم . مذاهب دیگری در آنجا وجود دارد که مراکز مذهبیشان از ساختمان های مجلل و زیبا برخوردار است ، از ماشین های خوب و زیبا استفاده می کنند . از این روی برای ما صلاح نیست که پایین تر از آنها جلوه کنیم . آن شخص (شاید به طعنه) گفت : آقا ! یعنی می فرمایید در بالای شهر هامبورگ و در کنار دریا زمین تهیه کنیم ؟ آنجا خیلی گران است . ایشان فرمودند : بله . در جای مناسب تهیه کنید . من هزینه اش را تأمین می کنم . شما تصور می کنید برای من زمین می خرید ، خیر . این مکان  به نام امام زمان است و باید در جای آبرومندی باشد که باعث تحقیر مسلمانان نگردد .

………………………………………………..

ر.ك: چشم و چراغ مرجعیت ، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 251 .

 

 

 

پاسخی بگذارید