حجت الاسلام والمسلمین شیخ مجتبی عراقی می گوید:
وقتی انسان در برابر شخصیت برخی از بزرگان قرار می گیرد در بحر وجودی و ابعاد معنوی و اخلاقی آنان مبهوت می شود و در می ماند که کدام یک از صفات و مناقب آنان را بیان کند و چه بعدی از رویه و سلوک آنان را بگوید . شاید جمله ای که بتواند سیمای اخلاقی و ابعاد معنوی آن بزرگوار را نشان بدهد ، این عبارت معروف می باشد :
“لو کان ملکا یتسجد فی صورت الآدمیین هو هذا الرجل .”
اگر بنا بود خداوند فرشته ای را در زمین به صورت آدمی قرار دهد آن آدم فرشته صفت ، ایشان بود .
در جنبه های عبادی ، خضوع و حالات خاصی داشت . مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری در زمینه عبادات ایشان می گفت :
مرحوم آیت الله بروجردی وقتی سر از سجده بر می داشت ، هیأت عبادی و لسان حال او این بود : خدایا مرا ببخش آنچه در توان داشتم انجام دادم بیش از این قدرت ندارم .
یعنی نهایت کوشش و تلاش را در عبادت و خضوع و خشوع الهی به کار می گرفت .
نکته جالب دیگر در مراقبت و توجه ایشان به امور عبادی این بود که: در همه کارها و اعمال زندگی خود مواظب بود کاری را که انجام می دهد ، با حکمی از احکام الهی یا عبادتی از عبادات الهی تلاقی و برخورد نداشته باشد . یک نمونه از تیز بینی و دقت آن مرحوم را عرض می کنم :
اگر درون گنبد مسجد اعظم را بنگرید کاشی کاری های داخل گنبد را ناقص می بینید . کاشی ها تا پایین نیامده است . این داستانی دارد بدین قرار :
روزی لرزاده معمار مسجد اعظم به من گفت : حضرت آیت الله از ادامه کاشی کاری جلوگیری کرده اند . شما ایشان را راضی کنید تا کاشیکاری ها را تمام کنیم . حیف است . گنبد ناقص می ماند . روزی من و حضرت آیت الله بروجردی زیر همان گنبد نشسته بودیم . من از فرصت استفاده کرده گفتم :
آقا اجازه بدهید کاشی ها را تا پایین بیاورند . این جوری ناقص می ماند . آن مرحوم گفت :
“این کاشی ها خیلی زیبا و قشنگ است . نمازگزار را به خود متوجه می کند و از حضور در نماز باز می دارد .”
من در جواب عرض کردم : آقا اولاً حرم مطهر حضرت رضا (ع) هم دارای نقش و نگار است . علاوه بر این چه فرقی بین این است که این کاشیها شاغل نماز گزار باشد یا فرش خوش باف و گرانبها ؟ پس فرش خوب هم نباید در مسجد انداخته شود که شاغل نمازگزار است . دیگر آن که : کسی که بخواهد نماز بخواند با این چیزها حواسش پرت نمی شود .
بعدها متوجه جواب خودم شدم که تکلیف ما با نمازگزار دو تاست . نمازگزار نباید بگذارد حواسش پرت شود و توجه در نماز را مراعت کند . ما هم نباید زمینه اشتغال وحواس پرتی نمازگزار را فراهم کنیم . این یک نمونه از دقت آن مرحوم در عبادات و مراعات جوانب آن بود .
نکته دیگر در بعد معنوی آن جناب این بود که : مجالست و رؤیت ایشان واقعاً انسان را به یاد خدا می انداخت و حالت معنوی درانسان ایجاد می کرد . روزی خدمت ایشان عرض کردم این که من در خدمت شما هستم برای امور دنیایی نیست بلکه برای این است که به هنگام مجالست با شما به انسان توجهاتی روی میدهد و جرقه هایی از عالم بالا در قلب انسان پیدا می شود .
نمونه دیگر از مقام بلند ایشان واقعه ای است که به هنگام دفن آن بزرگوار مشاهده کردم . وقتی با شکوه تمام جنازه را تشییع کردند و به مسجد اعظم برای دفن آوردند خداوند مرا مفتخر به عنایتی کرد و آن در لحد نهادن آن بزرگوار بود . عده معدودی اطراف جنازه بودیم . حاج احمد نزد من آمد و گفت آقا فرموده اند آقا مجتبی مرا در قبر بگذارد . از این مطلب حالت عجیبی به من دست داد . وقتی وارد قبر شدم تمام مستحبات دفن که سابقه ذهنی نسبت به آن نداشتم به یادم آمد . آداب را به جا آوردم . آن بزرگوار را در لحد نهادم . صورتشان را باز کردم و روی خشت گذاشتم .
شروع به تلقین کردم . وقتی شانه هایشان را گرفتم و گفتم : افهم و اسمع . ناگهان همهمه آن بزرگوار بلند شد . من با همهمه ایشان ، بسیار آشنا بودم . وقتی برای شرکت در مجلس استفتا می رفتم ، در ایوان منزل همهمه ایشان را از بین همه صداها می فهمیدم . با خودم گفتم : شاید خیال به من دست داده است . سرم رابلند کردم ، دیدم در بیرون همهمه نیست . دوباره سرم را به قبر بردم و دقت کردم . همان همهمه را شنیدم .
این حکایت از مقام بلند آن جناب می کند . خداوند مقامش را نزد اجداد طاهرینش بلندتر کند.
…………………………………………………………..
ر.ك: چشم و چراغ مرجعیت ،مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 178 .
حال عبادت و ابتهال آن بزرگمرد
مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی ـ أعلی اللّه مقامه ـ در مراحل عالی بندگی خدای تعالی بودهاند. او در مقام عبادت و ذكر اللّه از مادیات بریده میشد و غرق در دریای عظمت و جلال الهی میگردید. آنچه كه به خاطر ما میآید نماز ایشان در مسجد اعظم است كه با حال و كیفیتی مخصوص انجام میشد و بسیاری از جوانان از همراهی با ایشان احساس عجز و خستگی میكردند.
یكی از علمای محترم برای بنده نقل میكردند كه: كیفیت نماز آن بزرگوار در خانه و در اتاق خصوصی و به صورت فرادا بالاتر از نماز جماعتشان است و بیشتر طولانی میشود و ما صدای زمزمه ایشان را از داخل اتاق میشنویم.
یكی از آقایان علمای مقیم مشهد مقدس داستانی از دوران طلبگی خود در قم و تماشای مرحوم آقای بروجردی در حال خواندن نماز میت ذكر كردند. ایشان گفتند:
پدر شهید بزرگوار آقای قدوسی مرحوم آقای حاج شیخ احمد قدوسی نهاوندی ـ رضوان اللّه علیهما ـ از دنیا رفته بودند. جنازه وی تشییع شد تا آن را در جلو صحن بزرگ ـ مكانی كه غالباً در آن جا بر جنازه بزرگان و علما نماز میخوانند ـ گذاشتند من با این كه از دیر زمان عادت به تماشا نداشتم و هوای نگاه كردن و دیدن صحنهها در سرم نبود، آن روز خواستم منظره نماز خواندن ایشان [مرحوم آیةاللّه بروجردی] را بر جنازه ببینم. از این رو وقتی جلو رفتم و مشغول تماشا شدم، دیدم اوّلاً، رنگ ایشان به هنگام برگزاری نماز میت، متغیر و زرد شد و ثانیاً، صدای ایشان كه با ارتعاش خاصّی به گفتن اللّه اكبر بلند شد گویا دل مرا از جا كند بهگونهای كه دیگر نماندم و به خانه رفتم و تا مدتی حالم از عظمت همان یك اللّه اكبر ایشان منقلب بود.
…………………………………………………….
ر.ك: شكوه فقاهت، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ،ص27.