گزارش سفر اروپا به آیت الله بروجردی

 

 

 

حجة الاسلام  محمد تقی فلسفی چنین می گوید:

 

یکی از چیزهای جالبی که به ایشان گفتم و مورد توجهشان واقع شد،این بود که گفتم:«آقا فکری بکنید برای ایرانیانی که به اروپا می روند.امروز اروپا رفتن،مثل رفتن از تهران به قم شده است.هر روز با هواپیما سفر می کنند.چند ساعتی طول نمی کشد که در اروپا هستند.عده ای یک روز کار دارند؛عده ای دو روز یا بیشتر کار دارند. اینها مسأله شرعی هم می دانند ودر این یک یا دو روز ممکن است نان وتخم مرغ یا نان وکره یا نان وماهی بخورند وبرگردند، اما بعضی می روند ویکی دو ماه وبیشتر می مانند و کار دارند.غذا می خواهند،گوشت می خواهند. آنها که نمی دانند نباید ذبیحۀ اهل کتاب را خورد، می خورند ودچار تجرّی دینی نمی شوند،اما باید فکری برای آنهایی کرد که مسأله می دانند و اروپا می روند وزیاد می مانند واز روی ناچاری،ذبیحۀ اهل کتاب را می خورند ومرتکب گناه می شوند و ممکن است رفته رفته متجرّی شوند».

 

آیت الله بروجردی فرمودند:«این از مسائل مهم است ومربوط به مقام فتوی است و باید برای آن فکری کرد».گفتم:«من مطلبی به نظرم آمده که می خواهم به شما عرض کنم».فرمودند:«مطلب چیست؟» گفتم:«آیا می توانید در مقام فتوی،ذبیحۀ تجارت را از ذبیحۀ عبادت جدا کنید؟ذبیحه ای که با بسم الله ورو به قبله ذبح کنند،ذبیحۀ عبادت باشد وتوسط مسلمان صورت گیرد؛ اما ذبیحۀ تجارت اگر توسط اهل کتاب هم انجام شد،منعی نداشته باشد؟»

 

اگر بگویم طرح این مطلب اثری بسیار عمیق در آیت الله بروجردی گذاشت،هیچ مبالغه نکرده ام.الآن در جلوی چشمم مجسم است که ایشان گوش دادند ویک مرتبه سر را به پایین خم کردند ویکی دو دقیقه به فکر فرو رفتند. من هم ساکت بودم.بعد سر را بلند کردند وگفتند:«باید به تمام ادله مراجعه کرد».ولی افسوس که عمرشان وفا نکرد، زیرا فرصت زیادی لازم بود تا تمام ابعاد قضیه بررسی شود.پس از وفات ایشان من حدیثی را در کتاب «قرب الاسناد» و «جعفریات» دیدم-آیت الله بروجردی به این دو کتاب خیلی علاقه داشت ودستور داد که هر دو رادر یک جلد چاپ ومنتشر کنند-اصل روایت در صفحه 51 قرب الاسناد چاپ آیت الله بروجردی،این است:«وعن جعفر عن ابیه: ان علیاً علیه السلام کان یأمر منادیه بالکوفه ایام الأضحی،ان لا یذبح نسائککم یعنی نسککم الیهود والنصاری ولایذبحها الا المسلمون»امام صادق (ع)می فرماید:«امیر المؤمنین علیه السلام روز عید قربان منادی را در بین مردم می فرستاد تا ندا دهند که قربانی شما را یهود ونصاری نکشند.قربانی شما را فقط باید مسلمان بکشد».

 

از این جا معلوم می شود که غیر قربانی را می شود یهود ونصاری بکشد.اگر من آن روز این روایت را دیده بودم وبه اطلاع آیت الله بروجردی می رساندم،شاید برای ایشان جالب بود.الآن هم که عرض می کنم،می گویم این یک مطلب اساسی است که باید آقایان مجتهدین وفقهای زمان،احتیاجات مردم هر عصر را در نظر بگیرند؛که مسألۀ ذبیحۀ اهل کتاب هم نمونه ای جالب از آن است.

 

البته مسائل مستحدثۀ مسلمانان زیاد است واختصاص به سفر به خارج از بلاد اسلامی ندارد؛بلکه در پیرامون محیط وزندگی روز مره آنان نیز وجود دارد دویست سال قبل مردم مسلمان نمی توانستند با مقتضیات امروز زندگی كنند وبه این آسانی به سایر کشورها سفر کنند،ولی در زمان ما وضع جدیدی حاکم است ومردم درگیر مسائلی هستند که باید مشکلات آنها را حل کرد.

 

……………………………………………

 

دوانی،علی،خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی،چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامی ،بهار 1382 ،ص215 .

 

 

 

پاسخی بگذارید