شنیده بودم ولی باز از امتیازات خانم این بود که نمی گفتند که چنین محبتی به کسی کردند ولی یادم می آیدخانم آیت الله…بروجردی مریض شده بود ،خانم آمدند ،به آقا گفتند : ایشان مریض شده اند ،اقا گفتندحتما ایشان را دعوت کنید بیاید تهران.
و ایشان آمدند تهران و به بیمارستان و دکتر رفتند و فکر کنم یک هفته ای هم خانه خانم مهمان بودند،خیلی رفتار امام نسبت به خانواده آقای بروجردی برایم جالب بود.
به هرحال خانم آقای بروجردی کسی بود . هر روز امام پایین پله میایستادندچون اتاق خانم بالا بود. یکی از ماها واسطه میشدیم. میگفتند به خانم سلام برسانید. بگویید: حالا شما خوب است؟ کاری ندارید؟ به خاطر حرمتی که برای آقای بروجردی قائل بودند و خانم آقای بروجردی هم میآمدند بالای پله میایستادند.
ایشان هم خیلی تعارفی بودن با کلماتی که خیلی ادیبانه بود بین اینان رد و بدل میشد. سایه عالی کم نشود و ظل عالی مستدام و از این تعارفها به هم میکردند.
بعد هم امام به ما میگفتند این مدتی که ایشان این جا هستند شما سعی کنید حتماً بیایید. ناهار و شام بیایید، (ما شوخی میکردیم یک بار هم که امام به ما اصرار میکند ناهار و شام بیایید بخاطر ایشان است) امام میگفت هرجا هستید و هر کاری دارید سعی کنید ناهار و شام بیایید اینجا.
چون احترام به خانم آقای بروجردی بود که ما همیشه باشیم، خیلی سفارش ایشان را میکردند که ببینید، بنشینید و احترام کنید. ایشان مدتی آمدند منزل خانم و پذیرایی شدند و خیلی هم با خانم دوست بودند و من به نظرم میرسید که رفتار خانم آقای بروجردی در روحیه خانم تأثیر داشته. در زمان ریاست آقای بروجردی خانم با خانم نصرت آغا رفیق بودند، خیلی میپسندیدند.
منبع:
گفتگو با خانم فاطمه طباطبایی / عروس امام خمینی (ره)
ویژه نامه حضور ( اردیبهشت 1388) صفحه 35