اعلمیت آیت الله بروجردی نزد آقا ضیا

 

 

 

آیت الله سید حسین موسوی كرمانی می گوید:

 

آقای بروجردی هنگام برگشت از سفر حج،به زیارت عتبات عالیات عراق می رود ودر نجف با علما دیدار می کند.آقا ضیا با اصرار فراوان از ایشان می خواهند که ناهار یا شامی در خدمتشان باشند؛ اما آقای بروجردی پذیرفتند که صبحانه را میهمان آقا ضیاء باشند.

 

آیت الله حائری کرمانی می گوید که بعد از نماز صبح،دیدم آقا ضیا به تمیز کردن اتاق پرداخت وکتاب ها را سرجایش گذاشت وبعد کوچه را آب وجارو کرد.تعجب کردم.هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که در زدند. آقا ضیا رفت ودر را باز کرد.سیّدی وارد خانه شد.آقا ضیاء خیلی به او احترام گذاشت.هنگام خوردن صبحانه،آقا ضیا دو مسأله ی فقهی را که قبلاً از علمای نجف سؤال کرده بود وآن ها نتوانسته بودند جواب بدهند،از آن سید پرسید وگفت که«حضرت آیت الله،نظر مبارکتان هست که این «دو مسأله در کدام کتاب مطرح شده است»؟ آن سید سرش را بلند کرد وگفت که دو مسأله نیست،سه مسأله است.مسأله ی اول در فلان کتاب است ومسأله ی دوم در فلان کتاب.حالا شما بگویید مسأله سوم در کجاست»؟آقا ضیا گفت:«نمی دانم»آن سید گفت که در «فلان کتاب است »وشروع کرد به توضیح درباره ی آن. آن سیّد بعد از خوردن صبحانه وگفت وگو با آقا ضیا بلند شد که برود. آقا ضیا تا سر کوچه او را مشایعت کرد.هنگامی که آقا ضیا برگشت،پرسیدم که «آقا،ایشان کی بود؟»آقا ضیا گفت:

 

«آقای بروجردی.تا امروز فکر می کردم اعلم علمای نجف و ایران من هستم.ولی امروز برمن ثابت شد،آقای بروجردی است.»

 

………………………………………….

 

خاطرات آیت الله سید حسین موسوی كرمانی ،چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص95.

 

 

 

پاسخی بگذارید