اولتیماتوم مرحوم آیت الله بروجردی به رژیم

 

 

 

آیت الله محمد یزدی می گوید:

در اینجا بد نیست‌ به‌ فصلی‌ از تاریخ‌ كه‌ در كتب‌ مربوطه‌ هم‌ آمده‌ است‌، اشاره‌ كنم‌. بنده‌ شاهد و ناظر بودم‌ كه‌ مرحوم‌ آیت‌الله بروجردی‌ در یك‌ مقطع‌ تصمیم‌ گرفتند كه‌ از حوزه‌ علمیه‌ قم‌ به‌ عنوان‌ مقابله‌ با حكومت‌ وقت‌، خارج‌ شوند. وقتی‌ این‌ خبر در میان‌ مقلدین‌ آیت‌الله بروجردی‌ و دیگر علما و مردم‌ عادی‌ پیچید كه‌ آقای‌ بروجردی‌ برای‌ اعتراض‌ به‌ شاه‌ می‌خواهند از قم‌ خارج‌ شوند، ولوله‌ عجیبی‌ در میان‌ مردم‌ و حوزه‌ به‌ وجود آمد.

در این‌ حال‌ حكومت‌ وقت‌ برای‌ خنثی‌ كردن‌ این‌ حركت‌ وارد عمل‌ شد و پس‌ از رایزنی‌های‌ مخصوصی‌ كه‌ زمان‌ زیادی‌ را هم‌ به‌ خود اختصاص‌ نداد، مرحوم‌ آیت‌الله بروجردی‌ از تصمیم‌ خود منصرف‌ شدند. این‌ انصراف‌ از سوی‌ نسل‌ جوان‌ كه‌ از شور و هیجان‌ خاصی‌ برخوردار بودند، مورد اعتراض‌ قرار گرفت‌. بنده‌ خود به‌ دلیل‌ جوانی‌ و شادابی‌ كه‌ در مباحث‌ سیاسی‌، حضور فعال‌ داشتم‌ و به‌ ظواهر بیشتر از ریشه‌ها توجه‌ می‌كردم‌، می‌گفتم‌: اگر آقای‌ بروجردی‌ در مقابل‌ رژیم‌ ایستادگی‌ می‌كردند، بهتر بود و به‌ طور حتم‌ به‌ شكست‌ و تسلیم‌ رژیم‌ می‌انجامید و روحانیت‌ اقتدار بیشتری‌ می‌یافت‌. طلاب‌ و فضلایی‌ كه‌ در آن‌ مقطع‌ از نظر سنی‌ بزرگتر از ما بودند، تحلیل‌ دیگری‌ داشتند و می‌گفتند: همین‌ مقدار كه‌ آقای‌ بروجردی‌ به‌ رژیم‌ اولتیماتوم‌ داده‌اند كافی‌ است‌. ایشان‌ در واقع‌ رژیم‌ را به‌ این‌ نكته‌ متوجه‌ كردند كه‌ می‌توان‌ به‌ آسانی‌، مملكت‌ را به‌ آشوب‌ كشید و برای‌ مدت‌ كوتاهی‌ اداره‌ كشور را با اشكال‌ مواجه‌ كرد.

……………………………………………..

1- ر.ك:خاطرات آیت الله یزدی، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامی ص140.

 

برخورد آیت الله بروجردی با مسئولین مملکتی

حجة الاسلام  محمد تقی فلسفی می گوید:  

مرحوم آیت الله بروجردی هنگامی که از دولتهای وقت گله داشت ودولت کسی را برای رضایت خاطر ایشان به قم می فرستاد،بسیار صریح وبا صدای بلند می فرمود نمی پذیرم،به طوری که فرستادۀ دولت هم می شنید ومی رفت وبه رئیس دولت وقت گزارش می داد.دولتها هم از طریق چند واسطه از ایشان علت را جویا می شدند و ایشان می فرمود:به خاطر اینکه دولت در فلان موضوع روشهای نادرستی در پیش گرفته است.همین برخورد موجب می شد که دولت در کار خود تجدید نظر کند و موجبات رضایت خاطر ایشان را فراهم آورد.

غرض اینکه آن مرحوم در کمال صراحت حرف می زد وکاملاً حق اسلام را رعایت می کرد.از حریم دین دفاع می نمود وهر جا فرصتی پیش می آمد،پیشروی می کرد. من نمونه هایی از آن را به خاطر دارم که جدا از مسائل اصلی وکلی که تفصیلاً توسط دیگران نگاشته شده است،می تواند به عنوان ثبت بعضی از نکات ظریف وحساس مربوط به ایشان،مورد توجه قرار گیرد.

……………………………………………

دوانی،علی،خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی،چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامی ،بهار 1382 ،ص189.

 

 

 

پاسخی بگذارید