آیت الله سید حسین موسوی كرمانی می گوید:
حاج آقا«حسین رسولی محلاتی»،تابستان ها به«امام زاده صالح» شمیران که خیلی خنک بود،می رفت.سیّدی «جندقی»،امام جماعت آن جا بود.آقای رسولی محلاتی خیلی با مردم سلوک داشتند وبرای آن ها سخن رانی می کردند.بعد از فوت آقای جندقی،عده ای از مؤمنان امام زاده صالح خدمت آقای بروجردی آمدند واز ایشان خواستند که آقای رسولی محلاتی را برای امامت جماعت امام زاده صالح بفرستند.ایشان هم به آقای محلاتی گفتند وآقای محلاتی پذیرفتند.دو،سه ماه بعد،روزی آقای محلاتی همراه عده ای از اهالی امام زاده صالح،خدمت آقای بروجردی آمدند.تابستان بود وهوا گرم بود؛ بدین خاطر حیاط را آب پاشیده بودند که قدری خنک بشود.در بیرونی ،فرش انداختند وآقا تشریف آوردند.آیت الله بروجردی با آقای محلاتی احوال پرسی کردند.آقای محلاتی عرض کردند که «اهالی خیلی به من لطف دارند،ولی من از این جهت که دور از حضرت عالی هستم وکم تر می توانم شما را زیارت کنم،ناراحتم».آقای بروجردی فرمودند که «این چه حرفی است که می زنید. من کی هستم… وظیفه ی اهل علم است که برود مردم را ارشاد کند».
……………………………………..
خاطرات آیت الله سید حسین موسوی كرمانی ،تدوین مركز اسناد انقلاب اسلامی ایران،چاپ 1384،ص110.