حساسیت آیت الله بروجردی نسبت به مخالفان اسلام وتشیع

 

 

 

آیت الله احمد صابری همدانی می گوید:

مرحوم آیت الله بروجردی علی رغم تمایلی که نسبت به حفظ رژیم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم داشت،در مقابل فعالیت مخالفان دین ومذهب وهم چنین مفاسدی که رژیم نقش زیاد ومؤثری در شکل گیری واستمرارشان ایفا می کرد،حساسیت خاصی نشان می داد وسکوت را جایز نمی شمرد که به چند نمونه اشاره می کنم.نمونه ومورد اول به فعالیت بهائیت در نقاط مختلف کشور بر می گردد که در جریان این فعالیت ها واقدامات ضد اسلامی،این فرقه یک نفر مسلمان در آباده ی شیراز به دست بهایی ها کشته می شود که مرحوم آقای بروجردی پس از اطلاع از این قضیه،آقای موحدی را برای پیگیری قضیه اعزام می کند وبعد از روشن شدن قضیه،قاتل بهایی مجازات می شود.

مورد دوم،قضیه ی کشته شدن یک دختر روستایی در یکی از مسافرخانه های قم بود که پس از تشکیل پرونده در دادگستری اعلام کردند که این دختر خودکشی کرده و موضوع کشتن وجنایت منتفی است.منتهی با درخواستی که از مرحوم آقای بروجردی شد،ایشان دستور تحقیق وبررسی مجدد صادر فرمود که معلوم شد این دختر بیچاره ی روستایی که برای زیارت به قم آمده وکسی را در شهر نداشته،به آن مسافرخانه مراجعه می کند،اما مدیر مسافرخانه پس از تجاوز،وی را به قتل می رساند وجنازه اش را در زیر پله دفن می کند با آشکار شدن اصل قضیه وجنایتی که رخ داده بود،حکم اعدام مدیر مسافرخانه صادر و در وادی السلام به اجرا درآمد که خود ما هم شاهد اجرای حکم بودیم.تغییر حکم صادر شده از طرف دادگاه وصدور حکم جدید واعدام مجرم در ملاء عام از جمله اموری بود که در زمان شاه واقعاً غیر ممکن بود،ولی قدرت ونفوذ مرحوم آقای بروجردی،این امور را که در جهت احقاق حق مظلومین واجرای عدالت بود امکان پذیر ساخت.

نمونه ومثال دیگری که نشان دهنده ی اعتراض آن مرحوم به دستگاه پهلوی وعدم سکوت ومماشات ایشان است،مربوط به زمانی است که در دوره ی نخست وزیری مصدق اوقاف مشکلات وتضییقاتی را برای حجاج پدید آورده بود که باز مرحوم آیت الله بروجردی پس از اطلاع از موضوع پیام تند وشدیدی به  دولت داد که از اذیت وآزار حجاج وزائرین خانه خدا دست بردارد ودولت،هیأتی را برای هر چه بهتر برگزار کردن مراسم حج فراهم کند که دولت نیز بلافاصله پذیرفت واوامر ایشان را امتثال کرد.

نمونه دیگری که می تواند نشانگر عدم رضایت مرحوم آیت الله بروجردی از عملکرد رژیم وشخص شاه باشد،تلگراف تسلیتی بود که آن مرحوم پس از کشته شدن علیرضا برادر محمد رضا شاه پهلوی در سانحه ی سقوط هواپیما برای شاه فرستاد.در این تلگراف که مشخص بود بر طبق مصلحت نوشته وارسال شده،نه علاقه وصمیمیت،اگر چه مرحوم آقای بروجردی از همان اسلوبی که علمای ما در گذشته در نامه هایشان به سلاطین سلسله ی صفویه به کار می بردند استفاده کرده بود،ولی متن تلگراف به صورتی نوشته شده بود که چندان خوشایند محمد رضا نبود.جواب محمد رضا هم حکایت از عدم رضایت مندی وی از مرحوم آقای بروجردی ونبود یک رابطه ی نزدیک وصمیمانه می کرد؛ زیرا در بخشی از جواب تلگراف آورده بود که ما همواره در همه ی امور صبر داشته ایم وخواهیم داشت.

……………………………………………….

صادقی، سید مصطفی، خاطرات آیت الله صابری همدانی ، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص97.

 

 

 

پاسخی بگذارید