آیت الله محمد حسین مسجد جامعی می گوید:
دولتهای وقت، در هر زمانی رئیس الوزراها را به قم می فرستادند. رئیس الوزرا که می آمد، اگر آقای بروجردی اجازه نمی داد، برمی گشت. سایر وزرا هم می آمدند. آقای قائم مقام الملک رفیع، آقای صدر الاشراف، آقای دکتر منوچهر اقبال و دیگر وزرا و امرا می آمدند و کمال احترام را می کردند….از بعضی آقایان این طور شنیده ام که مرحوم آقا سید محمد تقی خوانساری که همفکر وهم عقیده آقای خمینی بوده، به آقای بروجردی گفته بود:«آقا! شما در راس این مملکت قرار دارید؛ چرا نسبت به امر حجاب و مشروبات اقدام نمی کنید؟».ایشان فرموده بود:«می ترسم این حوزویت حوزه علمیه قم از بین برود و دولت در صدد ریشه کن کردن حوزه برآید.»
………………………………………….
كرباسچی، غلامرضا، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ،چاپ اول- 1380،مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص195.
اعتراض آیت الله بروجردی به کشف حجاب
آیت الله سید حسین موسوی كرمانی می گوید:
آقای بروجردی به منظور اعتراض به کشف حجاب،به مکه رفتند.رضا شاه تلگراف کرد که آقای بروجردی را سر مرز دست گیر کنند وبه تهران بیاورند.شاه دستور می دهد که آقای بروجردی را با احترام به تهران بیاورند.در روز سوم ورود ایشان به تهران،شاه به ملاقات ایشان در منزل پسر عمویشان می رود وحدود یک ساعت ونیم با ایشان دیدار می کند.در این جلسه،فقط آقای بروجردی و شاه بودند وبعد از جلسه،شاه به قائم مقام می گوید :«من نمی دانستم آقای بروجردی این قدر خوب هستند.من آدمی به خوبی او در دنیا ندیدم.من به او ارادت پیدا کردم».
………………………………………….
خاطرات آیت الله سید حسین موسوی كرمانی ،چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص118.
برخورد با رضاخان در كشف حجاب
آیةاللّه بروجردی در عصر رضاخان، در موارد متعدد در امور سیاسی دخالت نموده، و به عنوان وظیفه شرعی، به اعمال غیراسلامی رضاخان اعتراض مینمود و گاهی برخورد شدید میكرد؛ به عنوان نمونه، در ماجرای كشف حجاب كه از سوی رضاخان، اجباری شد، مراجع و علما اعتراض شدید كردند، از جمله مرحوم آیةاللّه حاج آقا حسین قمی از مشهد به تهران آمد، و در شهر ری كنار مرقد مطهّر حضرت عبدالعظیم(ع) در باغ سراجالملك با جمعی متحصّن شد و سپس این تحصّن به محاصره دژخیمان رضاخانی درآمد، آیةاللّه قمی خواستههایی داشت كه از جمله آنها لغو كشف حجاب اجباری بود. چند نفر از علمای قم به بروجرد سفر كرده، و از آیةاللّه بروجردی خواستند تا برای كمك به متحصّنان به تهران سفر كند.
آیةاللّه بروجردی تصمیم گرفت نخست به وسیله تلگراف، اعتراض خود را به دولت وقت اعلام دارد، اتفاقاً این تلگراف اثر گذاشت، و در هیئت دولت چنین گفته شد:
اگر آیةاللّه بروجردی به تهران بیاید، امنیت لرستان به هم میخورد، بهتر است در مورد خواستههای آیةاللّه حاج آقا حسین قمی هر چه زودتر موافقت شود.
نمونه دیگر این كه، آیةاللّه العظمی بروجردی در قم در یكی از جلسات كه علمای برجسته نیز حضور داشتند، ماجرای كشف حجاب رضاخانی را به زبان آورد و در حالی كه سخت ناراحت و پریشان بود، فرمود:
آن زمان كه كشف حجاب شد، من تصمیم گرفتم قیام كنم تا در این راه كشته شده و به مقام شهادت نایل شوم؛ ولی اصحاب مانع شدند و گفتند: وجود شما برای اسلام مهم است، و با این حرف نگذاشتند قیام كنم، اینك متأسفّم كه چرا قیام نكردم.
در آن جلسه بعضی برای آرامش خاطر آقای بروجردی سخن گفتند؛ ولی آقا همچنان ناآرام بود، تا این كه سید محمدرضا گلپایگانی كه در آن جلسه حضور داشت، به آقا گفت:
آیا شما این حدیث را صحیح میدانید كه امام(ع) فرمود: «مِدادُ الْعُلَماءِ أفْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُهداءِ؛ مركّب قلم علما (در میزان عمل در قیامت) برتر از خونهای شهیدان است؟»
آقای بروجردی فرمود: بله صحیح است.
آقای گلپایگانی فرمود:
شما كتاب جامع احادیث الشیعه را تألیف نمودهاید، بنابراین به اجر بالاتر از اجر شهادت خواهید رسید.
در این هنگام حال آقای بروجردی بهتر شد و فرمودند:
امید من هم به همین است.
این ماجرا بیانگر آن است كه آقای بروجردی برای مبارزه با طاغوت، و جلوگیری از فساد، حاضر بوده قیام كند و تا سرحدّ شهادت به قیام خود ادامه دهد. و نیز دلیل بر آن است كه ایشان با بینش سیاسی قوی، بر اوضاع نظارت میكرده، و در عرصه سیاست، حضوری فعّال داشته است.
مینویسند: رضاخان از عملكرد آیةاللّه بروجردی خیلی عصبانی بود. از ترس قیام مردم لرستان نمیتوانست كاری كند؛ ولی به دنبال فرصت میگشت تا خاطر آن بزرگمرد را برنجاند؛ در یكی از موارد به مأموران دستور داده بود كه آقای بروجردی را هنگام رفتن به عتبات یا بازگشت از آنجا حدود بیست دقیقه در گمرك خسروی میان آفتاب نگه دارند و معطّل كنند.
………………………………………………
ر.ك: شكوه فقاهت، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ،ص239.