مقصد دوّم : وجوب و واجبات سعی و بعضی از احکام آن

 

 

 

مقصد دوّم در وجوب سعی و واجبات آن و بعض از احکام متعلّقۀ به آنست بدان که واجب است بعد از نماز طواف سعی کردن یعنی رفتن و آمدن ما بین صفا و مروه که دو مکان معیّن اند نزدیک مسجد و بدانکه سعی مثل طواف رکن است و حکم ترک آن عمداً یا سهواً چنان است که در طواف گذشت(مسئله1)  و بدانکه طهارت از حدث و خبث و ستر عورت هیچ یک از این ها در سعی معتبر نیست لکن احوط مراعات طهارت از حدث است(مسئله2)  و واجب است که آن را بعد از طواف و نماز او به جا آورد و اگر فراموش کند و تقدیم سعی بر طواف کند احوط اعاده سعی است و هم چنین است جاهل به مسئله(مسئله3)  و واجب است که ابتدا کند از جزء اوّل صفا به آن که پاشنۀ پا را بچسباند به جزء اوّل مسافت و احوط آن است که چهار درجه از صفا بالا رود و نیّت کند و آن را مستمّر بدارد تا نزول از آنها و نیّت چنین کند که هفت مرتبه سعی می کنم میانۀ صفا و مروه در فرض عمرۀ تمتّع به جهت اطاعت فرمان خداوند عالم پس از آن جا برود پیاده یا سواره بر حیوان یا دوش انسان تا برسد به مروه به قسمی که انگشت پا را بچسباند یا تدرجی که به مروه بالا می روند و این را یک شوط حساب می کند و احوط بالا رفتن است به در جات مروه نیز و از آنجا بر می گردد به نحوی که ابتدا از صفا کرده تا برسد  به صفا به نحوی که به مروه ختم کرده بود پس به هر رفتن و برکشتنی دو شوط حاصل می شود و شوط هفتم به مروه ختم می شود (مسئله4) و واجب است رفتن و برگشتن از راه متعارف باشد پس اگر از میان مسجد الحرام یا از طرف سوق اللیل مثلا به مروه رود یا به صفا بیاید مجزی نخواهد بود(مسئله5)  و واجب است که متوجّه مروه باشد در وقت رفتن و متوجّه صفا باشد در وقت برگشتن پس اگر به طور قهقری طیّ مسافت کند مجزی نخواهد بود بلی التفات به چپ و راست بلکه گاهی به پشت ضرر ندارد (مسئله6)و بدان که  جایز است به جهت استراحت نشستن بر صفا یا مروه تا راحت حاصل شود و احوط ترک جلوس است در ما بین صفا  و مروه بدون عذر (مسئله7) و بدان که جایز است تاخیر سعی از طواف به جهت رفع خستگی و به جهت تخفیف حرارت هوا و جایز نیست تأخیر آن تا فردا و اقوی جواز تأخیر ان است تا شب آن روز و احوط ترک آنست بدون عذر والله العالم (مسئله8) و بدانكه زياد كردن در سعي بر هفت شوط عمدا مبطل سعي است بنحوي كه در طواف گذشت (مسئله9)و اگر سهوا(1) زياد كند پس اگر كمتر از يك شوط باشد او را طرح مي كند و سعي او صحيح است و اگر يك شوط يا بيشتر باشد باز سعي صحيح است و جمعي ذكر كرده اند كه مستحب است كه زايد را تمام كند و هفت شوط تا سعي دیگری باشد و بر طبق آن خبر صحیح وارد شده(مسئله10) و اگر کم کند سهواً پس واجب است بر او تمام هر وقت که متذکر شود هر چند که در بلد خود رفته باشد و اگر متمکّن از مراجعت نیست نایب می گیرد و احوط در صورت عدم اکمال چهار شوط استیناف سعی است و حلال نمی شود بر او آنچه حرام شده با حرام و جمعی ذکر کرده اند که اگر نسیان بعض سعی کند و در عمرۀ تمتّع باشد پس به گمان اتمام اعمال عمره محلّ شد پس مقاربت با زنان نمود واجب است بر او کشتن گاوی به جهت کفّاره و سعی را تمام می کند و  بر این طبق روایت معتبره هست بلکه جماعتی ملحق کرده اند به جماع گرفتن ناخنها را و بر این نیز روایتی هست و عمل به آن احوط است (مسئله11)و اگر شک کند در عدد اشواط سعی پس بعد از انصراف از ان شکشّ اعتباری(2)ندارد و اگر در اثنای سعی بوده باشد پس اگر یقین داند که تا هفت شوط تمام کرده است یا زیادتر و این متصّور می شود در وقتی که خود را به مروه به بیند نمی داند که هفت شوط شده یا نه شوط پس شک او اعتبار ندارد و بنا را بر تمام می گذارد و اگر در بین شوط باشد ظاهراً سعی او باطل است چنانچه هر گاه شکّ او به کمتر از هفت متعلّق شود.

……………………………………………………………………………………………………………………..

1- لكن جاهل در اينجا در حكم ساهي است نه عامد ح طبا مدظله

2 – اولی و احوط در اینجا با احتمال نقیصه اعاده است اگر چه بعد از انصراف باشد ح طبا مدظلّه.

 

 

 

 

پاسخی بگذارید