مسأله 2592- اگر حیوان حلال گوشت را ـ به دستوری كه بعداً گفته میشود ـ سر ببرند، وحشی باشد یا اهلی، بعد از جان دادن گوشت آن حلال و بدن آن پاك است، ولی حیوانی كه انسان با آن وطی و نزدیكی كرده، و حیوانی كه نجاستخوار شده، اگر ـ به دستوری كه در شرع معین نمودهاند ـ آن را استبراء نكرده باشند، بعد از سر بریدن گوشت آن حلال نیست.
مسأله 2593- حیوان حلال گوشت وحشی ـ مانند آهو و كبك و بُزِ كوهی ـ و حیوان حلال گوشتی كه اهلی بوده و بعداً وحشی شده ـ مثل گاو و شتر اهلی كه فرار كرده و وحشی شده است ـ اگر به دستوری كه بعداً گفته میشود آنها را شكار كنند پاك و حلال است، ولی حیوان حلال گوشت اهلی ـ مانند گوسفند و مرغ خانگی ـ و حیوان حلال گوشت وحشی كه به واسطۀ تربیت كردن اهلی شده است، با شكار كردن پاك و حلال نمیشود.
مسأله 2594- حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شكار كردن پاك و حلال میشود كه بتواند فرار كند یا پرواز نماید، بنابراین بچّۀ آهو كه نمیتواند فرار كند، و بچّۀ كبك كه نمیتواند پرواز نماید، با شكار كردن پاك و حلال نمیشود، و اگر آهو و بچّهاش را كه نمیتواند فرار كند، با یك تیر شكار نمایند آهو حلال و بچهاش حرام است.
مسأله 2595- حیوان حلال گوشتی كه ـ مانند ماهی ـ خون جهنده ندارد، اگر به خودی خود بمیرد پاك است، ولی گوشت آن را نمیشود خورد.
مسأله 2596- حیوان حرام گوشتی كه خون جهنده ندارد ـ مانند مار ـ با سر بریدن حلال نمیشود، ولی مردۀ آن پاك است.
مسأله 2597- سگ و خوك به واسطۀ سر بریدن و شكار كردن پاك نمیشوند، و خوردن گوشت آنها هم حرام است، و حیوان حرام گوشتی را كه درنده و گوشتخوار است ـ مانند گرگ و پلنگ ـ اگر به دستوری كه گفته میشود سر ببرند، یا با تیر و مانند آن شكار كنند پاك است، ولی گوشت آن حلال نمیشود، و اگر با سگ شكاری آن را شكار كنند، پاك شدن بدنش هم اشكال دارد.
مسأله 2598- فیل و خرس و بوزینه و موش و حیواناتی كه ـ مانند مار و سوسمار ـ در داخل زمین زندگی میكنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودی خود بمیرند نجسند، بلكه اگر سر آنها را هم ببرند، یا آنها را شكار نمایند، پاك شدن بدنشان اشكال دارد.
مسأله 2599- اگر از شكم حیوان زنده بچۀ مردهای بیرون آید یا آن را بیرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سر بریدن حیوانات
مسأله 2600- دستور سر بریدن حیوان، آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را از پائین برآمدگی زیر گلو به طور كامل ببرند، و اگر آنها را بشكافند كافی نیست.
مسأله 2601- اگر بعضی از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حیوان بمیرد، بعد بقیه را ببرند فایده ندارد، بلكه اگر به این مقدار هم صبر نكنند، ولی به طور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند، اگرچه پیش از جان دادن حیوان بقیۀ رگها را ببرند اشكال دارد.
مسأله 2602- اگر گرگ گلوی گوسفند را به طوری بكند كه از چهار رگی كه در گردن است و باید بریده شود، چیزی نماند، آن حیوان حرام میشود، ولی اگر مقداری از گردن را بكند و چهار رگ باقی باشد، یا جای دیگر بدن را بكند، در صورتی كه گوسفند زنده باشد و به دستوری كه گفته میشود سر آن را ببرند حلال و پاك میباشد.
شرائط سر بریدن حیوان
مسأله 2603- سر بریدن حیوان پنج شرط دارد:
اوّل: كسی كه سر حیوان را میبرد چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر (ص) نكند، و بچّۀ مسلمان هم اگر ممیز باشد ـ یعنی خوب و بد را بفهمد ـ میتواند سر حیوان را ببرد.
دوم: سر حیوان را با چیزی ببرند كه از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد كه اگر سر حیوان را نبرند میمیرد، با چیز تیزی كه چهار رگ آن را جدا كند ـ مانند شیشه و سنگ تیز ـ میشود سر آن را برید.
سوم: در موقع سر بریدن صورت و دست و پا و شكم حیوان رو به قبله باشد، و كسی كه میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نكند، حیوان حرام میشود، ولی اگر فراموش كند، یا مسأله را نداند، یا قبله را اشتباه كند، یا نداند قبله كدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله كند، اشكال ندارد.
چهارم: وقتی میخواهد سر حیوان را ببرد، یا كارد به گلویش بگذارد، به نیت سر بریدن، نام خدا را ببرد، و همین قدر كه بگوید «بسم الله» كافی است، و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاك نمیشود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشكال ندارد.
پنجم- حیوان بعد از سر بریدن حركتی بكند، اگرچه مثلاً چشم یا دم خود را حركت دهد، یا پای خود را به زمین زند، و نیز احتیاط واجب آن است كه به اندازۀ معمول خون از بدن حیوان بیرون آید.
دستور كشتن شتر
مسأله 2604- اگر بخواهند شتر را بكشند كه بعد از جان دادن پاك و حلال باشد، باید با پنج شرطی كه برای سر بریدن حیوانات گفته شد، كارد یا چیز دیگری را كه از آهن و برنده باشد، در گودی بین گردن و سینهاش فرو كنند.
مسأله 2605- وقتی میخواهند كارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است كه شتر ایستاده باشد، ولی اگر در حالی كه زانوها را به زمین زده، یا به پهلو خوابیده و دست و پا و سینهاش رو به قبله است، كارد را در گودی گردنش فرو كنند اشكال ندارد.
مسأله 2606- اگر به جای این كه كارد را در گودی گردن شتر فرو كنند سر آن را ببرند، یا گوسفند و گاو و مانند اینها را مثل شتر كارد در گودی گردنشان فرو كنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است، ولی اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستوری كه گفته شد كارد در گودی گردنش فرو كنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاك است، و نیز اگر كارد در گودی گردن گاو یا گوسفند یا مانند اینها فرو كنند و تا زنده است سر آن را ببرند حلال و پاك میباشد.
مسأله 2607- اگر حیوانی سركش شود و نتوانند آن را به دستوری كه در شرع معین شده بكشند، یا مثلاً در چاه بیفتد و احتمال بدهند كه در آن جا بمیرد و كشتن آن به دستور شرع ممكن نباشد، هر جای بدنش را كه زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال میشود، و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولی باید شرطهای دیگری را كه برای سر بریدن حیوانات گفته شد دارا باشد.
چیزهایی كه موقع سر بریدن حیوانات مستحب است
مسأله 2608- چند چیز در سر بریدن حیوانات مستحب است:
اوّل: موقع سر بریدن گوسفند، دو دست و یك پای آن را ببندند و پای دیگرش را باز بگذارند؛ و موقع سر بریدن گاو چهار دست و پایش را ببندند و دم آن را باز بگذارند؛ و موقع كشتن شتر دو دست آن را از پائین تا زانو، یا تا زیر بغل به یكدیگر ببندند و پاهایش را باز بگذارند، و مستحب است مرغ را بعد از سر بریدن رها كنند تا پر و بال بزند.
دوم: كسی كه حیوان را میكشد رو به قبله باشد.
سوم: پیش از كشتن حیوان آب جلوی آن بگذارند.
چهارم: كاری كنند كه حیوان كمتر اذیت شود، مثلاً كارد را خوب تیز كنند و با عجله سر حیوان را ببرند.
چیزهایی كه در كشتن حیوانات مكروه است
مسأله 2609- چند چیز در كشتن حیوانات مكروه است:
اوّل: آن كه كارد را پشت حلقوم فرو كنند و به طرف جلو بیاورند كه حلقوم از پشت آن بریده شود.
دوم: پیش از بیرون آمدن روح، سر حیوان را از بدنش جدا كنند، ولی اگر از روی غفلت یا به واسطۀ تیز بودن كارد بیاختیار سر حیوان جدا شود، مكروه نیست.
سوم: پیش از بیرون آمدن روح، پوست حیوان را بكنند.
چهارم: پیش از آن كه روح از بدن حیوان بیرون رود، مغز حرام را كه در تیرۀ پشت است ببرند.
پنجم: در جایی حیوان را بكشند كه حیوان دیگر آن را ببیند.
ششم: در شب یا پیش از ظهر روز جمعه سر حیوان را ببرند، ولی در صورت احتیاج عیبی ندارد.
هفتم: خود انسان چهار پایی را كه پرورش داده است، بكشد.
احكام شكار كردن با اسلحه
مسأله 2610- اگر حیوان حلال گوشت وحشی را با اسلحه شكار كنند، با پنج شرط حلال و بدنش پاك است:
اوّل: آن كه اسلحۀ شكار ـ مثل كارد و شمشیر ـ و برنده باشد، یا مثل نیزه و تیر، تیز باشد كه به واسطۀ تیز بودن بدن حیوان را پاره كند، و اگر به وسیلۀ دام یا چوب و سنگ و مانند اینها حیوانی را شكار كنند، پاك نمیشود و خوردن آن هم حرام است، و اگر حیوانی را با تفنگ شكار كنند، چنانچه گلولۀ آن تیز باشد كه در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره كند پاك و حلال است؛و اگر گلوله تیز نباشد، بلكه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بكشد، یا به واسطۀ حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن حیوان بمیرد، پاك و حلال بودنش اشكال دارد.
دوم: كسی كه شكار میكند باید مسلمان باشد یا بچۀ مسلمان باشد كه خوب و بد را بفهمد، و اگر كافر یا كسی كه اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر(ص) میكند، حیوانی را شكار نماید، آن شكار حلال نیست.
سوم: اسلحه را برای شكار كردن حیوان به كار برد، و اگر مثلاً جایی را نشان كند و اتفاقاً حیوانی را بكشد، آن حیوان پاك نیست و خوردن آن هم حرام است.
چهارم: در وقت به كار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، و چنانچه عمداً نام خدا را نبرد شكار حلال نمیشود، ولی اگر فراموش كند اشكال ندارد.
پنجم: وقتی به حیوان برسد كه مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازۀ سر بریدن آن وقت نباشد، و چنانچه به اندازۀ سر بریدن وقت باشد و سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حرام است.
مسأله 2611- اگر دو نفر حیوانی را شكار كنند، و یكی از آنان مسلمان و دیگری كافر باشد، یا یكی از آن دو نام خدا را ببرد و دیگری عمداً نام خدا را نبرد، آن حیوان حلال نیست.
مسأله 2612- اگر بعد از آن كه حیوانی را تیر زدند، مثلاً در آب بیفتد، و انسان بداند كه حیوان به واسطۀ تیر و افتادن در آب جان داده، حلال نیست. بلكه اگر شك كند كه فقط برای تیر بوده یا نه، حلال نمیباشد.
مسأله 2613- اگر با سگ غصبی یا اسلحۀ غصبی حیوانی را شكار كند، شكار حلال است و مال خود او میشود، ولی گذشته از این كه گناه كرده، باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهد.
مسأله 2614- اگر با شمشیر یا چیز دیگری كه شكار كردن با آن صحیح است با شرطهایی كه در «مسأله 2610» گفته شد، حیوانی را دو قسمت كنند، و سر و گردن در یك قسمت بماند و انسان وقتی برسد كه حیوان جان داده باشد، هر دو قسمت حلال است، و همچنین است اگر حیوان زنده باشد، ولی به اندازۀ سر بریدن وقت نباشد، امّا اگر به اندازۀ سر بریدن وقت باشد و ممكن باشد كه مقداری زنده بماند، قسمتی كه سر و گردن ندارد حرام، و قسمتی كه سر و گردن دارد، اگر سر آن را به دستوری كه در شرع معین شده ببرند حلال وگرنه آن هم حرام میباشد.
مسأله 2615- اگر با چوب یا سنگ یا چیز دیگری كه شكار كردن با آن صحیح نیست حیوانی را دو قسمت كنند، قسمتی كه سر و گردن ندارد حرام است، و قسمتی كه سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و ممكن باشد كه مقداری زنده بماند، و سر آن را به دستوری كه در شرع معین شده ببرند حلال، و گرنه آن قسمت هم حرام میباشد.
مسأله 2616- اگر حیوانی را شكار كنند، یا سر ببرند و بچّۀ زندهای از آن بیرون آید، چنانچه آن بچه را به دستوری كه در شرع معین شده سر ببرند حلال، و گرنه حرام میباشد.
مسأله 2617- اگر حیوانی را شكار كنند یا سر ببرند و بچّۀ مردهای از شكمش بیرون آورند، چنانچه خلقت آن بچّه كامل باشد و مو یا پشم در بدنش روئیده باشد، پاك و حلال است.
شكار كردن با سگ شكاری
مسأله 2618- اگر سگ شكاری حیوان وحشی حلال گوشتی را شكار كند، پاك بودن و حلال بودن آن حیوان شش شرط دارد:
اوّل: سگ به طوری تربیت شده باشد كه هر وقت آن را برای گرفتن شكار بفرستند برود، و هر وقت از رفتن جلوگیری كنند بایستد، و نیز عادتشاین باشد كه تا صاحبش نرسد از شكار نخورد، ولی اگر اتفاقاً شكار را بخورد اشكال ندارد.
دوم: صاحبش آن را بفرستد، و اگر پیش خود دنبال شكار رود و حیوانی را شكار كند، خوردن آن حیوان حرام است، بلكه اگر پیش خود دنبال شكار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند كه زودتر آن را به شكار برساند، اگرچه به واسطۀ صدای صاحبش شتاب كند، بنابر احتیاط واجب باید از خوردن آن شكار خودداری نمایند.
سوم: كسی كه سگ را میفرستد باید مسلمان باشد، یا بچّۀ مسلمان باشد كه خوب و بد را بفهمد، و اگر كافر یا كسی كه اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر(ص) میكند سگ را بفرستد، شكار آن سگ حرام است.
چهارم: وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد، و اگر عمداً نام خدا را نبرد آن شكار حرام است، ولی اگر فراموش كند اشكال ندارد.
پنجم: شكار به واسطۀ زخمی كه از دندان سگ پیدا كرده بمیرد، پس اگر سگ شكار را خفه كند، یا شكار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست.
ششم: كسی كه سگ را فرستاده وقتی برسد كه حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازۀ سر بریدن آن وقت نباشد، و چنانچه وقتی برسد كه به اندازۀ سر بریدن وقت باشد ـ مثلاً حیوان چشم یا دُم خود را حركت دهد یا پای خود را به زمین بزند ـ چنانچه سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست.
مسأله 2619- كسی كه سگ را فرستاده اگر وقتی برسد كه بتواند سر حیوان را ببرد، چنانچه مثلاً به واسطۀ بیرون آوردن كارد و مانند آن وقت بگذرد و آن حیوان بمیرد حلال است، ولی اگر چیزی همراه او نباشد كه با آن سر حیوان را ببرد و حیوان بمیرد، احتیاط واجب آن است كه از خوردن آن خودداری كنند.
مسأله 2620- اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شكار كنند، چنانچه همۀ آنها دارای شرط هایی كه در «مسأله 2618» گفته شده بودهاند، شكار حلال است و اگر یكی از آنها دارای آن شرط ها نبوده، شكار حرام است.
مسأله 2621- اگر سگ را برای شكار حیوانی بفرستد و آن سگ حیوان دیگری را شكار كند، آن شكار حلال و پاك است، و نیز اگر آن حیوان را با حیوان دیگری شكار كند، هر دوی آنها حلال و پاك میباشند.
مسأله 2622- اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و یكی از آنها كافر باشد، یا عمداً نام خدا را نبرد، آن شكار حرام است، و نیز اگر یكی از سگهایی را كه فرستادهاند به طوری كه در «مسأله 2618» گفته شد تربیت شده نباشد، آن شكار حرام میباشد.
مسأله 2623- اگر باز یا حیوان دیگری غیر سگ شكاری، حیوانی را شكار كند، آن شكار حلال نیست، ولی اگر وقتی برسند كه حیوان زنده باشد و به دستوری كه در شرع معین شده سر آن را ببرند، حلال است.
صید مـاهـی
مسأله 2624- اگر ماهی فلسدار را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، پاك و خوردن آن حلال است، و چنانچه در آب بمیرد پاك است، ولی خوردن آن حرام میباشد؛ و ماهی بیفلس را اگرچه زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، حرام است.
مسأله 2625- اگر ماهی از آب بیرون بیفتد، یا موج آن را بیرون بیندازد، یا آب فرو رود و ماهی در خشكی بماند، چنانچه پیش از آن كه بمیرد، با دست یا به وسیلۀ دیگر كسی آن را بگیرد، بعد از جان دادن حلال است.
مسأله 2626- كسی كه ماهی را صید میكند، لازم نیست مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد، ولی مسلمان باید گرفتن آن را دیده باشد.
مسأله 2627- ماهی مردهای كه معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد، حلال است، و اگر دست كافر باشد، اگرچه بگوید آن را زنده گرفتهام حرام میباشد.
مسأله 2628- بنابراحتیاط واجب باید از خوردن ماهی زنده خودداری كرد.
مسأله 2629- اگر ماهی زنده را بریان كنند، یا در بیرون آب پیش از جان دادن بكشند، احتیاط واجب آن است كه از خوردن آن خودداری نمایند.
مسأله 2630- اگر ماهی را بیرون آب دو قسمت كنند و یك قسمت آن در حالی كه زنده است در آب بیفتد، بنابراحتیاط واجب قسمتی را كه بیرون آب مانده نباید خورد.
صید ملخ
مسأله 2631- اگر ملخ را با دست یا به وسیلۀ دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است، و لازم نیست كسی كه آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای در دست كافر باشد و معلوم نباشد كه آن را زنده گرفته یا نه، اگرچه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست.
مسأله 2632- خوردن ملخی كه بال در نیاورده و نمیتواند پرواز كند، حرام است.