مقصد دوّم : مواقیت احرام

 

 

 

مقصد دوّم در مواقیت احرام است بدانکه محلّ احرام بستن که آن را میقات می نامند مختلف می شود به اختلاف طرقی که مکلّف از آنها عبور می کند و به مکّه می رود پس کسی که راه او از مدینه منوّره باشد میقات او مسجد شجره است و آن را ذوالحلیفه می گویند و جایز است از برای او در وقت ضرورت تأخیر احرام تا میقات اهل شام و کسی که از راه عراق و نجد برود میقات او وادی عقیق است اوائل آن را مسلخ می گویند و اواسط آن را غمره و اواخر آن را ذات عرق گویند که احرامگاه عامه است و افضل احرام است از مسلخ اگر به طور یقین معلوم شود و الا تأخیر احوط است تا یقین کند که در وادی عقیق رسیده و احوط آنست که تأخیر نکند تا به ذات عرق بلکه بعضی از علماء ما جایز نمی دانند تأخیر را و اگر تقیّه اقتضا کند تأخیر را تا بذات عرق پیش از رسیدن به آنجا نیّت احرام کند و تلبیه را به اخفات گوید و رخت خود را در نیاورد و اگر ممکن شود در بیاورد در مخفی و جامۀ احرام را می پوشد و باز آنرا در می آورد و رخت خود را می پوشد و به جهت آن فدیه می دهد چنانکه خواهد آمد و جامۀ احرام نپوشد تا بذات عرق رسد آن وقت جامۀ احرام را بپوشد و اظهار کند که الحال محرم می شوم و کسی که راه او از طایف باشد میقات او قرن المنازل است و کسی که از راه یمن برود میقات یلملم است که اسم کوهی است و کسی که از راه شام برود میقات او جحفه است به تقدیم جیم برحاء مهمله و بدانکه(مسئله1) احوط و اقوی لزوم تحصیل علم است به این اماکن و اگر علم ممکن نباشد بعید نیست اکتفا بظنّ حاصل از پرسیدن از اهل معرفت به این اماکن (مسئله2)و کسی که منزل او نزدیکتر از این مواقیت به مکّه باشد میقات او منزل او است(مسئله3) و کسی که از راهی عبور کند که به هیچیک از مواقیت خمسۀ مذکوره عبور نکند احوط در حقّ او آنکه احرام بندد محاذی میقاتی که اقرب به سوی او بوده باشد هر چند که دورتر از دیگری باشد به مکّه و بعد از آن تجدید احرام کند در موضعی که محاذی میقاتی باشد که نزدیکتر است به مکّه از آن میقات سابق(1) (مسئله4)واگر علم به مجازات ممکن نباشد ظاهراً کفایت مظنّه(2) است و بعضی گفته اند احرامی بندد از موضعی که قبل از آن احتمال محاذات ندهد و احوط از برای این شخص مرور بر یکی از مواقیت است و احرام از آنجا و تا بتواند ترک این احتیاط نکند (مسئله5)و بدانکه کسی که عذری از برای او از احرام بستن در میقات خود بسبب فراموشی یا عذر دیگر روی دهد پس از زوال عذر اگر ممکن باشد برگشتن به میقات بر می گردد والاّ احرام از همان جای خود می بندد هر چند در این صورت احوط آن است که هر قدر می تواند برگردد و از آنجا احرام به بندد خصوصاً حایضی که به جهت جهل به مسئله احرام را ترک کرده باشد از میقات که مورد نصّ صحیح است واز شهید قدّس سرّه و بعضی فتوی به آن نقل شده و مطابق قواعد نیز می باشد مگر آنکه(3)بعد از دخول حرم زوال عذر شود پس واجب است که از حرم بیرون رود با تمکّن والاّ از جای خود احرام می بندد و اگر فراموش کند احرام را و به خاطرش نیاید مگر بعد از اتمام جمیع واجبات پس جمعی آن عمره را باطل می دانند و بعضی آن را صحیح می دانند و این قول بعید(4) نیست و احوط اوّل است و اگر کسی عمداً ترک کند احرام را و ممکن نشود او را تدارک آن از میقات پس اقوی فساد عمرۀ او است اگر چه احوط احرام است از هر مکانی که ممکن باشد مثل ناسی و اتیان به عُمره است وقضای آن بعد از آن وامّا جاهل پس اقوی صحّت(5) عمرۀ آن است و بدانکه شرط احرام طهارت از حدث اصغر و اکبر نیست پس جایز است احرام از جنب و حایض و نفسا بلکه غسل احرام از برای حایض و نفسا مستحبّ است.

……………………………………………………………………………………………………………………..

1 – این احتیاط در جائی استکه در طریق او محاذات دو میقات باشد مثل اینکه از یمین یا یسار طریق اهل مدینه رود محاذات مسجد شجره و جحفه گذرد و اقوی در این فرض احرام از محاذی مسجد شجره است و امّا طرقی که محاذات یک میقات بیش در آنها نیست پس متعین در آنها بستن او محاذی همان میقات است ح طبا مدظلّه.

2- اگر حاصل شود از قول کسانی که معرفت دارند به آن اماکن چنانچه گذشت ح طبا مدظلّه.

3 – فرق نیست در احتیاط مذکور بین دخول حرم و عدم دخول آن بلکه مورد نصّ  صحیح دخول حرم است ح طبا مدّظلّه

4- محل تأملّ است بلی اگر بعد از اتمام اعمال حج متذکّر شود عملش صحیح است بلا اشکال ح طبا مدّظلّه

5 – جاهل مثل ناسی است ح طبا مدّظلّه.

 

 

 

پاسخی بگذارید