آیت الله مطهری می گوید:مرحوم آقاى بروجردى عقیده شان این بود كه نماز جمعه نماز حكومتى است؛ یعنى نمازى است كه حاكم اسلامى و حاكم شرعى باید بخواند نه فقط یك مجتهد.
آنوقت یا باید حاكم شرعىاى باشد كه بالفعل حاكم است و یا اگر بالفعل حاكم نیست كسى باشد كه در مقام به دستگرفتن حكومت است. مرحوم آیةاللَّه بروجردى مىگفتند در دوران ائمه علیهم السلام هم هر كسى كه درصدد انقلاب علیه خلفا بود به خودش اجازه مىداد كه نماز جمعه بخواند. تاریخ هم همین را حكایت مىكند كه آن كسى كه نماز جمعه مىخوانْد یا خودش مبسوط الید بود و یا در مقام به دست آوردن بسط ید بود و الّا مجتهدى كه گوشه خانه خودش نشسته است و جز هفتهاى یك بار از خانه بیرون نمىآید و بعد عبایش را به سرش مىكشد و به خانه مىرود اصلًا معنى ندارد كه بیاید نماز جمعه بخواند. اصلًا كار او نیست كه بیاید مصالح عمومى مردم در دنیاى اسلام را به آنها خبر بدهد و آخرین اخبار دنیاى اسلام را به مردم برساند؛ اصلًا از جایى خبر ندارد تا بیاید خبر برساند؛ خودش از بىخبرترین مردم دنیاست، آنوقت بیاید خبرها را به مردم برساند؟!
مرحوم آقاى بروجردى مىگفتند در جنگهاى عثمانى و صفوى، صفویه دیدند یكى از مظاهر شوكتى كه عثمانیها دارند و شیعهها ندارند، نماز جمعه است. خیلى ناراحت شدند. عثمانیها روز جمعه كه مىشد نماز جمعه مىخواندند و از نیروى نماز جمعه براى جنگها حداكثر استفاده را مىكردند. البته آنها بحثشان در نماز جمعه بیشتر این بود كه شیعه كافر است و اگر هفتاد كافر را بكشید به اندازه این است كه یك شیعه را بكشید و از این حرفها. صفویه به علماى شیعه مىگفتند آخر این نماز جمعه یك نماز اسلامى است، نمىشود كه ما نداشته باشیم. آنوقت سلاطینى مثل شاه طهماسب و كسانى دیگر بودند كه از طرف علما خود را مجاز مىدانستند نماز جمعه بخوانند. از آن وقت به بعد بود كه مسجد جمعهها در ایران هم تأسیس شد كه البته قبلش هم مسجد جمعهها بود ولى مال اهل تسنن بود. بعدها نماز جمعه یك شكل مسخرهآمیزى پیدا كرد؛ یعنى آن نماز جمعه واقعى اسلامى دیگر عملًا نه در میان اهل تسنن تشكیل مىشود و نه در میان شیعه.
………………………………………………………………………………….
منبع : مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج27 ، ص 307 .