شيخ عبدالحسين فقيهي، فرزند شيخ شعبان، از عالمان نجفي است. وي در سال 1352ق. به قم آمد و در اين شهر ابتدا از محضر حاج شيخ عبدالکريم(ره) بهره برد و پس از آن، سالها در درس مرحوم آيت الله بروجردي شرکت کرد.
نکتة جالب توجه در زندگي اين مرد آن استکه سالها، به نمايندگي از سوي آيت الله بروجردي، موسم حج را در مکه و مدينه به سر برد. او در مدت حضورش، افزون بر بيان مسائل شرعي، از حجاج وجوه شرعي نيز دريافت ميکرد.
مدتي پيش در فصلنامة «ميقات حج» (ش 63 ، صص 74 ـ 64) مقالهاي از وي منتشر کردم که در بارة وضعيت شيعيان مدينه نوشته بود. اين مقاله پيش از آن، در مجلة جهان دانش (ش 3 ، صص191ـ 182) در کرمان به چاپ رسيده بود. مقالة ياد شده نشان ميداد که وي افزون بر آن که عالم و فقيهي وارسته بوده، توجه خاصي هم به مسائل تاريخي و اجتماعي داشته است.
با توجه بهآنچه در بارة حضور وي در حرمين گفته شد، به نظر ميرسد او را بايد بهنوعي نخستين بنيانگذار بعثه، به معناي امروزيآن دانست. دراين زمينه وي اطلاعيهاي سه زبانه هم در مدينه چاپ کرده که خوشبختانه تصويري از آن به دست آمد که در همين مقاله ارائه خواهد شد.
البته در پايگاه آيت الله بروجردي در اينترنت، از قول آيت الله گرامي نقل شده است که: نمايندة ايشان در مدينه، مرحوم آقا سيد زين العابدين بود و پس از او، مرحوم آقا شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي به اين کار پرداختند. در بارة آقا سيد زين العابدين چيزي نيافتم. مشهور است که پيش از ايشان مرحوم سيد محمد تقي طالقاني در مدينه حضور داشت.
پدر شيخ عبدالحسين را که شيخ شعبان رشتي از فقهاي بزرگ نجف است ميشناسيم. گفتني است برادر وي، شيخ مرتضي گيلاني مشهور به «مدرس» هم که از طلاب نجف بود و سال 1375ق. به ايران آمد، از چهرههاي علمي تهران است که آثار فراواني از وي منتشر شده و شماري هم مخطوط در چند کتابخانه برجاي مانده است.
از جمله آثار برجاي مانده از شيخ عبدالحسين فقيهي، اثري با عنوان «حاشيه بر کفايه» بوده که او در سن 22 سالگي در نجف نوشته و به احتمال، نسخة آن در اختيار برادرش شيخ مرتضي بوده و اکنون همراه برخي ديگر از آثار او در کتابخانة مجلس است.
خوشبختانه شيخ مرتضي شرح حالي براي برادرش عبدالحسين فقيهي نوشته و آخر اين کتاب ضميمه کرده و به همراه آن تصويري هم از وي آورده است. آنچه در ذيل آمده، مطالبي است که وي در بارة برادرش نگاشته و در انتهاي نسخة 16637 کتابخانه مجلس آورده است:
آيت الله شيخ عبدالحسين فقيهي فرزند شيخ شعبان بن مهدي بن عبدالوهاب گيلانيِ نجفي و سبط علاّمه قاضي الانصاري است. وي در دوم شعبان 1321 در نجف به دنيا آمد و در 18 ربيع الثاني سال 1410 در قم درگذشت. عبدالحسين در نجف نزد دانشمنداني درس خواند که عبارتاند از: شيخ شمس الدين بادکوبي، شيخ محمد جواد بلاغي، شيخ ميرزا علي ايرواني، شيخ محمد حسين اصفهاني معروف به کمپاني، سيد ابوالحسن اصفهاني، سيد محمد کاظم نحوي يزدي ساکن مدرسه قوام شيرازي و پدرش. او در قم نيز نزد شيخ عبدالکريم حائري، سيد حسين طباطبايي بروجردي و ديگر اعلام درس خواند. مدتي هم در رشت نزد شيخ يوسف رشتي رياضيات، به ويژه کتاب اصول اقليدس در هندسه را خواند. شيخ عبد الحسين در سال 1352 ق. از نجف به قم آمد.
وي اجازات علمي زيادي از علماي خاصه و عامه در روايت و اجتهاد داشت؛ از جمله اجازۀ اجتهاد او از مرجع عام آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني است که بدين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم، و الصلاة و السلام علي من أصفاه من الأوّلين و الآخرين و اللعنة الدائمة علي أعدائهم أجمعين. و بعد فإنّ شرف العلم لايخفي و فضله لاينسي، و من تصدّي له هو جناب العالم العلامة مروج الأحکام، ملاذ الإسلام، الحاج شيخ عبدالحسين الفقيهي الکيلاني النجفي ـ سلمه الله تعالي ـ ولقد بذل في هذا السبيل برهة من عمره واشتغل به شطراً من دهره، حتّي بلغ وله الحمد مرتبة الاجتهاد وله العمل بما استنبط من الأحکام وأسأله أن لاينساني من صالح الدعاء کما لا أنساه إن شاءالله.
الأحقر أبي الحسن الموسوي الاصفهاني 1351 هجريه.
اجازۀ ديگر وي از آيت الله العظمي بروجردي به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم، الحمد لله ربّ العالمين و الصلاة و السلام علي سيّدنا و شفيع ذنوبنا محمد و آله الطيّبين الطاهرين المعصومين، أمّا بعد، فإنّ جناب العالم، الفاضل، الثقة، الحاج الشيخ عبدالحسين الفقيهي، نجل حجّة الاسلام و المسلمين شيخ شعبان الکيلاني ـ طاب رمسه الشريف ـ قد صرف شطراً من عمره في تحصيل العلوم الدينية و المعارف الاسلامية و حضر مجلس بحث جماعة من العلماء الکاملين في النجف الاشرف و في بلد قم المحروسة و حضر سنين عديدة في مجالس بحث هذا الحقير في الفقه و الأصول حضور بحث و تدقيق إلي أن بلغ المرتبة العالية من العلم و العمل و فاز بالبلوغ إلي مرتبة الاستنباط، نسأل الله تعالي عزّ شأنه له دوام التأييد و التوفيق و حسن الخاتمه و أنّ جنابه وکيل من قِبَلنا في تصدّي الأمور الحسبية و بيان فتاوانا في المسائل الدينية و في أخذ الوجوه الشرعية التي تکون صرفها منوط في عصر الغيبة بنظر الفقيه و إيصالها إلي مستحقيها و في أخذ السهم المبارک للامام عليه الصلاة و السلام و صرفها في الأمور التي تکون فيها تقوية الاسلام و عزّ المسلمين، فإن زاد شيء منه فليوصله إلينا لاقامة الحوزات العلمية و ادامتها. فعلي إخواننا المؤمنين المراجعة إليه في الأمور المذکورة و أرجو من جنابه أن يأخذ في أموره بما فيه الحائطة لدينه و لا ينساني عند التوجه إلي الله ـ عزّ شأنه ـ و في زياراته و دعواته الصالحة کما لا أنساه إن شاء الله تعالي و السلام عليه و علي إخواننا المؤمنين و رحمة الله و برکاته. في 19 شهر ذيقعدة الحرام سنة 1378
کتب عن الاحقر الحسين الطباطبائي البروجردي.
اجازة اجتهاد آيت الله العظمي شيخ محمد کاظم شيرازي:
بسم الله الرحمن الرحيم و الصلاة و السلام علي خير خلقه محمد و آله. و بعد، لايخفي أنّ العلم العالم ملاذ الأنام و رکن الاسلام، حضرة الشيخ عبدالحسين المعروف بالفقيهي، نجل المرحوم آية الله الشيخ شعبان الرشتي ـ قدّس سرّه ـ ممّن أتعب نفسه الشريفة في تحصيل العلوم الشرعية و کدّ و جدّ و اجتهد حتي بلغ رتبة الاجتهاد و حصل قوّة الاستنباط و تمکّن من تحصيل الفروع الفقهية عن مدارکها التفصيلية و حرم عليه التقليد فما استنبطه و اجتهد فيه منطبقاً علي الاصول المشهورة و أرجو منه الدعاء في مظانّ الاجابة و السلام عليه و رحمة الله و برکاته 1364 هجريه.
الأحقر، محمد کاظم الشيرازي.
آثار شيخ عبدالحسين فقيهي
1 . کتاب الحج، اثري استدلالي به زبان عربي که در 22 رجب 1380 در قم آن را تمام کرده است.
2. کتاب الصوم، استدلالي، به عربي که در روز آخر ربيع الاول سال 1379 در قم تمام کرده است.
3. کتاب في الطهارة ، در 6 رجب سال 1373 تمام شده است.
4. کتاب في الاغسال، در 21 جمادي الثاني سال 1374 در قم تمام شده است.
5 . کتاب في الغنيمة.
6 . کتاب في الاجارة، در 9 شعبان 1377 تمام شده است.
7. کتاب في المکاسب المحرمه، در اول ربيع الثاني سال 1381 تمام شده است.
8 . کتاب في نيابة الحج، در 22 رجب سال 1386 تمام شده است.
9. کتاب في تروک احرام الحج، عربي و استدلالي در 11 رجب 1388 تمام شده است.
10. کتاب کشکول در سه جلد در مباحث متفرقه.
11. کتاب البيع، از مکاسب شيخ مرتضي انصاري، در 29 رجب سال 1381 تمام شده است.
12 کتاب في اللغات العربية.
13. کتاب الحواشي علي شرح السيوطي (نحو عربي).
14. کتاب الحاشيه علي کفاية الاصول را در 16 شعبان سال 1343 در نجف تمام کرده، در حالي که فقط 22 سال عمر داشته است.
15. کتاب التقريرات (درسهاي اساتيد مختلف).
16. کتاب في مناسک الحج فارسي که براي مردم نوشته است.
17. کتاب مسائل الصلاة، مفصل و فارسي.
18. رسالة في منجزات المريض.
19. مقالة في صلاة الجمعه، عربي. چنين مينمايد که تقريرات درس آيت الله بروجردي است.
20. مقالة في الوصية، عربي و استدلالي.
21. مقالة في الإرث، عربي و استدلالي.
22. مقالة في احکام الصلاة المسافر، عربي و استدلالي.
23. رسالة في النجاسات، عربي و استدلالي.
24. کتاب في حکم ولاية الفقيه، فارسي استدلالي که آن را به درخواست برخي از بزرگان نوشته است.
25. کتاب فيتقريرات متفرقه، از مشايخ خود؛ ازجمله شيخ محمد حسين اصفهاني و شيخ عبدالکريم حائري و سيد حسين بروجردي.
26. کتاب في اسرار العطاس من فن الشيمي که در اين رشته تخصص داشت.
27. رسالة في الوصيه، عربي و استدلالي (بنگريد شماره 20).
28. مقالة فارسي در مسألة فدک.
29. رسالة في منجزات المريض، استدلالي عربي (بنگريد شماره 18).
30. رسالة عربية في الطهارة، در موضوع گوشت پخته.
شيخ فقيهي نزديک به 30 سال نمايندة آيت بروجردي در عربستان بود و به عربي، و فارسي و انگليسي سخن ميگفت.
متأسفانه اين شرح حال که به قلم مرتضي مدرس گيلاني، برادر عبدالحسين نوشته شده، در اينجا ناقص مانده است؛ زيرا در ادامة نوشته آمده است:
نمونة برخي از نوشتههاي او اين است: (اما جاي آن سفيد مانده است). صفحه بعد تيتر زده است که: بعضي تلاميذه، اولاده، ولي ذيل آنها هم سفيد مانده است. در ادامه شعري از علاّمه محمد علي اردوبادي در بارة شيخ شعبان و فرزندان او آورده که شش بيت است. پس از آن اشعاري از عبدالحسين حويزي در رثاي آيت الله شيخ شعبان رشتي آورده و از اولاد او هم ياد کرده است. نيز شعري از ملاعبدالمحمد و سپس شعري از خودش در رثاي برادرش عبدالحسين فقيهي آورده است.
در جستجوي اينترنتي شرح حالي از مرحوم سيد حسن حجتي واعظ ديدم که آمده بود:
درنجف پيش ازسال1325ش. کفايتين را نزد شيخ عبدالحسين فقيهيرشتي خواندهاست. آيت الله شيخهادي روحاني (م1378ش.) نيز از شاگردان وي بوده واين مطلب درشرح حالي که براي وي در وبلاگي با نشاني:
http://webcache.googleusercontent.com آمده، درج شده است. در جاي ديگري تصريح شده که در سالهاي پاياني دهة بيست و بعد از آن، سه نفر در گفتن کفايه استاد بودند و اين سه تن عبارت بودند از: ميرزا محمد مجاهدي تبريزي، شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي و سيد محمد باقر سلطاني. (سايت تبيان شرح حال آيت الله سلطاني). در شرح حال آقاي احسانبخش هم آمده است که کفايه را نزد مرحوم فقيهي خوانده است. جاي ديگري در شرح حال آيت الله ممجد لنگرودي (م 1374ش.) آمده است که وي کفايه را نزد شيخ عبدالحسين فقيهي خوانده که اهل ديوسل لنگرود بوده و پدرش شيخ شعبان بوده که مردم خطة گيلان از وي تقليد ميکردهاند؛ ( http://webcache.googleusercontent.com) معلوم مي شود طلاب رشتي مقيد بودهاند کفايه را نزد وي بخوانند.
مرحوم رازي در آثار الحجه (ج2، ص 56) شرح حال وي را آورده و از شماري اساتيد وي ياد کرده، ميگويد:
«سال 1350 به قم مهاجرت کرده (برادرش گفته بود 1352ق.) و افزون بر شرکت در درس آيت الله حائري و سپس آيت الله بروجردي «خود نيز چند حوزة تدريس فقه و اصول براي عدهاي از محصلين داير و استفاده ميرساند. داراي تصنيفات چندي است چون شرح بر کفايه و شرح بر مکاسب…».
رازي همچنين در گنجينة دانشمندان (ج، صص223 ـ 222) شرح حال مختصري از وي آورده و شماري از آثار و اساتيد او را نوشته است. به نظر ميرسد از خود آن مرحوم اطلاعات را گرفته باشد. و نيز بنگريد: تربت پاکان، جواهر کلام (ج2، صص916 ـ 914).
برادر ديگر مرتضي و عبدالحسين، ابوالحسن است که از آنها بزرگتر بوده و در دوم صفر سال 1388 ق. مصادف با دهم ارديبهشت 1347 در رشت درگذشته و در قبرستان ابوحسين قم مدفون گرديده است (تربت پاکان، ج1،ص231). همانجا تصويري هم از شيخ مرتضي چاپ شده است.
………………………………………………………….
منبع: کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی (نویسنده: / رسول جعفریان)