مقصد دوّم : مستحباب وقوف در مشعر الحرام

 

 

 

مقصد دوّیم در مستحباب وقوف به مشعر الحرام است بدانکه سنّت است كه متوجّه مشعرالحرام شود بارام تن و دل و استغفار کند وچون به تلّ سرخ رسد از جانب دست راست راه بگوید «اللّهُمّ ارْحَمْ موقّفِي وَزِدْ في عَمَلي وَسَلّمْ لِي دِيني وَتَقَبّلْ  مني مَناسِكي». و شهید در دروس فرموده که بعد از این دعا بگوید«أللّهُمّ لا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذا الْمَوْقِفِ وَارْزُقْنِيهِ  ابدا ما ابقيتني

و شتر را تند نراند و کسی را آزار نرساند در حال راندن و بسیار بگوید «أللّهُمّ أعْتِقْ رقبتي مِنَ النّارِ». و نماز شام و خفتن را تأخیر کند تا مشعر الحرام و اگر چه ثلت شب بگذرد و اگر مانعی بهم رسد که نتواند پیش از نصف شب رسد نماز را ادا بکند و جمع کند میان هر دو نماز به یک اذان و دو اقامه و نوافل شام را در میان نکند بلکه بعد از خفتن بکند و احوط آن است که چون به مشعر الحرام اید نیّت کند که شب را به روز میاورم در مشعر الحرام در حجّ تمتعّ از جهت رضای خدا و پیش گذشت که اظهر و احوط وجوب شب ماندن به معشر است و مستحّب است که در شکم وادی فرود آید در جانب راست راه و این دعا بخوانداللّهُمّ اِنّي أسْأَلُكَ أنْ تَجْمَعَ لِي فِيها جَوامِعَ الْخَيْرِ، اللّهُمّ لا تُؤْيِسْني مِنَ الْخَيْرِ الّذي سَأَلْتُكَ أنْ تَجْمَعَهُ لِي في قَلْبي ثم أطْلُبُ منك أنْ تُعَرّفَني ما عَرّفْتَ أوْلِياءَكَ في مَنْزِلِي هذا وَأنْ تَقِيَني جَوامِعَ الشّرّ».

و تا مقدور باشد ان شب را به عبادت و طاعت الهی بروز آورد که در خبر است که درهای آسمان در این شب بسته نمی شود و آواز های مؤمنان بالا می رود و خداوند عالم می فرماید من خداوند شمایم و شما بندگان من هستید ادا کردید حق مرا و بر من لازم است که اجابت نمایم دعاهای شما را پس بعضی از ایشان را تمام گناهان میامرزد و بعض را بعضی می آمرزد و سنت است که هفتاد سنگ ریزه برای رمی جمرات در این شب از اینجا بر دارد و سنّت است که غسل کند و با وضوء باشد در حال وقوف و دعاهای منقوله از ائمّه را بخواند حمد و ثنای الهی را به جا بیاورد و این دعا نیز بخواند «أللّهُمّ رَبّ الْمَشْعَرِ الْحَرام فُكّ رَقَبَتي مِنَ النّارِ وَأوْسِعْ عَلَيّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطيب وَادْرَأْ عَنّي شَرّ فَسَقَةِ الْجِنّ وَالْاِنْس، أللّهُمّ أَنْتَ خَيْرُ مَطْلُوبٍ اِلَيْهِ وَخَيْرُ مَدْعُوّ اليه وَخَيْرُ مَسْؤُولٍ وَلِكُلّ وافِدٍ جائِزَةٌ فَاجْعَلْ جائِزَتي في مَوْضعي هذا أنْ تُقِيلَني عَثْرَتي وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتي وَأنْ تُجاوِزَ عَنْ خَطِيئَتي ثُمّ اجْعَلِ التّقْوى‏ مِنَ الدّنيا زادِي و تقلبني مفلحا منجحا مستجابا لي بافضل ما يرجع به احد من وفدك و زوار بيتك الحرام  و دعا بسیار کند براي خود و پدر و مادر و برادران و اهل و مال و فرزندان و بعضی قائل به وجوب دعا شده اند و بهتر آن است که غیر از امام پیش از طلوع آفتاب از آنجا روانه شوند امّا از وادی محسّر تجاوز نکند تا آفتاب طلوع نکند و چون آفتاب به کوه ثبیر افتد هفت مرتبه اعتراف به گناهان خود کند و هفت مرتبه استغفار کند و چون روانه شود با ذکر و استغفار و سکینه و وقار برود و چون بوادی محسّر برسد تند برود و مانند شتر اگر پیاده باشد و اگر سواره باشد تند براند راحلۀ خود را و اگر فراموش کند هروله را برگردد و تدارک کند و بگوید در وقت هروله اللهم سلم عهدي و اقبل توبتي و اجب دعوتي و اخلفني بخير فيمن تركت بعدي و بگويد رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انك انت الاعز الاكرم.

 

 

 

 

پاسخی بگذارید