هجرت به قم

 

 

 

ايشان، پس از بازگشت از نجف اشرف، نزديك به سى و اندى سال در بروجرد به سر مى‏برند.

در اين مدت، حوزه‏ى درس قوى‏اى در بروجرد پديد مى‏آورند و به پرورش شاگرد مى‏پردازند.

محل تدريس ايشان، گاهى مسجد سيدجواد و زمانى مدرسه‏ى علميه‏ى نوربخش و اغلب اوقات، منزل‏شان بوده است.

در اواخر سال هزار و سيصد و شصت و سه قمرى، ايشان براى معالجه‏ى بيمارى‏اش به تهران مى‏آيند و در بيمارستان فيروزآبادى بسترى مى‏شوند.

در مدت هفتاد روزى كه ايشان بسترى بودند، تلگراف‏ها و نامه‏هاى تفقد، سيل‏وار به تهران سرازير مى‏شود. اين نامه‏ها و… مضمون ديگرى هم داشت. مضمون آن‏ها درخواست از ايشان براى اقامت در قم بود.

يكى از شخصيت‏هايى كه براى اين امر تلاش مى‏كرد، حضرت امام خمينى – سلام الله عليه – بود.

ايشان، پس از مرخص شدن از بيمارستان، راهى قم شدند.

حوزه، در هنگام ورود ايشان، به دست مراجع ثلاث (آيات عظام سيد صدرالدين صدر و سيد محمد حجت و سيدمحمدتقى خوانسارى) اداره مى‏شد.

ورود ايشان به قم، در عصر پنج‏شنبه بيست و ششم صفر هزار و سيصد و شصت و چهار قمرى بود.

وى در صحن بزرگ حضرت معصومه‏عليها السلام به جاى آيت‏الله صدر – كه به احترام وى، آن جا را ترك كرد – به نماز ايستاد.

ايشان، در قم، در مسجد بالاسر و گاهى مدرسه‏ى فيضيه و مسجد عشقعلى، فقه و اصول تدريس مى‏كردند.

در درس ايشان، جز مراجع ثلاث، بيش‏تر مدرسان بزرگ حوزه، مانند حضرت امام و آقاى محقق داماد، شركت مى‏كردند.

با ورود ايشان به قم، حوزه، جان تازه‏اى گرفت و فعاليت‏هاى فرهنگى حوزه براى گسترش اسلام در ميان مردم، شتاب يافت. فعاليت‏هاى فرهنگى گروهى، رشد كرد. كتاب‏هاى عالمان كهن حوزه، دوباره احيا شد. درس خواندن طلبه‏ها نظم پيدا كرد. امتحان از طلبه‏ها آغاز شد. شهريه‏ى طلبه‏ها نظمى بيش از گذشته يافت و… .

 

 

 

پاسخی بگذارید