از امتیازات مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی ـ أعلی اللّه مقامه ـ موقعیت خاص ایشان در نزد بزرگان اهلسنّت و جماعت است. تعابیری كه از آنان درباره معظّمله بیان شده حاكی از عمق نفوذ و شخصیت والا و درخشان آن بزرگوار در روح و جان آنان میباشد و ما در اینجا به ذكر سه مورد بسنده میكنیم:
1. مرحوم شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الأزهر در صدر نامهاش به ایشان از وی به عنوان «امام» یاد كرده و با جمله «سلام اللّه علیكم و رحمة اللّه» سلام میكند و بعد میگوید:
قبل از هر چیز از سلامتی گرانبهای آن برادر ارجمند جویا بوده و دعا میكنم كه آن بزرگوار همیشه مصدر و منبع بركات برای مسلمانان و وحدت كلمه آنان باشد. خداوند عمر شما را طولانی و پیروزی و موفقیت را نصیب شما گرداند… .(1)
2. شیخ حسین باقوری ـ دانشمند معروف و رئیس اوقاف مصر ـ از چهرههایی است كه در قم با آن بزرگوار ملاقات كرد. وی پس از بازگشت به مصر در پاسخ آن دانشمندی كه پرسید: آیةاللّه بروجردی پیشوای شیعیان را چگونه یافتی؟ گفت:
أعظم شخصیةً رأیته فی عمری؛
او بزرگترین شخصیتی بود كه من در عمرم دیدم.(2)
3. ابوالمجد ادیب سخنور مصری در قصیدهای كه راجع به مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی دارد میگوید:
شدّوا الرجال إلی الإمام الأكبر تسقوا بحضرته رحیق الكوثر
یبنی ویرفع للشریعة رایة ویرد بالتدلیل قول المنكر
تسعون ملیوناً لرأیك تابع من عالم أوْ باحث أوْ مخبر
قال البروجردی فقلت إمامنا وإمامكم فی الورد أوْ فی المصدر
بار و بنه خود را برای دیدار امام اكبر (بروجردی) ببندید تا در حضورش از شراب كوثر سیراب گردید.
او پرچم شریعت را برافراشته و به اهتزاز درآورده است و با منطق و دلیل، سخن منكر را رد میكند.
نود میلیون نفوس عالم یا بحثكننده یا خبردهنده، پیرو رأی و نظر تو میباشند.
قائلی گفت: بروجردی و من گفتم: او امام ما و امام شما در وارد شدن بر آب و در بیرون شدن از آن است.
قاضی بزرگ اهل سنّت
شیخ محمد امین مرعی انطاكی ـ كه مدتی مدید در نواحی حلب و انطاكیه بزرگترین قاضی اهل سنّت بوده ـ از كسانی است كه بر اثر مطالعه كتاب مراجعات مذهب شیعه را انتخاب كرده است. وی در ملاقاتی با مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی در قم، مورد الطاف عمیم و بزرگواریهای آن مرحوم واقع شده است. او در كتابی كه به مناسبت تشیعِ خود نوشته است، اوّلاً، آن بزرگوار را با این القاب و عناوین میستاید:
المرجعُ العام للطائفة، عمید الأُمة، الإمامُ الأكبر، صاحبُ الزّعامةِ الدینیة الكبری، والقیادةِ الروحیةِ العُظمی، الإمامُ المجاهدُ الأكبرُ آیةُ اللّهِ العُظمی، وحُجَّتُه الكُبری، السّید آغا حسین الطباطبائی البروجردی.
سپس میگوید:
و قد رأیته ذاهیبة ووقار لم أرَ مثلُه فی علماء الإسلام قاطبة؛(3)
و راستی كه او را در پایهای از مهابت و وقار یافتم كه همانند او را در میان تمامی علمای
اسلام ندیده بودم.
آیةاللّه بروجردی از دیدگاه جورج جورداق مسیحی
نه تنها علما و دانشمندان اهل سنّت شیفته عظمت معظّمله شدند، كه برخی از نویسندگان و دانشمندان مسیحی نیز سخت به او اظهار علاقهمندی و دلدادگی كردند.
جورج جورداق نویسنده و دانشمند سحّار مسیحی لبنانی، كتابی ارزشمند و خواندنی درباره مولای ما حضرت علی تألیف كرد و نام آن را الامام علی صوت العدالة الانسانیة گذاشته است. وی این كتاب را به حضور مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی اهدا كرد و در نامهای كه برای آن بزرگوار نوشته آمده است:
… من دریغ داشتم چنین شخصیتی (علی) در شرق باشد و حق و قدرش مجهول بماند. از این رو این كتاب را نوشتم و چون من مسیحی هستم، كسی نمیتواند مرا به تعصّب متّهم كند.
آنگاه نوشته است:
من شما را شایستهترین شخصیتی یافتهام كه این كتاب را به او هدیه نمایم.لذا آن را به شما اهدا میكنم … .(4)
آیةاللّه بروجردی از دیدگاه علمای شیعه
موقعیت رفیع آن بزرگوار در میان دانشمندان بزرگ و علمای شیعه به حدّی است كه به آسانی نمیتوان آن را استیفا و استقصا كرد؛ چه آنكه رجال بزرگ وعلمای طراز اوّل شیعه و مراجع گرانقدر عصر آن بزرگوار كه هركدام استوانهای از فضیلت و ركنی ركین از اركان دیانت به شمار میآمدند، همگی در برابر مقامات عالی علمی و عملی آن بزرگوار متواضع بودند كه نمونه اعلای آنان را میتوان در نجف به مرحوم آیةاللّه العظمی آقای سید عبدالهادی شیرازی و در قم به مرحوم امام ـ أعلی اللّه مقامه ـ و مرحوم آیةاللّه العظمی آقای گلپایگانی اشاره كرد.
از این سادات ناس، این نكات را در تواضع در برابر آن بزرگوار بنگریم:
1. مرحوم آقای شیرازی با آنكه خود از اعاظم مجتهدین آن عصر به شمار میآمدند و از فضایل ذاتی و اكتسابی ونَسَبی فراوانی بهرهمند بودند و مورد رجوع مردم در تقلید و وجوهات
به شمار میآمدند، با این حال متواضعانه شهریهای را كه مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی در نجف به صورت نان میدادند ایشان بسان طلاب و مشتغلین میپذیرفتند و برحسب مسموع فرموده بودند:
بگذارید نان آقای بروجردی در سفره ما باشد!
و سالی كه به قم آمدند اوّلاً، پیش از آنكه مرحوم آیةاللّه بروجردی اطلاع پیدا كنند ایشان به دیدن آقا رفتند و ثانیاً، در اثنای راه از دُرشكه پیاده شدند و فرمودند:
برای ملاقات آقای بروجردی مقداری پیاده برویم تا از اجر و ثواب بیشتری برخوردار گردیم!
2. مرحوم امام ـ رضوان اللّه علیه ـ تا مدتها درست مانند یكی از اصحاب و اطرافیان آیةاللّه العظمی بروجردی ـ أعلی اللّه مقامه ـ در بازگشت ایشان از درس به سوی خانه، وی را همراهی میكردند و تا درِ منزل با ایشان میرفتند و آنگاه باز میگشتند. و در تحقق مرجعیت آن بزرگمرد، گامهای بلندی برداشتند بهگونهای كه در نامهای كه به یكی از علمای بزرگ تهران در آن عصر نوشتند از ایشان خواستند كه توجّه مردم را به آقای بروجردی معطوف كنند.
3. مرحوم آیةاللّه العظمی گلپایگانی ـ رضوان اللّه علیه ـ از آغاز ورود آن بزرگوار به قم تا پایان زندگی آن بزرگوار در اعزاز و اجلال آن بزرگمرد كوشش داشتند و در مراعات احترام ایشان چنان بودند كه حتی از اینكه لفظ «آیةاللّه» روی رساله عملیهشان در زمان آن زعیم بزرگ نوشته شود ابا و امتناع ورزیدند.
یكی از فضلا و محققان معاصر ـ كه از بیت رفیع روضاتی اصفهان است ـ در ورقهای ـ كه نزد بنده موجود است ـ نوشتهاند: در زمان مرحوم آقای بروجردی وجوه فراوانی در نزد آقای گلپایگانی جمع شد ـ كه لابد مقلدین و ارادتمندان برای ایشان آورده بودند ـ روزی آقا آن وجوه را خدمت آقای بروجردی آورد و تقدیم ایشان كرد و از ایشان خواست كه مصرف بفرمایند؛ و لیكن آن بزرگوار هم از این همه ادب و انسانیت و ایثار وازخود گذشتگی پاسخی بسیار مناسب دادند و فرمودند: «نه، شما باید خودتان این وجوه را به مصرف برسانید و تقسیم كنید». واین اوّلین پولی بود كه آقای گلپایگانی در حوزه تقسیم عمومی كردند.
4. مرحوم آیةاللّه العظمی حاج سید احمد خوانساری ـ أعلی اللّه مقامه الشریف ـ با اینكه شخصیت علمی و عملیاش محرز بود و مقبول خواص و تودههای مردم بود، ولی در برابر مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی متواضع بود. به گونهای كه وقتی معظّمله از ایشان درخواست كردند كه به تهران برود و امامت مسجد سید عزیز اللّه ـ كه از مساجد بزرگ و پر موقعیت بازار تهران است ـ بپذیرد و اداره امور روحانی و معنوی شهر را عهدهدار باشد، ایشان پذیرفت و روی هم رفته به نمایندگی از آن بزرگوار به تهران مهاجرت كرد با آنكه علاوه بر موقعیت محرز مرحوم آقای خوانساری، ماندن در حوزه علمیه قم زمینههای مساعد دیگری در توسعه مرجعیت و گسترش قلمرو مقلدان آن بزرگوار فراهم میآورد و در تجلّی شخصیت ایشان اثری به سزا داشت.
به جز این آقایان بزرگوار نامبرده از مراجع طبقه قبلی نیز ـ كه از حفّاظ حوزه به شمار میآمدند ـ در احترام ایشان كمال اهتمام را داشتند؛ از جمله آنان مرحوم آیةاللّه العظمی آقای حجّت كوهكمری ـ أعلی اللّه مقامه ـ است.
مرحوم آیةاللّه حاج شیخ مرتضی حائری ـ أعلی اللّه مقامه ـ راجع به كیفیت وفات آقای حجّت كوهكمری؛ نقل میكنند:
روز وفات ایشان … رفتم در همان اتاق كوچكی كه ایشان بستری بودند، آقا رویشان به طرف دیوار و مشغول ذكر و دعا بود … سلام كردم، جواب دادند و گفتند: “امروز چه روزی است؟” گفتم: روز شنبه است. گفتند: “آقای بروجردی به درس رفتهاند؟” گفتم: آری، رفتند. از صمیم قلب شاید چند مرتبه گفت: “الحمدللّه…”.(5)
مرحوم آیةاللّه العظمی آقای صدر ـ رضوان اللّه علیه ـ با یك صفای مخصوصی جایگاه نماز خود در صحن مطهّر حضرت فاطمه معصومه(س) را در اختیار مرحوم آیةاللّه بروجردی قرار دادند. و نیز از مرحوم آیةاللّه العظمی آقای حاج سید محمدتقی خوانساری ـ رضوان اللّه علیه ـ در تجلیل و تكریمِ مرحوم آقای بروجردی مطالب فراوانی نقل شده و ما در این جا یكی از آن ماجراها را ذكر میكنیم.
از یكی از اعاظم فعلی ـ كه از افراد بسیار نزدیك مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی بودهاند ـ شنیده شد كه آقا وجهی را خیلی محترمانه به یكی از علمای محترم كه به مرحوم آقای خوانساری كمال ارادت داشته است داد تا برای آن بزرگوار ببرد، واسطه گفت: «نه، شأن ایشان بالاتر است» و نپذیرفت كه آن وجه را ببرد. مرحوم آقای خوانساری وقتی از جریان خبردار شدند شخصی را فرستادند خدمت آقای بروجردی كه آن وجه را مرحمت فرمایید.
……………………………………………
1 . مجلّه حوزه ، ش 43 ـ 44، سال 1370.
2 . علی دوانی، ، ص185.
3 . لماذا اخترت مذهب التشیع مذهب اهل البیت، ص39.
4 . لطف اللّه صافی، حوادث تاریخی، ص244 ـ 245.
5 . اثر نگارنده، ، آوای رحیل،ص125.