احیای آثار سلف

 

 

 

یكی از برجسته‏ترین خدمات آن زعیم بزرگ جهانی احیای آثار گذشتگان و علمای سلف بوده است. كتاب‏های علمای در گذشته و فقهای اعصار سابق گنج‏های گران‏بها و مخازن ارزشمندی بود كه به مرور زمان می‏رفت كه به كلّی كهنه و فرسوده گردند و چه بسا اگر یك قرن دیگر می‏گذشت و این احیاگر بزرگ نمی‏آمد دست كم بسیاری از آثار و كتاب‏های آن رجال بزرگ علمی نابود می‏شد و آن گنج‏های گران‏بها و پر افتخار كه بزرگ‏ترین میراث علمای ربّانی بود از دست می‏رفت و سرنوشت كتاب مدینة العلممرحوم شیخ صدوق ـ رضوان اللّه علیه ـ را پیدا می‏كرد و دیگر برای هیچ وقت دست‏رسی به آن‏ها پیدا نمی‏شد.

این مرد بزرگِ بلند نظر، در حركت و تحول علمی و در مكتب بدیع فقهی خود بنا را بر آن گذاشت كه كتاب‏های فقهای متقدّم را در حوزه‏های علمیه وارد كند و نفایس كتب اصحاب و علمای اعلام را از محدوده چند نسخه خطی كه در گوشه بعضی از كتاب‏خانه‏های شخصی یا عمومی متروك و منسی افتاده بود در آورد و به داخل حوزه‏ها بكشاند. از این رو بعضی را استنساخ كرد و دستور مقابله و تصحیح آن‏ها را صادر فرمود و بالأخره چاپ كرد و در دست‏رس مجتهدین، فضلا و محصّلان علوم دینی قرار داد. آرا و انظار مرحوم شیخ طوسی، سید مرتضی، سید ابوالمكارم بن زهره، شیخ مفید، سلاّر و ابن‏حمزه وارد فقه شد. استدلالات و سخنان آنان مورد توجه قرار گرفت، در همین راستا بود كه كتاب خلاف شیخ به صورت بدیع و با بعضی از حواشی خود آن زعیم بزرگ بر آن كتاب شریف، چاپ شد و مورد استفاده اعلام واقع گردید و همین طور آثار دیگر بزرگان از قبیل الجوامع الفقهیه در عصر آن بزرگوار رونق گرفت و به محافل علمی راه یافت و مورد بهره‏برداری قرار گرفت و بعضی از مجلّدات مفتاح الكرامه مانند جلد نهم و دهم آن كه همراه با تعلیقات بر قصاص كشف اللثام است كه مرحوم حاج محمد حسین كوشانپور اصفهانی به امر مبارك آن بزرگ‏مرد چاپ كرده است و نیز كتاب مكاسب شیخ مرتضی انصاری؛ را به نحو خاص و محشّی به حواشی اعلام طبع كردند.

از جمله كتاب‏هایی كه با اقدام نافذ و امر مبارك آن بزرگوار چاپ شده كتاب جامع الرواة مرحوم محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری می‏باشد. چنان كه خود آن بزرگ‏مرد در مقدّمه این كتاب می‏فرمایند:

كتاب جامع الرواة اردبیلی موجب تقدیر ما نسبت به آن گردید؛ زیرا جمیع راویانِ كتب اربعه را جمع كرده و نیز هركس كه این‏ها از او روایت می‏كنند و آنانی كه از این راویان كتب اربعه روایت كرده‏اند همه را ذكر كرده است و حتی مقدار روایات هریك را هم معین كرده است و او با این عمل قسمتی از نقایص كتب رجال را مرتفع نموده است و من آن زمان كه در بروجرد بودم در اثنای بحث‏هایم برای معرفت اسانید روایات، به مصنّفات علما در فهارس و رجال و مشتركات مراجعه می‏كردم و همان زمان متوجّه نكته‏ای شدم كه این شیخ جلیل (اردبیلی) توجّه به آن پیدا كرده و نیز به بعضی از نقایصی كه در این كتب ـ از جهت رجالی ـ است؛ و لكن من در رفع آن نقایص راهی پیمودم غیر از راهی كه ایشان پیموده‏اند و ممكن است در نوشته و كتاب من مطالبی یافت شود كه در این كتاب نباشد. خلاصه چون در قم نزول كرده و وارد شدم و چند سالی گذشت روزی نسخه ای از این كتاب را دیدم و متوجّه رنج‏ها و زحمت‏هایی كه ایشان در تصنیف این كتاب، كشیده‏اند شدم بسیار به نظرم بزرگ و ارزشمند آمد و متمكّنینی را به طبع و چاپ آن فرا خواندم؛ زیرا نُسَخ آن كم‏یاب بود و نسخی از آن در كتاب‏خانه‏هایی بود كه محصّلان دست‏رسی بدان‏جاها نداشتند.

بالأخره آن بزرگ‏مرد اقدام به چاپ این كتاب كه دو مجلّدِ قطور است می‏كنند و عجیب آن‏كه كتاب رجال خودشان با مزایا و خصوصیات را رها كرده و اقدام به چاپ كتاب جامع الرواة اردبیلی می‏كنند و این‏جاست كه عظمت و علوّ روح آن مرد بزرگ، روشن می‏گردد.

این درسی بزرگ و خالد برای علمای اعلام، حوزه‏های علمیه، و زعمای روحانیت است و آنان می‏توانند عملْ‏كردِ این مرد خدا را سرمشق زندگی روحانی خود قرار دهند تا در برابر حوزه‏های دینی، جامعه روحانیت و علمای بزرگ گذشته كه حق تقدّم دارند و پیش‏گامان راه به شمار می‏آیند و در نزد خداوند و حضرت رسول اكرم (ع9و در پیش‏گاه ائمّه هدی سرافراز باشند و دَین خود را نسبت به علمای خدمت‏گزار ادا نموده و رسالتی را كه برعهده گرفته‏اند به خوبی و سربلندی ایفا كرده و به سرمنزل مقصود برسانند.

رفتار و طرز عمل آن مرد خداجو حاكی از یك دنیا انصاف و ژرف نگری و تجرید روح است. این گونه افراد، در جلو چشمشان حجاب نیست كه تنها خود را ببینند و كتاب خود را به هر صورت كه باشد مقدّم بدارند. این مرد كسی است كه می‏گوید:

مطالبی را كه من دنبال كرده و تحقیق نموده‏ام مرحوم اردبیلی هم در این كتاب تحقیق كرده و آورده است، حالا چه وجوبی دارد كه از من چاپ شود و منتشر گردد و چرا آن‏كه زودتر نوشته و قبلاً تلاش كرده و به این مطالب رسیده از یاد برود؟

و خلاصه راضی می‏شود كه كتاب خودش به زمین بماند؛ ولی آن كتاب، احیا گردد كه البته خدا، هم كتاب رجال او و هم كتاب‏های دیگر او را بعدها احیا خواهد كرد.

 

 

 

پاسخی بگذارید