2- انتقال آل طباطبا به اصفهان و بروجرد

 

 

 

فائده دوم

این خاندان از آل طباطبا(1)دو انتقال داشته­اند:

اول انتقال آنها به اصفهان است. دیدیم که سید داودی، محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا را به «شاعر اصفهانی» شناسانده بود. بلکه از یک جمله که در حواشی شجره ما نوشته شده به دست  می­آید که پدر او احمد در اصفهان متولد شده است، و چه بسا از همین جمله بدست آید که پدر احمد، یعنی محمد هم در اصفهان بوده است.

بلکه از حاشیه دیگری به دست  می­آید که اسماعیل دیباج پدر طباطبا نیز دراصفهان بوده و هم در آنجا مدفون است. و این هم موافق است با

صفحه / 125

 آنچه در زمان ما معروف  می­باشد که آرامگاهی که در محله احمد آباد – اصفهان – است قبر دیباج است.

ولی از سخن مجلسی اول در «شرح مشیخه من لا یحضره الفقیه» در شرح حال استادش ملا عبدالله شوشتری(2)قدس سره به دست  می­آید که آن مرقد، قبر اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن علیه السلام است زیرا  می­گوید – استادش ملا عبدالله نامبرده – در مشهد اسماعیل بن زید بن الحسن دفن شد سپس به کربلا انتقال یافت. چون آن طور که به خاطر دارم مشهد منسوب به امام زاده اسماعیل در اصفهان یکی است.

ولی نظر صائب همان است که ما گفتیم زیرا زید پسری غیر از حسن نداشته که از وی باقی بماند. این حسن هم بازماندگان بسیاری داشته که از جمله اسماعیل نامبرده بوده، و او جد داعی کبیر، حسن بن زید و داعی کبیر محمد بن زید است  که از سال 250 تا 287 بر مازندران حکومت کردند(3).

به هر حال هنوز برای من روشن نیست که نخستین بار کدام یک از خاندان طباطبا در اصفهان فرود آمدند، و تاریخ این انتقال چه سالی بوده است. ولی از قرائن به دست  می­آید که توطن آنها در اصفهان و اطراف آن

صفحه / 126

تا زمان ما استمرار داشته است و در قریه­های اصفهان هنوز هم شاخه­های بسیاری از آل طباطبا وجود دارند.

دوم انتقال شاخه­ای از آنها به بروجرد است. این انتقال در سده دوازدهم و ظاهرا آن هم در فتنه افغانها بوده است(4).

نخستین کسی که اقدام به این انتقال کرد، جد پنجم من سید محمد بن عبدالکریم نام برده بود. آنچه از سیر در مصنفات او و تتبع کلماتش و کلمات معاصرینش به دست  می­آید اینست که او نمی­خواسته به عنوان توطن در بروجرد اقامت کند.

زیرا او رحمت الله علیه در خاتمه رساله ایمان و کفر  می­نویسد که در اصفهان به سال 1126 از تألیف آن فراغت یافته است و از آنجا که شروع آن در غری(5) بوده آن را «تحفة الغری» نامیده است.

و نیز در پایان رساله مزار نوشته است که در سال 1140در کربلای مشرفه از تألیف فراغت یافته است.

سید بزرگوار، سید عبدالله جزائری هم در اجازه­نامه­اش که تاریخ آن سال 1168 است  می­نویسد او را در بروجرد موقع اقامتش در آنجا دیده است و پس از آن با تمام کسانش از بروجرد به عراق رفت.

صفحه / 127

…………………………………………………………………………………………….

[1]- خاندان خود آیت الله بروجردی و نیاکان آنها.

2- ملا عبدالله حسین شوشتری از علمای بزرگ اوائل عهد صفوی متوفی به سال 1021 در اصفهان، معاصر شیخ بهائی و استاد علامه مجلسی اول و بسیاری دیگر از بزرگان علما است.

3- حسن بن زید علوی داعی کبیر در سال 250با برادرش محمد بن زید از ری به مازندران رفت و پس از سالها جنگ با سامانیان و طاهریان وابستگان خلفای عباسی بغداد، آنجا را تصرف کردند و مذهب شیعه را رس میت دادند. پس از وی در سال 270 برادرش محمد بن زید علوی بر جای او نشست و به دعوت مردم مازندران به مذهب شیعه ادامه داد و کار برادر را دنبال کرد، تا این که در سال 287 درگذشت، دولت علویان مازندران تا سال 318 دوام داشت. پایتخت آنها شهر آمل بود.

4- افغانها در سال 1135 پس از مدتی محاصره اصفهان بر آن شهر دست یافتند. بسیاری از مردم و خانواده ها در سال قبل و بعد از آن از اصفهان و نواحی آن مهاجرت کردند. خاندان وحید بهبهانی و خاندان طباطبائی و شیخ محمد علی حزین لاهیجی از آن جمله بودند.

5- غری از نامهای نجف اشرف است. منسوب به آنرا غروی  می گویند. پس غروی یعنی نجفی.

 

 

 

پاسخی بگذارید