علمای اعلام در باب استخاره بر دو یا سه نوعند؛ گروهی كثیر الاستخارهاند؛ یعنی در تمام كارهای جزئی و كلّیشان بنا را بر استخاره گذاشته و از این رهگذر مسیر خود را پیدا كرده و دنبال آن میروند. گروهی دیگر بسیار كم استخاره میكنند؛ بلكه با فكر و اندیشه و مشورت و بالأخره توكّل به خدا دنبال تصمیم خود به راه میافتند و البته طلب خیر از خدا میكنند. و گروهی متوسط الحالند، گاهی در انتخاب راه، متوسّل به استخاره میشوند و دیگرگاه از طرق و راههای طبیعی و متعارفِ دیگر خط سیر خود را معین مینمایند.
نمیدانم كه آیا مرحوم آیةاللّه العظمی آقای بروجردی جزء كدام گروه بودهاند؛ امّا این را میدانم كه در دو مورد، به طور مسلّم ایشان استخاره كردهاند: یكی مربوط به كار خودشان و دیگری در مورد كار دیگران و هر دو بسیار صایب و شگفتانگیز ومطابق واقع در آمده است.
1. استخارهای كه برای خودشان كرده بودند، درباره اقامتشان در قم بوده است.
در سال 1363 قمری كه آن بزرگوار برای معالجه از بروجرد به تهران رفتند جمعیت زیادی از عموم طبقات از تهران و قم به حضورشان رسیدند و از ایشان خواستند كه به قم بیایند. هم چنین علما، اساتید و فضلای حوزه علمیه نیز از ایشان دعوت كردند كه سرپرستی حوزه مباركه را به عهده بگیرند. در این میان، آقا تفأل به قرآن كریم زدند و از حُسن اتفاق این آیات كریمه آمد:
وأَنْزَلنا مِنَ السَماءِ ماءً بِقَدَر فَأسْكنّاهُ فی الأرْضِ وإِنّا عَلی ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ * فَأنشأنا لكم به جناتٍ مِن نخیلٍ وأَعْنابٍ لَكُمْ فیها فَواكِهُ كَثیرَةٌ و منها تأكُلُونَ * و شَجَرةً تَخرُجُ مِن طُورِ سَیناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلأكِلینَ؛(1)
و ما برای شما آب را به قدر معین از آسمان نازل كرده و در زمین جایگزین ساختیم و تحقیقاً بر بردن آن تواناییم آنگاه ما به آن آب برای شما باغها و نخلستانها و انگور ایجاد كردیم و میوههای گوناگون بسیاری كه از آن تناول میكنید آفریدیم و نیز درختی كه از طور سینا بر آید و روغن زیت بارآورد و نان خورش مردم گردد.
این آیات كه از هر جهت مناسب بود و آثار و بركات بیشمار حوزه علمیه را افاده میكرد، در آمدن ایشان به قم بسیار مؤثّر افتاد و از این رو از تهران به قم آمدند و راستی او آب حیاتی بود كه خدا از آسمان رحمت خود به مقدار معین نازل كرده و در سرزمین قم جایگزین و مستقر گردانید وچه گلستانی با این آب به وجود آمد و چه درختهای تناور و پر میوهای در آن سر به بالا كشید و چه قدر از جوامع كه از انواع میوههای خوشگوار آن بهرهمند شدند و خلاصه غذای روحی انسانها را تأمین كرد و برای ابد همه جوامع را از بركات این مركز گل و ریاحین و ثمار برخوردار ساخت.
2. یكی از آقایان محترم روحانی و از سادات جلیل القدر قمی نقل كردند:
یكی از آقایان روحانی از اهل رشت در قم بودند، فرزندشان كه طلبه فاضلی بود بیمار شد و چون حالش بسیار سخت شد خواستند او را برای معالجه به تهران ببرند؛ از این رو خدمت مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی رسیدند و درخواست استخاره برای بردن بیمار به تهران كردند.
آقا استخاره كردند و این آیه آمد:
أَتی أمْرُ اللّهِ فَلا تستعجِلُوهُ … (2)
و آقا از این آیه استفاده فرمود كه این بیمار در خواهد گذشت و فرمودند كه: “بردن به تهران فایده ندارد.” اتّفاقاً فردای آن روز جوان فاضل مزبور از دنیا رفت و در مجلس درس مرحوم آقا خبرِ درگذشت او را آوردند و آقا1 بعد از درس برای تسلیت پدر او حدیثی خواندند كه مضمونش این بود كه: “خداوند، در بهشت منازلی دارد به نام «بیت الحمد» و این مخصوص پدران و مادرانی است كه فرزند خود را از دست داده باشند”.
آن گاه آمدند و بر جنازه آن جوان طلبه و فاضل نماز خواندند.
…………………………………………………………..
1 . مؤمنون (23) آیههای 18 ـ 20.
2 . نحل (16) آیه 1.