تألیفات سید محمد طباطبائی

 

 

 

آنچه از تألیفات سید محمد که من بر آنها دست یافته­ام، یکی رساله­ای در ایمان و کفر است که آن را مرتب بر مقدمه­ای در معانی لغوی آنها ساخته و سه مقاله و هر مقاله­ای هم مقاله­ای دارد و خاتمه­ای در چهار فرقه که محکوم به این هستند که نه مؤمن و نه کافرند.

در مقاله اول، هفت قول را درباره معنی ایمان نقل کرده است. قول اول این­ که ایمان به معنی تصدیق به قلب است و قول خلافی هم نقل کرده که آیا تصدیق معرفت اذعانی یا عقد قلب است و بدین گونه اقوال به هشت قول می­رسد. او خود قول اول را برگزیده و بر آن استدلال کرده و ادله مخالفین را هم آورده و آن را مردود دانسته است. آنگاه در ذیل آن تنبیهی بر شش امر قرار داده است، بدین گونه:

الف – آیا ایمان زیاده و نقصان پیدا  می­کند؟

ب – آیا بعد از تحقق آن، می­شود آن را زائل کرد؟

ج – در چه زمانی انسان مکلف به داشتن ایمان  می­شود؟

د – کسی که مشغول تحصیل ایمان است، مؤمن است یا کافر؟

هـ – نخستین واجب بر آدم مؤمن چیست؟

و – در معارفی که تصدیق آن ایمان است.

و در مقاله دوم می­گوید: آیا مفهوم اسلام و ایمان متحد، یا در مصداق مساوی است، یا اول اعم است؟

صفحه / 107

و در مقاله سوم  می­نویسد: آیا بر کسی که شأن او ایمان داشتن یا انکار ایمان است، عدم ایمان صدق می­کند؟ در ذیل این مقاله مسئله نجاست کافر و حال مخالفین و احکام مرتدین را آورده است. این رساله نزدیک پنج هزار بیت است(1).

و در آخر آن  می­نویسد: «و اتفق الفراغ من تسوید هذه الاوراق علی ید مؤلفها العبد الجانی ابن عبد الکریم الطباطبائی، سید محمد حسنی حسینی فی عصر یوم الاربعاء السابع من شهر الله المبارک فی السنة السادسة و العشرین فوق المأة بعد الألف من الهجرة النبویة علی هاجرها الف الف سلام و الف الف تحیة فی بلدة اصبهان، و لما کان مبدأ تألیف هذه الرسالة فی المشهد الغروی سمیتها تحفة الغری.»

ترجمه مختصر آن اینست که مسوده این اوراق به دست سید محمد بن عبدالکریم طباطبائی حسنی حسینی در عصر چهارشنبه هفتم ماه مبارک رمضان در سال 1126 هجری نبوی که هزار هزار سلام و هزار هزار تحیت بر آن حضرت باد، در شهر اصفهان به انجام رسید. و چون آغاز تألیف این رساله در نجف اشرف بوده، لذا آن را تحفة الغری (یعنی «ارمغان نجف») نامیدم.

و دیگر رساله­ای در روز ولادت پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام و وفیات آنها، نزدیک به هزار بیت است. و در آخر آن نوشته است: فراغت یافت از تسوید این اوراق مؤلف آن بنده کمترین سید محمد بن عبد الکریم حسنی حسینی طباطبائی، خدا او و پدر و

صفحه / 108

 مادرش و تمامی مؤمنین و مؤمنات را در روزی که به حساب اشخاص رسیدگی  می­کنند، بیامرزد، در ماه شوال سال 1126.

و دیگر رساله ای در زیارات، و آن را بر یک مقدمه که سه فائده در آنست، و شش مقصد مرتب ساخته است. بدین گونه:

1 – در زیارت پیغمبر صلی الله علیه و آله، و بتول (حضرت زهرا) و ائمه بقیع علیهم السلام و شهداء.

2 – زیارت امیر المؤمنین علیه السلام.

3 – زیارت ابا عبدالله (امام حسین) علیه السلام.

4 – زیارت مشهد کاظمین علیهما السلام.

5 – زیارت مشهد طوس (امام رضا) علیه السلام.

6 – زیارت مشهد سامرا (امام علی النقی و امام حسن عسکری و مادر امام زمان) علیهم السلام.

و یک خاتمه که در آن اموری را ذکر کرده است:

اول – در زیارت جامعه و در آن زیارت جامعه کبیره را شرح کرده است.

دوم – زیارت به نیابت (ارحام و دوستان و آشنایان).

سوم – زیارت ائمه از راه دور.

چهارم – زیارت بعضی از اولاد ائمه علیهم السلام و خواص آن.

پنجم – زیارت سایر مؤمنین.

و در آخر آن نوشته است: «این پایان مطالبی است که خواستیم در این مجموعه بیاوریم از انواع طاعات و عبادات. خدا را سپاس که مرا موفق داشت آن را در مشهد مقدس حسینی (کربلا) که بر ساکن آن و شرافت دهنده آن (امام حسین علیه السلام) و جد و پدر و مادر و فرزندانش هزار هزار

صفحه / 109

 تحیت و سلام باد به پایان آوردم و این در اواخر ماه مبارک خدا (ماه رمضان) سال 1140 از هجرت مقدسه نبوی بود.

خدای را در آغاز و انجام آن سپاس می­گویم، و درود  می­فرستم بر سرور پیامبران و مفخر جهانیان محمد صلی الله علیه و آله و سلم  و عترت گرامی و پاک­سرشت او، و لعنت خدا بر همگی دشمنان و مخالفان آنها تا روز قیامت باد.

امیدوارم برادران، مؤمنینی که در آن نظر  می­کنند و از آن سود  می­برند، برای من رحمت الهی طلب کنند و برای مؤلفش دعا نمایند، و او هم بنده عاصی سید محمد حسنی حسینی طباطبائی است، و غفران و رحمت و رضوان مسئلت دارند.

و دیگر رساله­ای در تفسیر آیه شریفه: «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمّهُنّ …(2) » و استدلال به آن بر وجوب عصمت در امام، به روش رساله مولانای عامه محمد رفیع گیلانی معاصر وی، و مجاور مشهد رضوی علیه السلام، داماد ابو المعالی کبیر.

من این دو رساله را از روی نسخه یکی از طلاب استنساخ نمودم. در پایان رساله گیلانی نوشته است: «ر ف ی ع دام ظله العالی»، و پایان رساله جد ما چنین است: «این رساله شریفه از سید فاضل کامل صالح محمد بن عبدالکریم طباطبائی اصفهانی نجفی است.»

این رساله دو برابر رساله گیلانی قدس سرهما است، و در آن نکات دقیق و لطیفی را درج کرده است. و از جمله مجموعه­ای نزدیک به دو هزار بیت، مشتمل بر فوائد پراکنده و هفت مسئله است:

یکی از آن مسائل در ذکر برهانی از براهین اثبات واجب، و دیگری

صفحه / 110

 در علم کلام است که ملا صدرا(3) و گیلانی در رد شبهه ابن کمونه(4) ذکر کرده­اند، و بعضی دیگر در نفی سهو از پیغمبر صلی الله علیه و آله و رد شیخ صدوق است.

و بعضی دیگر باز در علم کلام و پیرامون آنچه معتزله و جبائیان(5) در حبط اعمال بندگان و تکفیر گفته­اند و جز اینها.

ناسخ در آغاز بعضی از آن مسائل نوشته است: «از افادات سید فاضل سید محمد طباطبائی اصفهانی که در اصفهان متولد  و در نجف سکونت دارد، دام فضله.» ظاهر این  می­رساند که استنساخ نسخه در زمان حیات وی (سید محمد) بوده است.

و دیگر شرح مفاتیح است. این کتاب را سید عبدالله جزائری و صاحب مواهب قدس سرهما در ضمن تألیفات وی (سید محمد) ذکر کرده­اند. آنچه از این کتاب به دست من رسیده است دو جلد آن است(6). جلد اول از اول کتاب تا آخر نمازهای مستحبی است که باب اول از ابواب چهارگانه «کتاب صلوة» است، و دوم در شرح نماز جماعت از آغاز تا پایان آن می­باشد.

صفحه / 111

سید محمد در اول شرح مفاتیح بعد از بسم الله نوشته است: «خدا را سپاس  می­گویم بر نعمت­هائی که به ما ارزانی داشته، و دل­های ما را با شناخت شرایع و حکم نورانی ساخته است. و درود بر پیغمبر او که او را بر عرب و عجم مبعوث داشت، و بر تمامی انبیاء و امتها برتری داد، و درود بر خاندان او، زمامداران مسلمانان و دودمانش که هادیان مردم و کلیدهای مشیت خدا و محل اعتصام شیعه  می­باشند، و بر یاران گذشته و پیروان باقی او تا روز قیامت باد.

اما بعد، بنده نیازمند به پروردگار بی نیاز محمد بن عبد الکریم حسنی حسینی طباطبائی که خداوند نامه اعمالش را به دست راستش دهد، و حسابش را سبک کند،  می­گوید: کتاب مفاتیح از مصنفات عالم نحریر و محقق کم نظیر و فائض به فیض ربانی مشهور به ملا محسن فیض کاشانی، کتابی است که در  میان کتب فقها از نظر اختصار در لفظ و فزونی معنی و تعرض به بسیاری از احکام با اشاره به ادله آنها مانند ندارد.

من بسیاری از مواقع در اخذ مسائل و فتاوی بر آن اعتماد داشتم، تا این که مواردی پیشامد کرد و به خاطر فاترم رسید که با قلت بضاعت در صناعت تألیف و تصنیف این گونه کتب، و مشکلات بسیار و پراکندگی حواس و تفرق احوال، آن را شرح کنم به طوری که پرده از روی معانی نهانی و اسرار آن برگرفته، و درهای گنج های آن گشوده گردد، و آنچه لزومی به ذکرش نیست، رها و معانی مجمل آن تفصیل داده شود، و مبانی پنهان آن آشکار گردد. بعلاوه که بعضی از بزرگان فضلای صاحب نظر هم پیشنهاد آن را به من نمودند

من هم استخاره کردم و تص میم گرفتم آن را عملی سازم و به کار آن

صفحه / 112

 پرداختم، به طوری که نه کوتاه باشد و نه طولانی(7)، در این راه توکل بر خداست و ثواب فراوان و مزد زیبا را از او امید دارم، و این که مرا در ظل ظلیل خود پناه دهد، که ذات مقدسش برای من کافی و بهترین حامی است.»

اما رساله­ای که وی (سید محمد) درباره روزه روز عاشورا نوشته، و در حاشیه مواهب السنیه نام آن را برده است، من بر آن و غیر از کتبی که نام بردم، دست نیافته ام. از این که سید عبدالله جزائری نوشته است سید محمد مصنفات زیادی دارد، چه بسا استفاده شود که مصنفات وی بیش از اینها بوده است.

………………………………………………………………………………………

[1] –  هر بیتی در اصطلاح مؤلفین سابق یک سطر پنجاه حرفی بوده است.

2- آیه 124 سوره بقره.

3 – صدر الدین یا صدر المتألهین محمد بن ابراهیم شیرازی فیلسوف نام مؤلف کتاب اسفار اربعه و متوفی به سال 1050 از حکما و فلاسفه بزرگ اسلام و تشیع، معروف به ملا صدرا است.

4 – سعد بن منصور بن سعد بن حسن بن هبة الله بن کمونه، متوفی به سال 683. شهبه ابن کمونه در توحید معروف است.

5 – جبائیان، ابو علی محمد بن عبدالوهاب بن سلام جبائی، و پسرش ابو هاشم عبدالسلام بن محمد جبائی رؤسای فرقه معتزله اند. ابو علی جبائی در سال 303 و پسرش ابوهاشم در 321 درگذشند. جبائی ها از مردم دورق خوزستان واقع در محل کنونی بندر ماهشهر و شادگان بوده اند.

6 – جلد سوم مواهب السنیه به امر آیت الله فقید چاپ و منتشر شد. دو جلد آن قبلا چاپ شده بود.

7- کتاب مفاتیح الشرایع فیض کاشانی را بسیاری از فقهای نا می ما شرح کرده و یا بر آن حاشیه نوشته اند. مشهورترین و بهترین شرح آن، شرح استاد کل وحید بهبهانی داماد سید محمد است که خود نیز مفاتیح را شرح کرده است. شرح مفاتیح وحید تا کتاب خمس و ناقص است. شاید اگر وحید بهبهانی این کتاب را تا آخر شرح  می کرد، از بهترین و جامع ترین کتب استدلالی فقه شیعه بود. امام خ مینی رضوان الله تعالی علیه  به این جانب سفارش  می کردند (در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی و سال 1337شمسی) که آن را چاپ و منتشر کنم. ولی من توفیق آن را نیافتم. ا مید است به زودی این کتاب به حلیه طبع آراسته گردد. آقا محمد علی پسر وحید و نوه سید محمد هم شرحی بر مفاتیح فیض دارد.

 

 

 

پاسخی بگذارید