عوام زدگی مصیبتی بزرگ و آفتی مهم برای «روحانیت » و به خصوص « مرجعیت » است . مردان بزرگ هنگامی می توانند به وظیفه خود در مقام رهبری خلق عمل کنند که از عوام زدگی دور باشند و الا از اوج «رهبری» به حضیض «دنباله روی» از امیال و هوسهای مردم سقوط خواهند کرد. سنت شکنی انبیای بزرگ ، همچون نوح و ابراهیم و محمد صلی الله علیه و آله و سلم چهره ای از مبارزه با عوامزدگی است و تنهایی بسیاری از رهبران الهی در دوران عمر خود نیز ، به خاطر همین موضوع بوده است .
آیت الله بروجردی رحمة الله از کارهایی که به منظور جلب توجه مردم از بعضی سر می زد ، سخت بیزار بود؛ هرگز دنبال خوشایند عوام نبود.
او پیشوای جامعه بود ، نه دنباله رو مردم . در این زمینه ، کارهایی انجام می داد که شرح آن به درازا می کشد.
حتی در مسائل مربوط به عزاداری امام حسین علیه السلام که گاه آلوده با کارهای خلاف از سوی مردم می شود و بعضی از افراد روی ملاحظات مختلفی حاضر نیستند تذکرات لازم را در این زمینه به عوام بدهند ، آن مرد بزرگ ، وظیفه خود را انجام می داد و در برابر انجام وظیفه ، ملاحظه ی خوشایند جامعه را نمی کرد ، حتی اگر با حرکات و سخنان نامؤدبانه مواجه می شد.
در این زمینه می توان به پیغام ایشان برای بعضی از دسته های عزاداری قم ، راجع به ترک کارهای ناروا اشاره کرد و جواب آنان که گفتند ؛ ما در 364 روز سال ، مقلد شما هستیم ، ولی در یک روز ( روز عاشورا) مقلد شما نیستیم ، و این روایت بسیار معروف است .
………………………………………….
ر.ك: مسلم تهوري، مناديان تقريب،ص53.
آیت الله بروجردی و عزاداران امام حسین(ع)
آیت الله محمد یزدی می گوید:
یك بار در اصفهان در خصوص قمه زدن، استفتایی طرح شد تا از طریق بنده به قم برده و جواب آن از حضرات آیات بروجردی، خوانساری، صدر و حجت گرفته شود.
من هم غافل از این كه استفتا مزبور دارای بعد سیاسی است، در كمال سادگی، آن را به نزد علما بردم و جواب خواستم. قرار بر این شد كه آقایان بعداً پاسخ دهند. من قضیه را پیگیری كردم و جوابها را یك به یك دریافت نمودم؛ كه البته بعضی از آنها سربالا بود. در این میان مرحوم آیتالله بروجردی از پاسخگویی خودداری كردند و بنده در سؤال، اصرار ورزیدم و حتی یك بار پیشكار ایشان، حاج احمد به من پرخاش كرد و گفت: آقا به این گونه استفتائات پاسخ نمیدهند. چرا شما متوجه نیستید و هر روز مراجعه میكنید؟ من هم با لحن نسبتاً تندی گفتم: چرا این را از اول نگفتید؟ من نمیدانستم كه پای مسائل سیاسی در بین است. بعدها بیشتر واقف شدم كه پاسخ گویی به سؤالاتی از این دست بسیار حساس است و باید اطراف قضیه به دقت ملاحظه شود تا تبعات منفی به بار نیاید. برای مثال اگر در خصوص تعزیه و شبیهخوانی، علمای اعلام، حكم به عدم جواز نمایند، بسا كه از سوی مردم عوام متهم به مخالفت با امام حسین(ع) شوند. بنده در ایام اقامت در قم به یاد دارم كه همه ساله در ایام عاشورا، دستهای در قم به حركت در میآمد كه به شكل تجسمی حادثه كربلا را از اسارت تا انتها به نمایش در میآوردند. در این نمایش خیابانی كه مركب از قافله اسرا به همراه اسب و شتر و دیگر عناصر نمایش بود، صحنههای بدیع و تماشایی خلق میشد و طبلها و دهلها با برپا كردن سر و صدای بسیار، در شهر ولوله میافكندند. بنده هم كه در مدرسه فیضیه حجره داشتم برای تماشا بیرون میرفتم و انصافاً هم صحنهها تماشایی بود. دستجات و گروهها مسیر خیابانها را طی میكردند و وارد صحن مطهر میشدند و سپس بیرون میرفتند. به قدری این برنامه ابهت داشت كه حتی افراد از شهرستانها برای تماشا به قم میآمدند. یك سال مرحوم آیتالله بروجردی در روز تاسوعا سردستههای قم را دعوت كردند تا به آنها رهنمود دهند. بنده سردستههای قم را میشناختم و به عنوان مثال میدانستم كه دسته چهارمردان یا دسته باغ پنبه از چه كسی فرمان میبرند. به هر حال سردستهها در منزل آقای بروجردی اجتماع میكنند.
این قضیه را مرحوم آقای سیفزاده كه خودش در آن جمع بود، برای من نقل میكرد و از دیگران هم بارها شنیدهام كه مرحوم آقای بروجردی در آن جمع شروع به سخن كردند و فرمودند: شیوه شما در عزاداری سیدالشهدا(ع) صحیح نیست.
این كه مردان لباس زنان را بپوشند و به شكل اسرا در آیند و شبیه خوانی كنند، یا طبل و دهلها به كار بیفتد، مورد رضایت سیدالشهدا(ع) نیست و به یك معنا معصیت است. عزاداری در حد معمول و معقول همچون سینه زنی و زنجیر زنی بلااشكال است، اما فراتر از آن، مناسب شؤون امام حسین(ع) نیست. جلسه مزبور به درازا كشید و بعد از آن سردستهها از اتاق آقای بروجردی بیرون آمدند و در قسمت هشتی خانه ، فردی كه در میان سردستهها از همه بزرگتر بود خطاب به سایر سردستهها گفت: دوستان ما در تمام طول سال از آقای بروجردی تقلید میكنیم؛ اما در دهه محرم دیگر مقلد ایشان نیستیم چون امام حسین(ع) را نمیتوان رها كرد! بنابر این ما برنامهها و سنتهایمان را تعطیل نمیكنیم. در میان آن جمع تنها یك نفر حاضر میشود كه در دهه محرم مقلد آقای بروجردی باشد و فردای آن روز دستهاش را در كمال سادگی بیرون میآورد.
……………………………………………..
1- ر.ك:خاطرات آیت الله یزدی،ص127-161.