ما چه وقت به مقصد میرسیم؟
حضرت آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی می گوید:
مرحوم آیت الله بروجردی یك روز سر درس فرمود: یك عده از طلاب و مبلغین اسلامی مرتب سؤالاتی از من میكنند، امروز میخواهم جواب دهم، سؤال میكنند ما چه وقت به مقصد میرسیم؟ از وقتی كه طلبه میشویم تا چه زمانی باید تلاش و كوشش كنیم تا به نتیجه و مقصد برسیم؟ و از كجا بفهمیم كه به مقصد رسیدهایم یا نه؟مرحوم آیت الله بروجردی در پاسخ فرمودند:همه محصلین علوم دینی و همه مبلغین و مروجین شریعت نبوی باید بدانند كه اگر برای دنیا و رسیدن به زخارف مادی دنیا به حوزه و سلك روحانیت آمدهاند، هیچگاه به مقصد نمیرسند و از اول اشتباه كردهاند و باید تغییر مسیر دهند. این راه ، راهی نیست كه انسان را به مادیات دنیا برساند، مادیات هم انسان را به رشد و پیشرفت واقعی نمیرساند. اگر برای خدا و انجام وظیفه و رسیدن به مقام قرب ربوبی به این مسیر آمدهاند بدانند كه از روز اول كه وارد شدهاند به مقصد رسیدهاند و هر روزی كه میگذرد در مقصد سپری میشود.
…………………………………………..
1- بر گرفته از ماهنامة بصائر/ سال دوم، شماره 14 و 15
نصیحت طلاب
سید محمد حسین حسینی ارسنجانی می گوید
یک روز آیت الله بروجردی روی منبر به طلبه ها فرمود:«اگر هدف شما از تحصیل این است که به مقام من برسید، غیر از حماقت چیزی نیست! آن زمان که من این مقام را نداشتم، وقتم مال خودم بود. اگر می خواستم عبادت کنم،عبادت می کردم.اگر می خواستم مطالعه کنم،مطالعه می کردم،اما حالا وقتم شده برای مردم! من پیرمرد،با این كه تا ساعت یك بعد نصف شب بیدار می مانم در عین حال یك هفته است یك نامه برایم آمده می خواهم آن را بخوانم اما وقت پیدا نكرده ام حالا اگر شما هدفتان این باشد که برسید به مقام من و وقتتان رابفروشید به مردم،این بجز حماقت چیزی نیست،اما اگر هدفتان این باشد که برسید به مقام من،وبه اسلام خدمت کنید،باید بدانید که این از ارزشمند ترین اهداف است وشما باید برای رسیدن به این هدف، اهداف دیگر را فدا کنید. بدانید خود علم هدف نیست،بلکه باید وسیله ای باشد برای هدف مقدس تری که آن خدمت به اسلام وجامعه اسلامی است.»
………………………………………….
ر.ك: كرباسچی، غلامرضا، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ،چاپ اول- 1380،مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص 140.
عشق به ارتباط با خدا
حضرت آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی مي گويد:
آیت الله بروجردی کراراً سر درس می فرمودند : “من در بروجرد که بودم با خدای خودم رابطه داشتم ، اما این جا که آمده ام همه اش با مردم است .”
روزی در اثنای درس با حال گریه فرمودند :
” هر کس درس می خواند که مثل من شود ، سفیه است ؛ سفیه است ! “
………………………………………………
ر.ك: چشم و چراغ مرجعیت ، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 201 .