آیت الله محمد علی گرامی می گوید:
آیت الله بروجردی خیلی آداب را رعایت میکرد. زمانی که تازه طلبه شده بودم، برای بردن پول خدمت شان رفتم. جلسهی استفتاء داشتند. من هم وارد شدم. شاهد متانت او بودم. در آن جلسه پدر آقای فاضل لنکرانی و مرحوم کرمانی و آقای بدلا و آقای سید مصطفی خوانساری حضور داشتند.
آقای بروجردی خیلی با متانت سکوت میکرد تمام آقایان حرفهایشان را میگفتند بعد فکر میکرد و جملهای میگفت. در جلسهای حاج علی منتظری پدر آقای منتظری، راجع به بحث اعادهی نماز مسئلهای داشت. ظاهراً در جریان قاعدهی لاتعاد در جاهل قاصری که جهل به مسئله دارد و در وسط نماز التفات پیدا کرده است. مرحوم امام مرحوم آقا میرزا علی یثربی و مرحوم آقای داماد آنجا حضور داشتند که مرحوم حاج علی منتظری نجف آبادی مسئله را مطرح کردند. مرحوم حاج علی منتظری اجتهاد نداشته و تا حد «لمعه» درس میگفته است. آقای بروجردی به آقایان اشاره میکند و میگوید که اگر حرفی دارند بگویند. یک مرتبه آقای داماد شروع به سخن میکند و آقای آقا میرزا سید علی یثربی او را به شدت مورد نقد قرار میدهد و کنار میرود. بعد مرحوم امام میگوید؛ اجازه بدهید من هم بیانی دارم، بگویم. تا میخواهد شروع کند، آقا میرزا سید علی یثربی شروع میکند به شوخی کردن و میگوید: خب! آقا روح الله، تو هم بیان پیدا کردهای، بگو ببینم چه میگویی، وقتی امام صحبتهایش تمام میشود، دوباره آمیرزا سید علی یثربی به شدت برخورد میکند و بعد به آقای بروجردی میگوید: آقا خودتان بفرمایید. البته این مطالب و این برخورد یثربی توهینی به آقای داماد و امام نبوده است او استاد اینها بود و برخوردش همیشه اینطور بوده است.
برخوردهای آقا میرزا سید علی یثربی با شاگردانش خودمانی بوده است و در واقع آقای خمینی و داماد هم از شاگردان ایشان بودهاند. بعد آقای بروجردی میگوید من فکر میکنم که عرب کلمهی «اعاده» را در جایی میگوید که شخص در مقام امتثال بر آمده، میخواسته انجام بدهد، ولی غفلتاً نشده است و عمل هم تمام شده باشد تا اعاده گفته شود. در حقیقت باید لاتعاد را به ساهی و ناسی اختصاص بدهیم نه به جاهل. یک وقت من این قضیه را برای آقای منتظری گفتم. ایشان از این قضیه خبر نداشت یا این قسمتش را نمیدانست. بعداً معلوم شد که ایشان به همراه پدرش در آن جلسه بوده است ولی مطلب یادش نبود. به هر حال آقای بروجردی در بحث خیلی متین و مؤدب بود و اجازه میداد همه حرفهایشان را میگفتند، بعد آخر کار نظرش را میگفت و مطلب را جا میانداخت، در آن جلسه هم آقا میرزا سید علی یثربی حرف آقای بروجردی را قبول کرد.
…………………………………….
خاطرات آیت الله محمد علی گرامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1381،ص111.