حضرت آیت الله جعفر سبحانی (دام ظله) می گوید:
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی ، از شخصیتهای نادری بود که تاریخ شیعه در شرایط خاصی نظیر آن را به خود دیده است .
ما در تاریخ شیعه، نمونه هایی مانند شیخ مفید ، سید مرتضی ، شیخ طوسی ، شیخ طبرسی و… داشته ایم که در هر قرنی در دامن شیعه نمونه هایی از آنان پرورش یافته اند .
ویژگی این افراد این است که در عین تبحر در فقه و اصول نسبت به دیگر علوم اسلامی از جامعیت هایی برخوردار بودند ، مثلاً شیخ مفید در حالی که فقیه بزرگ شیعه بود ، یکی از نوادری است که پایه های فقه شیعه را با دلایل استوار تحکیم بخشید ، در علم کلام و فرق ، نمونه عصر خود بود و در مناظره ، قهرمانی به شمار می رفت که احدی از مخالفان را ، یارای مقاومت در برابر او نبود ، به حدی در بیان و تقریر و اقامه دلیل ، قوی ونیرومند بود که درباره او می گویند :
اگر می خواست ، می توانست ثابت کند که استوانه سنگی ، از آهن و نقره است .
عین این خصوصیت را در دو شاگرد بزرگ او مرحوم سید مرتضی و شیخ طوسی می یابیم .سید در عین تبحر در فقه ، متکلم نامداری بود که کتاب «شافی» او گواه عظمت اوست . در عین هنرمندی در این دو علم ، در ادب عربی و تاریخ عرب ، مرد بی نظیری بود و کتاب «الغرر و الدرر» او گویای این سخن است .
شیخ طوسی در قلمرو فقاهت ستاره درخشانی است که در نیمه قرن پنجم درخشیده و کتاب های النهایه و الخلاف و المبسوط ، بر عظمت او گواهی می دهند .در تفسیر نویسنده کتاب التبیان است که عظمت او در این ده قرن محفوظ مانده و کسانی که پس از او تفسیر نوشته اند ، از این دریای ژرف گوهرهایی را به درآورده اند .
همچنین است سخن درباره سید رضی و شیخ طبرسی و… .
ما عین این ویژگی را در مرحوم آیت الله بروجردی می یافتیم .
او در عین ژرف نگری در فقه و احاطه به فروع ، استاد بی نظیر حدیث ، رجال ، درایه و تاریخ بود .
عظمت فقهی او از تعلیقات ارزشمند او بر عروه کاملا نمایان است .
از نظر احاطه بر اقوال علمای فریقین ، در نوع مسائل فقهی ، ممتاز بود و هنگامی که وی ، مسأله را از بعد تاریخی مطرح می کرد ، ابتداً، آراء صحابه و تابعان و فقیهان پس از این دو دوره را مشروحاً ،بیان می کرد ، آن گاه به آرای علمای شیعه می پرداخت .
تو گویی فقه و تاریخ و ادله آن در دست او چون موم نرم است . مرحوم آیت الله بروجردی در عین مهارت در رجال (که بعدا درباره آن سخن خواهیم گفت) در تاریخ اسلام نیز دست توانایی داشت . یک دوره تاریخ اسلام را مطالعه کرده بود و خلاصه هایی را در حفظ داشت . وقتی درباره نماز در اماکن چهارگانه (مسجد الحرام ، مسجد النبی ، مسجد کوفه و حائر شریف) بحث می کرد ، درباره حد حائر و سرگذشت غم انگیز این مرقد شریف ، در دوران خلفای عباسی به صورت مشروح سخن می گفت . او نه تنها در تاریخ عمومی اسلامی آگاهی کافی داشت بلکه در تاریخ علم کلام ، تاریخ حدیث و تاریخ فقه ، کاملا مسلط بود . هرگاه سخن از این مقوله ها پیش می آمد به صورت روشن بیان می کرد . اطلاعات مرحوم آیت الله بروجردی در میان فقهای بزرگ ، پس از مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی کم نظیر بود . حتی مرحوم امام راحل ، روزی بر این نکته تصریح کرد . در علم اصول که گاهی سخن به مناسبتی به مسائل عقلی کشیده می شد به صورت استادانه در آن باره سخن می گفت .
به خاطر دارم به هنگام بحث از امکان تعبد به ظنّ ، درباره اقسام امکان از قبیل امکان ماهوی ، امکان استعدادی و غیره به تفصیل سخن گفت و ابیاتی از منظومه را با آن لهجه شیرین خود ، از حفظ خواند .
از نظر تسلط بر قواعد عربی و اشتقاقات کلمات ، فرد توانایی بود و پیوسته خواهان آن بود که صحیح بخواند و صحیح بنویسد و اگر هم روزی کسی او را متوجه لغزش و اشتباهی در تلفظ می کرد فوق العاده خوشحال می شد و از او تقدیر می نمود .
از باب نمونه ؛ در بحث اوقات صلات مغرب ، فقها می گویند باید حمره مشرقیه از قمة الرأس بگذرد . ایشان این لفظ را به ضم قاف خواندند و فردای آن روز به تصحیح آن پرداخت و فرمود برخی از فضلا تذکر داده اند که به کسر قاف است .
در بحث قبله ، مطرح شد که ستاره جدی در برخی از سرزمین ها نشانه قبله به شمار می رود . ایشان نام این ستاره را به ضم جیم (جدی) تلفظ کرد .
مرحوم شیخ علی اکبر ادیب اهری یادآور شد تلفظ صحیح آن به فتح جیم است (جدی) . ایشان فوق العاده از او تشکر کرد .
دو نامه عربی از مرحوم آیت الله بروجردی در مجله “رسالة الاسلام” دار التقریب قاهره منتشر شده است . هر دو حاکی از تسلط او بر انشای صحیح عربی ، آن هم تا حدی به صورت امروزی آن است .(اگر فرصت باشد متون این دو نامه را در اختیار می گذارم که آقایان منتشر کنند .) حتی مقدمه ناتمامی که بر جامع احادیث الشیعه نوشته اند خود بیانگر همین معناست .
شخصیت علمی و فکری و ذهنی مرحوم آیت الله بروجردی را سه چیز تشکیل می داد :
1- خوش فهمی .
2- حافظه قوی و نیرومند .
3- قدرت تحلیل .
نوع افراد یکی از دو ویژگی نخستین را دارند و جمع میان آن دو نیز فراوان است . ولی انسانی که میان هر سه ویژگی جمع کند کمیاب است . در حقیقت ، مبتکران و مؤسسان علوم ، بیشتر از این سه ویژگی برخوردار بوده اند .
…………………………………………………………
چشم و چراغ مرجعیت ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 181 .
جامعیت علمی آیت الله بروجردی
آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی (دام ظله) می گوید:
باید عرض کنم آیت الله بروجردی از نظر علمی فرد جامعی بودند . در فقه ، اصول ، تفسیر ، رجال ، تاریخ ، فلسفه و… صاحب نظر بودند .
تسلط ایشان بر اقوال فقهای عامه ، فوق العاده بود . به همین خاطر هم ، استنباط های خوبی داشتند .
در فلسفه تبحر کامل داشتند . از شاگردان ممتاز جهانگیرخان در اصفهان بوده اند .
گفته می شد در فلسفه ، بعد از مرحوم سبزواری ، تا آن زمان کسی مانند مرحوم کمپانی و آیت الله بروجردی نیامده است . شعرهای منظومه را به خوبی حفظ داشتند .
در رجال اجتهاد می کردند و تنها به نقل نظر دیگران اکتفا نمی نمودند .
در اصول ، صاحب مبناء بودند . در مسائلی مانند مفهوم ، ترتّب و… مبانی جدید داشتند .
علاوه بر این که در مسائل اصول نیز ، مانند فقه ، ریشه یابی می کردند . در مسأله “طلب و اراده” بحث می کردند که از کجا و چگونه این مسأله وارد علم اصول شده است . مناسبت آن ، با این علم چیست ؟ با توجه به همین ابتکارات و تحقیقات بود که مرحوم امام خمینی رحمة الله علیه ، اصول ایشان را می نوشت و در علت نوشتن می فرمودند :
“چون در اصول زحمت کشیده اند و مطالبی دارند که نمی خواهم ضایع بشود .”
از جهت ادبیات خیلی دقیق بودند . تا همین اواخر ، اشعار سیوطی را در حفظ داشتند .
یادم هست : نماز جمعه ایشان را تقریر کرده بودم ، خدمتشان دادم . بعد از مطالعه فرمودند : “یک اشتباه ادبی دارید و آن این که ، اسم علمی را با الف و لام نوشته اید .”
و آنچه را هم خوانده بود ، به صورت تحقیقی و اجتهادی حاشیه زده بودند .
نکته دیگر ، جنبه تتبع و تحقیق آیت الله بروجردی بود . هر گاه به نقل قول و نظریه ای برخورد می کرد ، تا حد امکان به جست و جو می پرداخت تا مصدر اولیه آن را بدست آورد .
به عنوان مثال : مفتاح الکرامه ، در نقل اقوال ، نسبتاً کتاب معتبر و جامعی است ؛ ولی ایشان ، به نقل صاحب مفتاح الکرامه ، اکتفا نمی کرد و نظریه را حتی الامکان ، از مصدر اولیه اش ، نقل می نمود .
به خاطر همین روحیه تحقیق و تتبعی که در آیت الله بروجردی بود ، گاه می شد استفتایی که ما بر اساس نظر خود ایشان ، جوابش را تنظیم کرده بودیم ، وقتی به ایشان می دادیم نظریه مخالف می دادند و می فرمودند : “انا فی کل یوم رجل .”
اشتیاق به دانش
آن بزرگوار ، از مذاکره علمی و مطالعه، هیچ گاه خسته نمی شد .
یادم هست ایشان گاهی اوقات ، از کارهای روزانه ومراجعات ، به شدت خسته می شدند ، به طوری که مراجعات را نمی پذیرفتند و به استراحت می پرداختند . در همین حال ، اگر از ایشان مطلبی را سؤال می کردیم ، فوراً بر می خاستند و می نشستند و به پاسخ و مذاکره می پرداختند .
به ایشان عرض می کردیم : آقا شما الآن فرمودید خسته ام باید استراحت کنم .
پاسخ می دادند : “من از کارهای علمی خسته نمی شوم .”
گاهی اوقات ، اظهار تأسف می کردند که من وقتی در بروجرد بودم ، فراغت مطالعه و تحقیق داشتم ، ولی اینجا ، همه اش گرفتار اموری شده ام که مرا از تحقیق وا داشته است .
تشویق فضلای مستعد
نسبت به طلبه هایی که اهل تلاش و کوشش بودند ، اظهار علاقه می کردند و آنان را مورد تشویق قرار می دادند . یادم هست یکی از طلبه های فاضل ، که در امتحانات موفق بود ، خدمت ایشان مقداری سهم امام آورده بود .
من عرض کردم : آقا ایشان از طلبه های خوب هستند . آقا تمامی پول را به خود این آقا برگرداند . به مناسبتی از خوبی امتحان این آقا گفتم . ایشان مجدداً به آن طلبه پول دادند . باز به مناسبتی ، گوشه ای از امتحان ایشان را گفتم . آن مرحوم ، برای بار سوم نیز ، به ایشان پول دادند .
این چنین ، افراد با استعداد و خوب را مورد تشویق قرار می دادند .
…………………………………………………..
ر.ك: چشم و چراغ مرجعیت ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 113 .