شیوه تدریس

 

 

 

حجت الاسلام و المسلمین محمد واعظ زاده خراسانی می گوید:

 

خارج اصول را از : “حجیت ظواهر تا استصحاب” ، در حوزه درسی مرحوم بروجردی شركت می كردم .

 

شیوه ایشان ، در بحث های اصولی ، بر نقد كل آراءاصولیون نبود . آقای بروجردی ، مطالب كفایه را نقل و پس از آن ، دیدگاههای خود را مطرح می كردند . می توان گفت : درس خارج اصول ایشان ، شرح و بسط كفایه و بیان نظرات خودشان بود .

 

به عنوان نمونه ، در استدلال به اجماع امت بر “بطلان تصویب” می فرمودند : این مسأله از مسائل علم كلام است و در مسائل كلامی ، تمسك به اجماع ، درست نیست . در مسائل كلامی ، باید سراغ عقل و برهان و استدلال رفت ، نه اجماع امت .

 

…………………………………………………….

 

ر.ك :چشم و چراغ مرجعیت ،مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 224 .

 

 

 

روش تدریس آیت الله بروجردی

 

حضرت آیت الله محمد علی گرامی می گوید:

 

من همزمان هم به درس امام می­رفتم و هم در درس آقای بروجردی حاضر می­شدم. روش این دو بزرگوار در تدریس فرق داشت، اقای بروجردی ابتدا اقوال مختلف را در مسئله­ای خاص نقل می­کرد و سپس، به سراغ ادله می­آمد و آنها را دسته بندی می­کرد گاهی در یک مسئله بیست روایت مختلف وجود دارد ولی وقتی ایشان دسته­بندی می­کرد و اسناد را با هم مقابله می­نمود راوی و مروی آنها را با هم می­سنجید و گاهی هم به این نتیجه می­رسید که مثلاً بیست روایت ذکر شده، در واقع پنج روایت بیش نیست، دقت­هایی راجع به فهم خود حدیث نیز می­کردند و سپس، این که اصحاب از این حدیث چه می­فهمیدند و به محیطی که روایت در آن وارد شده، توجه می­کردند، مثلاً در محیطی بوده که فقه ابوحنیفه در آنجا بوده است و این روایات می­خواهد آن را طرد کند و یا اینکه یک مطلب مستقل است. آقای بروجردی به محیطی که روایت در آن وارد شده بود، اهمیت می­دادند و معتقد بودند که فقه شیعه حاشیه­ای بر فقه عامه است. لذا حتماً در هر مسئله به فقه عامه رجوع می­کردند. فقه آقای بروجردی زمان زیادی صرف می­کرد. آقا اخوان مرعشی می­گفتند که آقای شاهرودی در نجف به من گفتند: تو آقای بروجردی را اعلم از من می­دانی؟ گفتم:  بله! گفت: به چه دلیل؟ گفتم: به این دلیل که ایشان پنج نوع فقه دارد، ولی شما فقط یک نوع دارید. منظورش فقه الحدیث فقه اللغة و فقه الدرایة و … است. آقای بروجردی  ، آن زمان در تتبع بی نظیر بود. موقعی هم که می­خواست انتخاب رای و نظر در مسئله بشود، آقای بروجردی خوب انتخاب می كرد ولی (تا نتیجه ی بحث خیلی) طول می كشید مسله ی  دیگر این بود که درس ایشان، به خاطر مرجعیت، زیاد تعطیلی داشت.

 

…………………………………….

 

خاطرات آیت الله محمد علی گرامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1381.

 

 

 

اصرار آیت الله بروجردی در تدریس بر دو چیز

 

آیت الله منتظری می گوید:

 

مرحوم آیت الله بروجردی از روزهای اول به دو چیز اصرار داشتند :

 

1- اصرار داشتند شیوه تدریس مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایه را پیاده کند . شیوه تدریس محقق خراسانی این بود که برخی از شاگردان زبده ، درس ها را تقریر می کرده اند و حوزه های کوچکتری تشکیل می داده اند تا درس برای بقیه شاگردان ، که ضعیف ترند ، با طرح اشکال و پاسخ آن پخته شود ، ولی این شیوه در قم عملی نشد .

 

2- بسیار پافشاری می کردند که شاگردان درس را بنویسند . گاه فواید آن را بر می شمردند ، می گفتند : “سعی کنید درس ها را بنویسید و نظریه و اشکال های خود را در حاشیه آن بیاورید . در جوانی فکر انسان بازتر و مو شکاف تر است . انسان در جوانی افکاری به ذهنش می آید که در سن پیری از آن بهره می برد .”

 

در فایده نوشتن درس می گفتند: “در اصفهان که بودم ، در بیست و پنج سالگی اساتید تقلید را بر من حرام  می دانستند . من برای آزمایش قدرت اجتهاد خود ، خارج قوانین و خارج ریاض را شروع کردم . نظرات خود را در حاشیه یادداشت می کردم . اکنون با گذشت زمان آن نوشته ها مورد استفاده ام می باشد .”

 

با پافشاری ایشان ، نوشتن درس ، که تا آن زمان در حوزه نه تنها مرسوم نبود که برخی آن را عامل بی سوادی می دانستند در حوزه مرسوم شد . از برکت همین روش ، من “نهایة الاصول” و “البدرالزاهر” را نوشتم .

 

………………………………………………..

 

 مجله حوزه ،شماره 44-43،ص247.

 

 

 

خصوصیات و روش تدریس آیت الله بروجردی

 

آیت الله منتظری می گوید:

 

درس آیت الله العظمی بروجردی چند خصیصه برازنده داشت :

 

آیت الله بروجردی بسیار خوش بیان بود ، مطالب را به زبانی ساده می گفت ، با عبارات مغلق و قلنبه گویی مخالف بود . چنانچه کسی با عبارات پیچیده و در قالب اصطلاحات اشکال می کرد،می فرمودند: “می خواهید مرا گیج کنید .”

 

من یک مرتبه اشکال کردم و گفتم : این مطلب ، با نتیجة التقیید درست می شود .

 

ایشان فرمودند : “نتیجه التقیید چیست ؟ می خواهید مرا گیج کنید .”

 

در هر بخشی از حشو و زواید پرهیز می کرد . روی محور اساسی و نکته اصلی درس ، که نقش مؤثری در فهم مطلب داشت تکیه می کردند و آن را دقیقاً” توضیح می دادند .

 

مطلب اصلی را از زوایای گوناگون و بیان ها و تمثیل های مختلف شرح می دادند .

 

گاهی از اوقات بعضی شاگردان می نوشتند : مطلب را زیاد تکرار می کنید . ایشان فرمودند : “چنین نیست . مرحوم آخوند چه بسا روز شنبه یک مطلبی را عنوان می کردند تا روز چهارشنبه همین مطلب را توضیح می دادند . برخی افراد نادان ، گمان می کردند : این تکرار است . درحالی که ایشان مطلب را از زوایای مختلف و با بیان مختلف ، تشریح می کردند و در هر بیانی نکته ای جدید بود .”

 

آیت الله بروجردی به حواشی و نظریات نمی پرداختند و گاهی اوقات به برخی از اقوال اشاره ای گذرا  می نمودند.

 

 خلاصه : نزدیکترین راه و خط مستقیم را برای فهم مطلب انتخاب می کردند .

 

درس را به گونه ای تبیین می کردند که مطلب در ذهن جای می گرفت . جلسه درس ایشان در حقیقت هم درس بود ، هم مطالعه و هم مباحثه .

 

از جمله روش های ایشان در تربیت شاگردان این بود که برای تشویق آقایانی که درس ایشان را خوب تقریر می کردند ، نوشته هایشان را میگرفتند و مطالعه می کردند ، کسی که نوشته اش خوب بود ، بالای منبر از او تعریف می کردند و هم مقداری پول ، به عنوان جایزه به او می دادند .

 

خلاصه : در زمینه تدریس و علوم حوزوی ، به حوزه علمیه قم ، عمق و غنا بخشیدند و طلاب را با منابع فراموش شده فقه شیعه آشنا کردند .

 

………………………………………………..

 

مجله حوزه ،شماره 44-43،ص248.

 

 

 

شیوه­ی  تدریس آیت الله بروجردی

 

آیت الله خزعلی  می گوید:

 

شیوه­ی تدریس آیت الله العظمی بروجردی بسیار جالب و ارزشمند بود هیچ مطلب و درسی را به طور مستقیم القا نمی­کرد. همیشه می­فرمود: ممکن است این گونه باشد یا به این یا آن قرینه چنین خواهد شد اگر ایشان مستقیماً به چیزی اشاره می­کرد همه مسحور و تسلیم رأی او می­شدند در این صورت فکر و اندیشه از رشد باز می­ماند بنابراین برای پرهیز از چنین آفتی، همیشه می­گفت: احتمال می­رود چنین یا چنان باشد.

 

در چنین مواردی طلبه مجبور بود تلاش کند تا ببیند کدام احتمال به صواب نزدیک تر است اجتهاد هم معنایش همین است که مطلب و منظور اصلی را از تفکر خود دریابد به همین علت گفته شده است که درس آیت الله بروجردی مجتهد پرور بود. بنابراین ایشان راه را هموار می­کرد تا طلبه­ها و شاگردها با سعی خود آن را بپیمایند.

 

………………………………………….

 

كرمی پور ،حمید،خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی،انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی،ص53.

 

 

 

نحوه تدریس آیت الله بروجردى

 

آیت الله ملكوتى می گوید:

 

من مى توانم بگویم حضرت آیت الله بروجردى در عصر خود، شیخ طوسى زمان بود و كانه در زمان ایشان شیخ طوسى زنده شده بود. ایشان نحوه تدریسشان عجیب بود، ابتداء كتب عامه را مى دید چون عقیده ایشان این بود كه روایات ما ناظر بر فقه عامه مى باشد و مى گفتند:

 

تا آرا و عقاید آنها را به دست نیاورده ایم نمى توانیم از روایات اهل بیت آنچه مقصود واقعى اهل بیت است بفهمیم.

 

ایشان مكتب شیعه را، مكتب در مقابل عامه مى دانستند لذا، نه تنها اقوال عامه را نقل مى كردند بلكه اقوال خود خاصه را نیز بیان مى فرمودند و تنها این كار را نكرد، كتابهائى بود متروك مثل همین مفتاح الكرامه كه بعضى از مجلداتش در زمان ایشان چاپ شده و این كتاب در زمان گذشته در نزد اساتید ارزش نداشت و اگر هم داشت به عنوان نقل الاقوال حساب مى شد. بعد عظمت مفتاح الكرامه به بركت ایشان معرفى شد، لذا من درس ایشان را وقتى كه به نجف رفته بودم و بزرگان از من سوال مى كردند مى گفتم : ایشان به تمام الكلمه فقیه اهل بیت است. و مثل دیگران نبود كه قواعد اصول را بیان كند، بعد از آن روایات را مطرح مى كردند كه آیا این روایات موافق با قواعد هست یا خیر؟ پس ‍ قواعد را اساتید دیگر اصل قرار مى دادند و اول بیان مى كردند، بالعكس حضرت آیت الله العظمى بروجردى ، اول روایات را مطرح مى كردند و با آن ترتیبى كه عرض كردم اول اقوال عامه و نظارت روایات را بر مذهب آنها، بعد از آن قواعد اصولى را مطرح مى كردند كه ببینیم آیا اقوال موافق با اقوال و روایات اهل بیت هستند یا موافق با روایات اهل بیت نیستند در نتیجه معیار: روایات اهل بیت بود كه این عظمتى در درس ایشان بود. ایشان روایات را یكى یكى بررسى مى كردند، برخلاف بقیه آقایان كه دسته دسته روایات را برسى مى كنند و همچنین یك به یك با اقوال عامه مى سنجیدند.

 

…………………………………………………

 

ر.ك:الگوی زعامت ،ص 90.

 

 

 

خصوصیات درس آیت الله بروجردی

 

آیت الله سید مرتضی مبرقعی (فقیه) می گوید:

 

درس آیت الله بروجردی به قول خودش، بیاضچه ای نبود . یعنی چنین نبود که تقریرات اساتید را از بر کرده باشد و بر شاگردان القا کند . درس تحقیقی بود . تا حقیقت مطلب را نمی فهمید و به شاگردانش نمی فهماند ، رد نمی شد . در فهم حقایق و بیان آنها مردی فوق العاده بود . من کسی را مثل ایشان آن چنان مسلط بر منابع و مسائل اسلام ندیدم . در فقه و اصول متبحر و کم نظیر بود .

 

…………………………………………………………..

 

ر.ك:چشم و چراغ مرجعیت ،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ص 78 .

 

 

 

پاسخی بگذارید