آیت الله محمد علی گرامی می گوید:
در زمان آقای بروجردی فردی از اهالی یزد به نام حاجی ابوطالب به مکه رفته بود.به هنگام طواف، بر اثر شدت گرما حالش به هم خورده بود و وقتی نزدیک کعبه برای بوسیدن حجرالاسود رفته بود، حالت تهوع به او دست داده بود، حولهی احرام خود را زیر دهانش میگیرد. سعودیها او را دستگیر میکنند و میگویند: قصد تو توهین به کعبه و حجرالاسود است، بنابراین ، خیلی زود او را اعدام کرده و گردن می زنند. عکس ابوطالب را که جوانی حدوداً 25 ساله بود، قبل از گردن زدن، در حالی که او را چهار زانو نشانده و دستهایش را بستهاند و پس از گردن زدن، در حالی که خون از گردنش فواره میزند و سرش در دامانش افتاده است چاپ کردند. به راستی انسان از قساوت سعودیها تعجب میکند. شیعیان از این کار خیلی متغیر شدند و شاه هم اقداماتی کرد و حتی به عنوان اعتراض، دو سال از رفتن حجاج به کعبه جلوگیری کرد. آقای بروجردی هم از این غائله خیلی ناراحت بود و به وسیلهی شاه و نیز مستقیماً از طریق علمای بلاد اقداماتی کرده بود. مدتها گذشت و این اقدامات به نتیجه رسید و عربستان سعودی برای عذر خواهی و ایجاد مجدد رابطه، سفیرش را که ظاهراً حمزه غوث نام داشت، مامور کرد تا ضمن رسیدن به حضور شاه در قم به محضر آقای بروجردی هم بیاید. از طرف ملک سعود، برای آقای بروجردی هدایای زیادی آورده شده که آقای بروجردی غیر از قرآن، همهی هدایا را بر میگرداند و به آن شخص میگوید: من اینها را به شما هدیه کردم و نیز میفرماید که از طرف من ابلاغ سلام کنید و این آیه را به عنوان هدیه ببرید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیكُمُ السّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدّنْیا» ای اهل ایمان به آن کس که اظهار اسلام میکند و به شما سر تسلیم فرود میآورد نسبت کفر ندهید تا (به بهانهای) مال و جانش را بر خود حلال کنید.
در عربستان به وسیلهی وهابیها، غائلههایی به وجود میآمد که یکی از آنها تخریب قبور ائمه (ع) در بقیع بود. در شهرستانها و از جمله قم، تظاهراتی صورت گرفت ولی دستگاه پهلوی از آن سوء استفاده کرد پدرم نقل میکرد که در جریان تخریب قبور بقیع وقتی جمعیت در مسجد امام جمع شدند، همه گریان و ناراحت بودند و عزاداری میکردند. ناگهان در وسط جمعیت پرچمی نمایان شد و فوراً عکس گرفتند و بعد، پرچم جمع شد. در پرچم نوشته بود که «ما مردم ایران از خاندان قاجار متنفریم». معلوم شد که تمام این ماجرا مقدمهای برای سوء استفاده سردار سپه بود، یا آنها خود سوء استفاده کردند.
…………………………………….
خاطرات آیت الله محمد علی گرامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چاپ1381،ص155.