آيت الله سيد محمد كاظم يزدي ( ره )

 

 

 

آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در سال 1247 هـ . ق در يكي از روستاهاي اطراف يزد پا به عرصه ي وجود گذاشت . وي در دوران نوجواني وارد حوزه ي « دومنار » يزد شد و مدت ها در درس ادبيات استاد ملا محمد اردكاني و نيز زين العابدين عقدايي شركت كرد . دوره ي سطح را در نزد يكي از علماي بزرگ يزد به نام ملاهادي يزدي به پايان برد و سپس راهي حوزه ي اصفهان شد و از محضر علماي بزرگ آن سامان از جمله علامه شيخ محمد باقر نجفي بهره گرفت . آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در سال 1281 هـ  . ق با اجازه و معرفي استادش به نجف مهاجرت كرد و از محضر بزرگاني همچون ميرزاي شيرازي و شيخ مهدي آل كاشف الغطاء استفاده هاي علمي فراواني برد . ايشان پس از رحلت آخوند خراساني ، زعيم بزرگ جهان تشيع شد و در جريان انقلاب مشروطه نيز جزء هواداران مشروعه خواهان بود . آيت الله سيد محمد كاظم يزدي همچنين در جريان اشغال ليبي توسط نيروهاي ايتاليايي و نيز اشغال جنوب ايران توسط انگليسي ها با فتواي تاريخي و سرنوشت ساز جهاد خود ، مسلمانان را به عقب راندن كفار از ممالك اسلامي تشويق كرد . از اين فقيه نامدار آثار زيادي بر جاي مانده است كه مهمترين آنها كتاب معتبر « العروة الوثقي » است كه در حوزه هاي علميه مشهور بود ،‌ و عموم مراجع بر آن حاشيه زده اند .

زندگي نامه تفصيلي حضرت آيت الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي  (ره)

آية اللّه العظمى سيد محمد كاظم طباطبايى , فرزند مرحوم سيد عبدالعظيم يزدى , يكى از فقهاى بزرگ و نامدار قرن چهاردهم است كه از نظر جامعيت در مسائل فرعى فقهى , كم نظير مى باشد.

او عالمى متبحر و فقيهى مدقق است كه جامع كمالات علمى و عملى بود و درفقه جعفرى يكى از مفاخر و از فقهاى نامدار و برجسته عصر اخير مى باشد.

ولادت و تحصيلات:

او بـه سـال 1247 هـجرى در يكى از قرا يزد به نام كسنويه پا به عرصه وجودنهاد و تحصيلات ابتدايى را در زادگاه خود شروع نمود, سپس به اصفهان رفت ومدتى نزد آية اللّه شيخ محمد باقر, و در مـحـضـر صاحب روضات الجنات و برخى ازاكابر ديگر تلمذ نمود تا به مرحله عاليه اجتهاد و اسـتـنـبـاط احـكام شرعى نائل آمد واجتهاد او مورد تاييد اساتيد خود قرار گرفت سپس به نجف اشـرف رهـسـپار گرديد وتمام اوقات خود را صرف تحصيل و تكميل علوم و اندوخته هاى علمى خود نمود وبه حوزه درس مرحوم ميرزا محمد حسن شيرازى پيوست پس از درگذشت او درسال 1312 ه ق , خود به تدريس و تشكيل حوزه درسى پرداخت .

آثار و تاليفات:

تاليفات و آثار قلمى او مطابق آنچه صاحب ريحانة الادب آورده است , به اين قرار مى باشد:

1 ـ بـستان راز و گلستان نياز (در مناجات و دعا)

2 ـ تعادل و تراجيح (در اصول ).

3 ـ حاشيه مكاسب شيخ انصارى .

4 ـ حجية الظن فى عدد الركعات .

5 ـ السؤال و الجواب (مسائل فقهى ).

6 ـ صحيفة الكاظميه .

7 ـ رساله اى در منجزات مريض .

8 ـ الـعـروة الـوثـقى , در برگيرنده ابواب فقهى : طهارت , صلوة , زكات , خمس ,صوم , حج و نكاح مى باشد و مجموعا داراى 3260 مساله فرعى فقهى است كتاب عروة به علت محتوى بودن مسائل فـرعـى ضرورى , مستند و مورد مراجعه و دقت فقها و مراجع بعدى واقع گرديده است و بارها از سـوى فـقـهـاى عـالى مقام محور بحث و تحشيه قرار گرفته است شايد تا كنون دهها جلد كتاب اسـتـدلالـى بر اساس اصل ومحور قرار دادن عروه از سوى فقهاى بزرگ به صورت مستند عروه , مـسـتـمـسـك عـروه يـا حـاشـيـه و نـقـد و بـررسى و توضيح مسائل آن چاپ و تكثير شده و در اختيارعلاقمندان احكام فقهى قرار گرفته است .

شهادت فرزند:

در حـمـله انگليسيها به عراق و مقاومت دليرانه اى كه مردم مسلمان عراق در اثرفتاوى و رهبرى مـراجـع عـاليقدر در مقابل نيروهاى مهاجم انجام دادند, فرزند رشيد اوبه نام آية اللّه حاج سيد مـحمد طباطبائى يزدى نيز شركت جست و در حمله سختى كه به قواى انگليس نمودند, تعداد چـهـار هـزار تـن از نيروهاى بيگانه را از پاى درآوردند و شكست فاحشى به نيروهاى مهاجم وارد آوردند و در اين حمله بود كه فرزند دلبند و مورد علاقه پدر به فيض شهادت نائل آمد و جنازه او را بـا كـمـال احـتـرام از كـاظمين به نجف حمل نمودند و به صحن مطهر علوى رساندند عده اى از شاگردان سيد, متحير بودند كه چگونه اين خبر تاسف آور را به پدر پير برسانند روضه خوانى باخود همراه داشتند, اينگونه خبر را به او رساندند كه جنازه اى در صحن مطهر هست كه ولايت نماز او به عهده شماست , ولى او كه تحصيل كرده مكتب مبارزه و شهادت بود, هرگز از شنيدن اين خبر, آن گـونـه كه انتظار مى رفت , ناراحت نگرديد و كلمه مباركه انا للّه و انا اليه راجعون را سر دادند مـطـابـق نـقـل برخى از ثقات فتوايى هم دررابطه با دفاع از او صادر گرديده است كه از اهميت ويژه اى برخوردار بوده است .

شخصيت سيد از زبان بيگانه :

يـكـى از سـران انـگليس كه در حدود سال 1333 موفق به ملاقات سيد شده بود,در اين خصوص چنين مى گويد:

سـيـد كه بسيار پير بود و عمامه كوچك سفيدى بر سر داشت (گويا در منزلشان عمامه كوچك سـفـيـدى بـر سـر مـى بـستند) و محاسن و ناخنهايش با حناى قرمز خيلى خوب رنگ شده بود و درخشندگى خاصى داشت , بيرون آمد و با كمال سردى وبى اعتنايى به ما خوش آمد گفت و ما را روى حـصـيـرى كـه در بيرون اتاقش افتاده بود,نزديك خود نشاند من متوجه تاثير و نفوذ زياد و حـسـن شـهرت او بودم , در خطوطصورت او قوه جاذبه اى وجود داشت و چشمانش خاكسترى و خـسـتـه مـى نـمود و دروجود نحيف و خسته او يك قدرت و نفوذ خارق العاده در حركت , و بيان اوسحرآميز بود كه من كمتر در كشورهاى اسلامى نظير آن را ديده بودم و بعد مى گويد:سيد با كمال وقار پاكت پول ما را به طرف ما پس زده و با عزمى راسخ گفت كه هنوزموقع آن نرسيده است تا آنجا كه مى گويد:.

مـن اطـمـيـنـان حاصل كردم كه با او نمى توان صحبت كرد و مقام عالى او قابل خريد و فروش نـيـسـت و بـسـيار خوشوقت است كه در اين باب با او صحبتى ننمائيم والبته چنين وضعى را در كشورهاى مصر و حجاز كه همه براى پول به دنبال ما مى دوندنمى توان يافت 2 .

فتواى او درباره جهاد با استعمار غرب :

در آن هـنـگام كه دولت ايتاليا فتواى خود را براى اشغال ليبى در شمال آفريقا به حركت درآورده بـود و مـملكت ايران نيز از سوى همسايه شمالى در اشغال نيروهاى روس , و از جنوب مورد هجوم استعمار انگليس بود, آن مرحوم فتواى زير را صادركرد:.

بسم اللّه الرحمن الرحيم

 در اين ايام كه دول اروپايى مانند ايتاليا به طرابلس غرب (ليبى ) حمله نموده و از طرفى روسها شمال ايران را با قواى خود اشغال كرده اند, و انگليسيها نيز نيروهاى خود را در جنوب ايران پياده كرده اند و اسلام را درمعرض خطر نابودى قرار داده اند, بر عموم مسلمين از عـرب و ايـرانـى واجب است كه خود را براى عقب راندن كفار از ممالك اسلامى مهيا سازند و از بـذل جـان و مـال در راه بـيـرون رانـدن نـيروهاى ايتاليا از طرابلس غرب و اخراج قواى روسى و انـگـلـيـسـى ازايـران هـيچ فروگذار نكنند, زيرا اين عمل از مهم ترين فرايض اسلامى است تا به يارى خداوند دو مملكت اسلامى از تهاجم صليبيها محفوظ بماند.( محمد كاظم طباطبايى)

وفات

آية اللّه سيد كاظم طباطبايى پـس از عمرى مبارزه و تلاش در راه تثبيت فرهنگ آل محمد (ص ), در 28رجب 1337 ه ق در نـجـف اشـرف , در نـود سـالگى به رحمت ايزدى پيوست و در كناردرب طوسى از صحن مقدس مـرتـضـوى مـدفون گرديد

در اينجا نوشته مرحوم ميرزا محمد علي مدرس تبريزي را مي آوريم که گوياي بسياري از مطالب پیرامون این مرجع بزرگ دنیای شیعه و استاد دیگر آیت الله بروجردی است .

مؤلف بزرگوار کتاب گرانقدر ریحانة الادب در لفظ « یزدی » از جمله ترجمه او را به اختصار آورده و می نویسد : « یزدی – سید محمد کاظم بن عبدالعظیم طباطبایی النسب ، یزدی المولد و المنشأ ، نجفی المسکن و التحصیل و المدفن ، از فحول و متبحرین علمای امامیه قرن حاضر – چهاردهم هجرت – که عالمی است متقی و عامل و محقق و مدقق و جامع تمامی علوم دینیه فروعیه و اصولیه ، و سید علمای امت ، و حامل لوای شریعت ، و از مفاخر شیعه و رئیس مذهبی فرقه محقه ، و بالخصوص در فقه جعفری به نهایت متبحر ، و دارای فکری عمیق و نظری دقیق و مرجع تقلید اغلب شیعه و علمای وقت  ، سرآمد فقهای عصر بود .

و حوزه درس او در نجف اشرف انفع حوزه های علمیه و مرجع استفاده اکابر و فحول اساتید بوده ، و مطالب عالیه فقهیه با بیانات سهل و ساده و شیوا به سمع حاضرین رسانده ، و از کثرت احاطه ای که داشته غالب مشکلات آن علم شریف را با تقریبات قریب به فهم عمومی حل نمودی .

باری سید در سال هزار و دویست و چهل و هفت ( 1247 ) ، یا پنجاه و ششم هجرت ( 1256 ) در یکی از قراء یزد متولد ، و بعد از بلوغ به اصفهان رفته و مدتی نزد آقای نجفی – شیخ محمد باقر ، (3) و صاحب روضات الجنات ، و بعضی از اکابر دیگر که شرح حال هر یکی در محل مقتضی از این کتاب نگارش یافته ، و از اجلای فقهای وقت بوده اند تلمذ کرده . تا آن که اجتهاد او مورد تصدیق ایشان بوده ، سپس به نجف اشرف رفته و تمامی اوقات خود را در ادامه تحصیلات عالیه علمیه مصروف داشته ، و به میرزای شیرازی حاج میرزا محمد حسن سابق الذکر و بعضی از اکابر دیگر تلمذ نموده ، و بعد از وفات استاد معظم خود به تدریس علوم دینیه پرداخته ، و بسیار محترم و محل توجه عموم بوده ، تا در موقع نهضت ملی ایران و تبدیل اصول سلطنت قتل او تصمیم شده ، و لکن رؤسا و شیوخ اعراب نجف گرداگرد خانه او را محاصره کرده و در حفظ و حراست وی اهتمام تمام به کار بردند تا آن که غائله هائله رفع و ریاست مذهبی بدو منتهی و مسلم عموم گردید . و از تألیفات و آثار قلمی اوست :

1 – بستان نیاز در مناجات فارسی که در سال وفاتش چاپ شده .

2 – تعادل و تراجیح که بسیار مسبوط و در تهران چاپ شده .

3 – حاشیه مکاسب شیخ مرتضی انصاری .

4 – حجیة الظن فی عدد الرکعات و کیفیة صلوة الاحتیاط و این هر دو در تهران چاپ شده .

5 – السؤال و الجواب در نجف چاپ شده .

6 – صحیفه کاظمیه در بغداد چاپ شده .

7 – عروة الوثقی ، به عربی و طهارت و صلاة و صوم و خمس و زکات و حج و نکاح و بعضی از ابواب فقه را به طرزی خوب و بی سابقه حاوی ، و بارها چاپ ، و علاوه بر این که در حال حیات خود رساله عملیه بوده ، بعد از وفاتش نیز بسیار مطول و محل توجه افاضل و گاهی عنوان درس خارج استدلالین می نمایند .

8 – منجزات المریض ، که با حاشیه مکاسب فوق یکجا چاپ شده ا ست .

و از آثار خیریه آن عالم ربانی مدرسه بزرگی است در نجف اشرف که احسن مدارس آن ارض اقدس بوده ، و شیخ علی مازندرانی از تلامذه او در تاریخ بنای آن گفته :

اسسها بحر العلوم و التقی                                          محمد الکاظم من نسل طبا

« و فی بیوت اذن الله ، اتی »                                       تاریخها الا بحذف ما ابتدا

یعنی از جمله « و فی بیوت اذن الله » اگر حرف واو را حذف کنی عدد ابجدی مابقی که هزار و سیصد و بیست و پنج است ، تاریخ سال قمری هجری ، بنای آن مدرسه است .

ووفات سید در شب سه شنبه بیست و هفتم ، یا هشتم رجب سال هزار و سیصد و سی و هفت هجری (1337) در نجف اشرف واقع ، و در پهلوی در طوسی از صحن مقدس مرتضوی مدفون ، و در بلاد شیعه مجالس ختم و ترحیم اقامه و تعطیل عمومی کرده ، و به وظایف سوگواری قیام می نمودند » .(4)

نوشته ریحانة الادب درباره سید ترجمه گزیده نوشته احسن الودیعه اقا سید محمد مهدی موسوی اصفهانی است . آنچه در آن جا هست و در این جا نیست این است متقن ترین درس به فقهای عصر و فضلای نجف بود .

از تسلط وافرش در فقه و مهارت عجیبی که در این فن داشت این بود که در مسائل فقهی زیاد تأمل نمی کرد ، بلکه سریعاً از کنار آن می گذشت ، و مراحل فقه را با آسان ترین و بهترین وجه طی می کرد ، برای یک مسئله ، نظائر بسیاری از فقه می آورد ، به طوری که وقتی به او می گفتند چیزی از این مطلب دلالت بر موضوع ندارد ، می گفت من این معنی را استشمام می کنم ، و این نبود مگر از تسلط بسیار او در فقه ، و اطلاع فراوان او در فروع فقهی .

بعد از وفات استادش میرزای شیرازی ریاست تدریس برای جمعی از طلاب به او رسید ، ولی چنان که باید مشهور نشد تا این که واقعه مشروطه پدید آمد ، و سید به واسطه اطلاعاتی که از تهران و اصفهان و تبریز و همدان می رسید و علمای این شهرها واقع امر را برای او می نوشتند ، از دخالت در کار مشروطه تقاعد ورزید تا جایی که قصد قتلش کردند . کاش در آن زمان جماعتی از مردم نجف در تهران بودند و حقیقت امر را از نزدیک می دیدند . بعدها حقیقت برای دیگران روشن شد و از کرده های خود پشیمان شدند » (5).

هر چند بر اثر دار زدن شهید حاج شسیخ فضل الله نوری و بازیهایی که سردمداران مشروطه و ایادی بیگانه در تهران درآوردند ، آیت الله یزدی خود را به کلی از سیاست کنار کشیده بود ، و این هم بر اثر اخبار دولتی بود که بعضی از خیرخواهان به او می دادند که بداند در این ماجرا ایادی اجنبی دخالت دارد و آن مرجع بزرگ به هوش باشد که از وی سوء استفاده نکنند ، با این وصف آیت الله یزدی در آن جا که علم و اطلاع پیدا می کرد که باید در امر سیاست دخالت کند خودداری نمی فرمود . او که هفت سال بعد از آیت الله خراسانی در جهان می زیست و در نجف اشرف مرجعیت مطلق داشت ، در حمله قوای انگلیس برای اشغال عراق در سال 1920 میلادی فتوای جهاد صادر کرده و برای تقویت مجاهدین فرزند بزرگش آقا سید محمد را با بسیاری از علمای شیعه تا میدان جنگ اعزام داشت .

در زمان مرجعیت او دولت ایتالیا قوایی را برای اشغال کشور لیبی در شمال آفریقا به حرکت درآورده بود . کشور ما ایران هم از شمال در اشغال قوای روس و از جنوب مورد هجوم استعمار انگلیس بود .

در آن لحظه حساسی که بر دنیای اسلام می گذشت ، مرحوم آیت الله یزدی فتوای تاریخی خود را خطاب به تمامی مسلمانان اعم از هر فرقه صادر کرد . این فتوای تاریخی از مرجعی بزرگ و بیدار در دفاع از حدود و ثغور ممالک اسلامی در مقابل حمله و اشغال قوای استعمال صلیبی یعنی کافران ایتالیا و روس و انگلیس بود . ما این فتوا را از مجله العلم سال دوم شماره ششم ذیحجه سال 1329 ترجمه می کنیم . اصل آن عربی است . جالب است که این فتوا چهار روز قبل از وفات آیت الله خراسانی در دهم ذیحجه همان سال صادر شده است .

بسم الله الرحمن الرحيم

در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب ( لیبی ) حمله نموده و از طرفی روسها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند و انگلیسها نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده اند بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روس و انگلیس از ایران هیج فروگذار نکنند ، زیرا این عمل از مهم ترین فرایض اسلامی است ، تا به یاری خداوند مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی ها محفوظ بماند » .

مرحوم آیت الله یزدی در ایام مرجعیت خود در عالم تشیع منشأ خدمات بزرگی شد . دهها شاگرد مبرز در فقه و اصول که بسیاری از آنها مجتهد مطلق بودند و جمعی هم به مرجعیت رسیدند ، تحویل جامعه اسلامی داد .

بسیاری از این بزرگان شاگردان مشترک آیت الله یزدی و خراسانی بودند ، و بعضی هم شاگرد مخصوص او بودند . کتاب عروة الوثقی و حاشیه آن بزرگوار بر مکاسب استادش شیخ انصاری از آثار ذی قیمت اسلامی ما در فقه شیعه امامیه است . بر کتاب اول یعنی عروه تا کنون دهها کتاب و هرکدا م در مجلدات زیاد یا شرح یا حاشیه نوشته اند

……………………………………………………………………..

1-ريحانة الادب , ج 6 , ص 392 .

2- مجله نور علم , دوره دوم , شماره سوم , ص 82 . 3- الذريعه , ج 15 , ص 352 . در مورد بررسى زندگى ايشان مى توان به منابع زير مراجعه نمود:. احـسـن الوديعه فى تراجم مشاهير مجتهدى الشيعه , ج 1 , ص 152 تا 156 ـ اعيان الشيعه , ج 46 , ص 206 و207 ـ الفوائد الرضويه , ص 596 تا 598 ـ معجم المؤلفين , ج 11 , ص 156 تا 157 ـ معجم رجـال الـفكر والادب خلال الف عام , ص 285 ـ علماى معاصرين , ص 113 و 114 ـ ماضى النجف و حاضرها, ج 3 , ص 8 ,9 , 121 و 198 ـ مجله نور علم , دوره دوم , شماره 3 , صفحات 76 تا 86.

3-ِآیت الله شیخ محمد باقر نجفی فرزند آیت الله شیخ محمد تقی اصفهانی صاحب حاشیه .

4- واقعه مشروطه که سید مخالف آن بوده است ، و آیت الله آخوند خراسانی و شیخ عبد الله مازندرانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی موافق بوده اند .

5- احسن الودیعة ، ص 152 .

 

 

 

پاسخی بگذارید