با سپاس فراوان از حضرت عالی که قبول زحمت فرمودید و مصاحبه با مجله ما را پذیرفتید . خواهشمندیم به گوشه ای از خدمات و آثار آیت الله بروجردی اشاره بفرمایید .
استاد : آیت الله بروجردی خدمات گوناگونی انجام داده اند :
تهیه و چاپ کتابهای مفید ، که برخی از آنها ناشناخته بودند ، مانند “خلاف” شیخ طوسی ، “جامع الرواة” اردبیلی ، “مفتاح الکرامة” ، “قرب الاسناد” ،”جعفریات” و “جامع الاحادیث شیعه” که به نظارت خود حضرت آیت الله بروجردی تهیه و تنظیم و چاپ شد .
تعمیر و ساختن مسجد ، مدرسه ، حسینیه ،درمانگاه ، کتابخانه و … از جمله : مسجد اعظم قم ، کتابخانه عظیم آن که چهار هزار جلد کتاب خطی و متجاوز از بیست هزار جلد کتاب چاپی دارد . مدرسه علمیه خان ، رضویه ، جانی جان ، بیمارستان نکویی (ثلث اموال مرحوم نکویی در اختیار ایشان بود . از آن ثلث بیمارستان نکویی را ساختند) ، قبرستان وادی الاسلام قم و … در شهرستان ها هم مدرسه ، مسجد و… بنا کردند ، ازجمله : در شهر باختران ، مدرسه علمیه ، کتابخانه و مسجد ساختند . البته در این که چه کسانی این مدارس و مساجد را در اختیار بگیرد و اداره کند ، دقت داشتند . لذا برای اداره مدرسه و مسجد باختران ، شهید اشراقی و مرحوم حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی سده ای را فرستادند . که مرحوم جبل عاملی دوام نیاوردند ولی شهید اشراقی ماندگار شدند تا عاقبت الامر به شهادت رسیدند . در کربلا نیز حسینیه ساختند . در نجف اشرف ، بهترین مدرسه را در سه طبقه با کتابخانه بنا کردند . برای این کتابخانه ، 35 صندوق کتاب از قم فرستادند .
در سامرا ، ناصبی ها ، زوار ائمه اطهار (ع) را مورد آزار و اذیت قرار می دادند ؛ لذا حسینیه ای با تجهیزات کامل بهداشتی و رفاهی برای استفاده زوار ساختند .
راجع به حوزه علمیه قم باید بگویم علت مبقیه حوزه علمیه قم بودند ، زیرا پس از فوت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، در تمام حوزه بیش از چند طلبه به چشم نمی خورد . آن هم شمشیر میر غضب ، رضاخان ، بالای سرشان . رضاخان نفس ها را بریده بود . ایشان به حوزه علمیه قم رونق علمی بخشید ، حوزه را احیا کرد ، به طالب علم آبرو داد .
آیت الله بروجردی ، بی شک ، مایه عزت مسلمین بود ، لطفا دراین باره توضیح بفرمایید .
استاد : به نظر من آیت الله بروجردی ، عزّ مسلمین بوده و هست .
آیت الله بروجردی ، خوابی بود که مردم دیدند و دیگر نخواهند دید !
از ابعاد علمی آن بزرگ ، صحبت بفرمایید .
استاد : عالمی با این جامعیت من ندیده ام . در اکثر علوم صاحب نظر بود . به گفته خودش : برای هر موضوع فقهی ، پرونده ای تهیه کرده بود و به تمام زوایای آن رسیدگی کرده بود . از مطالعه خسته نمی شد . می فرمود :
“من ناراحتی ها و خستگی های خود را با مطالعه برطرف می کنم .”
در علم اصول یقیناً کمتر از معاصرین خود نبود . حاشیه ایشان بر کفایه از حواشی محققانه کفایه است . (متأسفانه این حاشیه پر ارزش تا کنون چاپ نشده است .)
ایشان با مرحوم قوچانی محشی کفایه ، مقرر درس مرحوم آخوند بودند .
می فرمودند : “حاج میرزا کلباسی ، که در اصفهان ، رسائل را نزد ایشان خوانده بودم . در نجف اشرف ، در جلسه تقریر من از آخوند ، شرکت می کرد .”
با این حال ، فقه را مبتنی بر اصول نمی دانست . می توانست ، تمام فقه را بدون نیاز به اصول بحث و مطرح کند . درباره مقام و رتبه علمی آیت الله بروجردی ، نمونه ای نقل می کنم .
مرحوم آیت الله حاج سید جمال الدین گلپایگانی ، که از فقها و عارفان بزرگ بود ، از آیت الله بروجردی پرسیده بود : اعلم نجف کیست که موقوفه ای را بوسیله او به طلاب برسانیم .
آیت الله بروجردی در پاسخ نوشتند : آیت الله حاج سید جمال الدین !
آیت الله حاج سید جمال الدین گلپایگانی ، برای معالجه به تهران آمده بود و در بیمارستان بازرگانان (نجمیه) بستری بود . وقتی به ملاقات ایشان رفتیم ، فرمود : “به حاج آقا حسین سلام مرا برسانید و بگویید : اگر بنا بود سید جمال ، مقلد باشد از شما تقلید می کرد .”
و فرمود : “ما تصور می کردیم که بعد از مرحوم حاج میرزا حسین نائینی ، اعلمی وجود ندارد ، ولی هنگامی که آیت الله حاج آقا حسین بروجردی را دیدیم ، از مرحوم نائینی یادمان رفت !”
از آن جهت که مرحوم آیت الله حاج سید جمال الدین گلپایگانی ، اهل معنی و عرفان بود ، به آسانی به کسی “آیت الله” نمی گفت ؛ اما نسبت به مرحوم آیت الله بروجردی ، چنین تعبیر می کرد .
لطفاً درباره مهر و عطوفت آن بزرگوار ، نسبت به طلاب و علمای بزرگ صحبت کنید .
استاد : بسیار خدوم و با محبت بود . می فرمود :”سحرها که بیدار می شوم به فکر حجره های مدارس قم و شهرستان ها هستم . به فکر پیرمردهای حوزه قم و دیگر شهرستان ها هستم . فکر می کنم که فلان عالم از کار افتاده ، چگونه اداره می شود . باید اداره اش کرد .”
توجه کنید ! نمی فرمود : سحرها که بیدار می شوم نافله شب می خوانم و … بلکه می فرمود : “در فکر طلاب و علما هستم که چگونه زندگی را می گذرانند!”
از آن جا که بسیار پر مهر و محبت بودند ، اگر در سر درس و یا محفل علمی ، از سخن کسی عصبانی و از روی عصبانیت آن شخص را مورد خطابه قرار می دادند و مطلبی را می گفتند ، به شدت متأثر می شدند ، به نحوی که تا رضایت طرف را جلب نمی کردند و جبران آن برخورد از روی عصبانیت را نمی کردند ، آرام نمی گرفتند . از باب نمونه :
حضرت آیت الله بروجردی در مسجد عشقعلی اصول مباحثه می کردند . روزی یکی از فضلا به نام آقا شیخ علی چاپقلی اشکال کردند . حضرت آیت الله بروجردی عصبانی شدند . به نحوی آقا شیخ علی متأثر شد و منقلب ، که می خواست گریه کند . مباحثه تمام شد . نماز مغرب را تمام کرده بودم که مشهدی رضا ، خدمتکار آقا ، آمد و گفت : آقا از مباحثه که برگشتند ، ما بین در کتابخانه و اندرون ایستاده و متأثرند و فرمودند : بروید به آقای خوانساری بگویید بیاید . این جانب با عجله نماز عشاء را خواندم و پیش آقا رفتم . دیدم ایشان با حالت ناراحتی و تأثر شدید ، بین در کتابخانه و اندرونی ایستاده اند ! تا من رسیدم به من فرمودند :
“این چه حالتی بود که از من صادر شد ؟ یک نفر عالم ربانی را رنجاندم . الان باید بروم و دست ایشان را ببوسم و حلالیت بطلبم که از من بگذرد و بعد بیایم نماز مغرب و عشاء را بخوانم !”
عرض کردم : ایشان در مسجد شاه زید ، امام جماعت هستند و بعد از نماز مسأله می گویند و برای مردم موعظه می کنند ؛ لذا تا دو سه ساعت از شب گذشته منزل نمی آیند . من به ایشان اطلاع می دهم که آقا صبح به منزل شما خواهند آمد .
آقا قبول فرمودند .صبح شد ،من رفتم حرم .از حرم که برگشتم دیدم آقا سوار بر درشکه در منزل منتظر من هستند . در خدمتشان رفتیم منزل آقا شیخ علی . وقتی آقا ، آقای شیخ علی را دیدند ، خواستند دست او را ببوسند که نگذاشت .
می فرمودند : “از من بگذرید از حالت طبیعی خارج شدم و به شما پرخاش کردم و …”
آقا شیخ علی گفت : “شما سرور مسلمین هستید . برخورد شما باعث افتخار من بود و …”
آقا تکرار کردند : “از من بگذرید مرا عفو کنید .”
بالأخره این برخورد موجب شد که آقا شیخ علی تا آخر عمر مورد مراحم و عطوفت آیت الله بروجردی قرار بگیرد .
روی همین مهر و عطوفت به علما ، فضلا و طلاب بود که به بهانه های مختلف در فکر نفع رسانی به آنان بود . حتی برخی را که از وضع علمی آنان آگاه بود اما به نام لجنه تحقیقی نگه می داشت تا بهره ای ببرند . کلاً ایشان نسبت به اهل علم بسیار احترام می کرد ، حتی با کسانی که در گذشته نسبت به او خوش رفتاری نکرده بودند ، بسیار مهربان بود و همه چیز را نادیده می گرفت .
از توجه حضرت آیت الله بروجردی به امور معنوی بفرمایید که برای ما و طلاب عزیز سودمند خواهد بود .
استاد : او اهل تظاهر نبود . وقتی که به نماز می ایستاد (مخصوصا اگر تنها بود) حالش دگرگون می شد ، به گونه ای که قادر به ادای کلمات نبود ؛ از این روی نمازش خیلی طول می کشید . مردی که در درس آنچنان بلیغ بود ولی اینجا کند حرکت می کرد . با تأنی و حضور قلب نماز می گزارد .
زیاد شنیده ایم که به امور معنوی طلاب توجه داشتند . لطفاً در این باره صحبت بفرمایید .
استاد : برای اصلاح حال طلاب ، خیلی می کوشید . برخی از روزهای چهارشنبه و آغاز تعطیلات طلاب را نصیحت می کرد و این نصایح خیلی مؤثر واقع می شد .
می فرمود : “ای کاش کسی مثل حاج میرزا علی آقای شیرازی ، در قم می بود و طلاب را موعظه می کرد .” البته گاهی از وی دعوت می کرد که به قم بیایند و طلاب را نصیحت کنند .
با این که حاج میرزا علی آقای شیرازی ، در اصفهان شاگردش بوده است ، ولی خیلی به وی احترام می کرد .
حضرت آیت الله بروجردی بارها فرموده بودند که : “من غیر خداوند ، تبارک و تعالی ، به احدی اظهار حاجت نکرده ام .” لطفا اگر نمونه ای دراین باره دارید بفرمایید .
استاد : در یکی از سال ها قبل از رمضان و مصادف با زمستان ، حضرت آیت الله بروجردی فرمودند :
“در این ماه وجوه نرسیده است ؛ لذا بنا دارم که به آقای خلخالی در نجف بنویسم که شهریه و نان حوزه نجف را ندهند و برای شهریه طلاب حوزه علمیه قم اگر وجوه رسید خواهیم پرداخت و گرنه نخواهیم پرداخت .”
عرض کردم : شما همان روش آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را پیش بگیرید .
فرمودند : “به چه نحو بود ؟”
عرض کردم : آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به وکلای خود در بلاد ایران مانند مرحوم حاج آقا یحیی تنکابنی در تهران و آقای صدیقین در اصفهان و آقایان : شیخ حسین مقدس و مصباح در مشهد مقدس ، می نوشتند و آن آقایان وجوه را فراهم می کردند و ارسال می داشتند . وکلای حضرت عالی از وکلای آن مرحوم اقوی می باشند . حضرت عالی وکیلی مثل آیت الله حاج سید احمد خوانساری را دارید .
فرمود : “من تا کنون به غیر از خداوند تبارک و تعالی به احدی اظهار حاجت نکردم و این کار را نمی کنم .”
دو روز گذشت . شب بود و من در بیرونی بودم . ساعت یازده شب شخصی وارد شد و گفت : ده دقیقه ای با آقا کار دارم . توسط خدمتکار پیغام دادم . آقا این شخص را به حضور پذیرفتند . طولی نکشید که این شخص از خدمت آقا برگشت و رفت . صبح که خدمت آیت الله بروجردی رسیدم فرمودند : “تا سه ماه شهریه قم و نجف و دیگر شهرهای ایران را داریم !”
حضرت آیت الله بروجردی شدیداً با سخاوت بوده اند . لطفاً درباره ایشان اگر نمونه هایی به یاد دارید بفرمایید .
استاد : با آنکه بسیار ساده زندگی می کرد و با اجاره ملکی که در بروجرد داشت ، اداره می شد ولی خیلی سخاوتمند بود .
یادم هست : یکی از روحانیون شهرستان ساوه ، مقداری سهم امام آورده بود . ایشان پول را گرفتند و مقداری هم روی آن گذاشتند به آن آقا بازگرداندند .
این وضع به نظر یکی از اصحاب ایشان سخت آمد ؛ لذا تذکر داد که آقا آن شخص قوانین می خواند یعنی وضع علمی اش خیلی بالا نیست . همان مقداری که آورده برگردانید کافی است . آقا فرمود : “آیا زن و بچه اش هم ، قوانین می خوانند .”
در زمان جنگ بین الملل دوم ملکی داشتند در بروجرد که به 6 هزار تومان فروخته بودند . پول این ملک در پاکتی بود . اهل علمی برای 60 تومان کرایه معوقه منزل ، تقاضای کمک کرده بود . ایشان به اندازه اجاره منزل آقا پول در پاکتی گذاشته بود . وقتی آن شخص مراجعه کرده بود اشتباهاً پاکت پول ملک را می دهند . آن آقا پس از اطلاع از داخل پاکت مراجعه می کند و پاکت را تقدیم آقا می کند . اما آقا نمی پذیرند و پس نمی گیرند . می فرمایند : “چیزی را که داده ایم پس نمی گیریم .”
در زمان دکتر مصدق پولها را عوض کردند . روزی ایشان فرمود : “پانصد تومان از پولهای ما باطل شده و زمانش گذشته است .”
اظهار خرسندی می کردند که : “این مبلغ از مال شخصی (مال الاجاره) من بود و متعلق به سهمین نبود .”
یادم هست در زمانی که وضع مالی ایشان چندان مناسب نبود ، روحانی مراجعه کرد و قبض ده تومانی داشت که می خواست آقا امضا کند تا آنرا دریافت کند . در همین زمان کسی مراجعه کرد و مقداری سهم داد . آقا آن سهم را با آن قبض امضاء شده به آن روحانی داد . شخص مراجعه کننده که تحت تأثیر کرم آقا قرار گرفته بود ، چندین برابر پولی را که داده بود پرداخت کرد . بسیاری از هدایایی را که برای ایشان می آوردند هرگز مورد استفاده خودشان قرار نمی گرفت و همه را به دیگران می بخشیدند . از کابل و مشهد چند عدد پوستین برای ایشان آوردند ، ولی همان سال زمستان ، خود ایشان پوستین بر تن نداشتند . گاهی بخشی از عبای خودش پاره بود و به خاطر حجبی که داشت پارگی را پنهان می کرد ، ولی در همان زمان اگر عبای مرغوب و بهتری برای ایشان هدیه می آوردند به دیگری می بخشید .
یکی از ویژگی های برجسته آیت الله بروجردی ، خلوص در عمل بوده است . لطفاً اگر خاطره ای در این باره دارید بیان کنید .
استاد : روزی خدمت آیت الله بروجردی نشسته بودم . عده ای از اصحاب ایشان ، از خدمات و کارهای آن بزرگوار تمجید می کردند . من ساکت بودم و چیزی اظهار نمی کردم . رو کردند به من و فرمودند :
شما چرا ساکت هستید ؟ یک مطلبی بگویید .
عرض کردم در روایت دارد : “اخلص العمل فإن الناقد بصیر بصیر “
تا این عبارت را خواندم ، اشک از دیدگانشان جاری شد و حالشان دگرگون گردید . رو کردند به آقایان فرمودند : “بله ! اگر در قیامت شما باشید مسأله حل است ولی نه . اخلص العمل فإن الناقد بصیر بصیر .”
پس از آن هرگاه به من بر می خوردند می فرمودند : “خلص العمل فإن الناقد بصیر بصیر .”
و حالشان دگرگون می شد . آیت الله بروجردی واقعا به معاد باور داشت و به آن یقین کرده بود .
آیت الله بروجردی به گفته بسیاری از شاگردان و نزدیکان آن بزرگوار پرکار و کوشا بوده اند . لطفا در این باره اگر مطلبی دارید بفرمایید .
استاد : آیت الله بروجردی همانطور که عرض کردم از کار خسته نمی شد . زندگی روزانه او از آغاز روز تا پایان شب به تلاش می گذشت .
حدود شش ماه بین الطلوعین خدمتشان می رفتیم تا کتاب فهرست منتخب الدین را حاشیه و مستدرک کنند . این کتاب مطابق فهرست شیخ طوسی پیش رفته و در واقع متمم آن است .
رابطه آیت الله بروجردی با علمای زمان خودشان چگونه بود؟
استاد : ارتباط ایشان با علمای زمان خود بسیار احترام آمیز بود . به آیات ثلاث : (حجت ، خوانساری و صدر) بسیار احترام می گذاشت . و در مسائل مهم با آنان مشورت می کرد . با امام خمینی رحمت الله علیه رابطه بسیار خوب و صمیمی داشت و در مواقع حساس با ایشان مشورت می کرد .
در پایان اگر لطف کنید و ما و دیگر طلاب را نصیحت کنید ، متشکریم .
استاد : امور معنوی آیت الله بروجردی باید دنبال بشود . بر حوزه علمیه است که طریقه آیت الله بروجردی را در فقه دنبال کنند . اگر این شیوه ، دنبال شود طلبه ملا می شود و به نتیجه می رسد .
اساتید باید به تاریخ مسأله فقهی بپردازند و همانگونه که در سند روایت اجتهاد می کنند در متن روایت نیز اجتهاد کنند : از حیث دلالت، تعارض و زمان صدور .
فقه آیت الله بروجردی از قوی ترین و مطمئن ترین فقه هاست ؛ از این روی باید در حوزه ها رواج پیدا بکند . بسیاری از علما بر عروة الوثقی حاشیه زده اند ؛ اما چند حاشیه بیشتر علمی نیست که یکی از آنها حاشیه آیت الله بروجردی است . از این حاشیه به خوبی می توان به قدرت علمی آیت الله بروجردی پی برد .
خلاصه مطلب این است که : مرگ دنبال انسان است ، امروز یا فردا انسان می میرد . حال که اینطور است و انسان در دنیا نمی ماند چرا حقوق مسلانان را پایمال کند . بله ، اگر انسان برای همیشه در این دنیا می ماند شاید جای این بود که فکرهایی بکند و در خدشه دار کردن شخصیت این و آن ، اندیشه کند ؛ اما آدمی که می میرد و صحنه حساب را در پیش روی دارد ، چرا باید اشخاص را مورد هجوم زبانی و قلمی خود قرار بدهد ؟ البته در این دنیا هم حساب هست ! دیدیم افرادی را که نسبت به بزرگان بی ادبی می کردند و چوب خوردند که بسیار عبرت انگیز بود .
دنیا بی حساب نیست . هم در این دنیا و هم در آن دنیا نظام اتمّ است .
خداوند همه ما را از هوای نفس ، نگه دارد .
……………………………………………………………………………………………
منبع:مجله حوزه،شماره 43-44، مصاحبه با آیت الله سید مصطفی خوانساری ،ص 59