احكام نگاه كردن

 

 

 

مسأله 2442- نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم و دختری كه نُه سالش تمام نشده ولی خوب و بد را می‌فهمد، و همچنین نگاه كردن به موی آنان ـ چه با قصد لذّت و چه بدون آن ـ حرام است، و نگاه كردن به صورت و دست‌ها اگر به قصد لذّت باشد حرام است، بلكه احتیاط واجب  آن است كه بدون قصد لذّت هم به آن‌ها نگاه نكند، و نیز نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم  حرام می‌باشد.

مسأله 2443- اگر انسان بدون قصد لذّت به صورت و دست­های زن­های اهل كتاب ـ مثل زن­های یهود و نصاری ـ نگاه كند، در صورتی كه نترسد به حرام بیفتد اشكال ندارد، و احتیاط واجب آن است كه به غیر صورت و دست­های آنان نگاه نكند.

مسأله 2444- زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند، بلكه احتیاط واجب آن است كه بدن و موی خود را از پسری هم كه بالغ نشده ولی خوب و بد را می‌فهمد بپوشاند.

مسأله 2445- نگاه كردن به عورت دیگری حتّی به عورت بچّۀ غیر ممیزی كه خوب و بد را می­فهمد حرام است، اگرچه از پشت شیشه یا در آئینه یا آب صاف و مانند ‌این­ها باشد؛ ولی زن و شوهر می‌توانند به تمام بدن یكدیگر نگاه كنند.

مسأله 2446- مرد و زنی كه با یكدیگر محرمند، اگر قصد لذّت نداشته باشند، می‌توانند غیر از عورت به تمام بدن یكدیگر نگاه كنند.

مسأله 2447- مرد نباید به قصد لذّت به بدن مرد دیگر نگاه كند، و نگاه كردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذّت حرام است.

مسأله 2448- مرد نباید عكس زن نامحرم را بیندازد، و اگر زن نامحرمی ‌را بشناسد، نباید به عكس او نگاه كند.

مسأله 2449- اگر زن بخواهد زن دیگر، یا مردی غیر از شوهر خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بكشد، باید چیزی در دست كند كه دست او به عورت آن مرد نرسد، و همچنین است اگر مرد بخواهد مرد دیگر، یا زنی غیر زن خود را تنقیه كند، یا عورت او را آب بكشد.

مسأله 2450- اگر مرد برای معالجۀ زن نامحرم ناچار باشد كه او را نگاه كند و دست به بدن او بزند اشكال ندارد، ولی اگر با نگاه كردن بتواند معالجه كند نباید دست به بدن او بزند، و اگر با دست زدن بتواند معالجه كند نباید او را نگاه كند.

مسأله 2451- اگر انسان برای معالجۀ كسی ناچار شود كه به عورت او نگاه كند، بنابراحتیاط واجب باید آئینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه كند، ولی اگر چاره‌ای جز نگاه كردن به عورت نباشد اشكال ندارد.

مسائل متفرقۀ زناشوئی

مسأله 2452- كسی كه به واسطۀ نداشتن زن به حرام می‌افتد، واجب است زن بگیرد.

مسأله 2453- اگر شوهر در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد از عقد معلوم شود كه باكره نبوده، می‌تواند عقد را به هم بزند.

مسأله2454- ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتی كه كسی در آن جا نیست و دیگری هم نمی‌تواند وارد شود، حرام است، چه به ذكر خدا مشغول باشند یا به صحبت دیگر، خواب باشند یا بیدار، ولی اگر طوری باشد كه كس دیگر بتواند وارد شود، یا بچّه‌ای كه خوب و بد را می‌فهمد در آن جا باشد اشكال ندارد.

مسأله 2455- اگر مرد مَهر زن را در عقد معین كند و قصدش‌ این باشد كه آن را ندهد، عقد صحیح است، ولی مَهر را باید بدهد.

مسأله 2456- مسلمانی كه منكر خدا یا پیغمبر شود، یا حكم ضروری دین ـ یعنی حكمی‌ را كه مسلمانان جزء دین اسلام می‌دانند مثل واجب بودن نماز و روزه ـ انكار كند، در صورتی كه بداند آن حكم ضروری دین است  مرتد می‌شود.

مسأله2457- اگر زن پیش از آن كه شوهرش با او نزدیكی كند ـ به طوری كه در مسأله پیش گفته شد ـ مرتد شود، عقد او باطل می‌گردد، و همچنین است اگر بعد از نزدیكی مرتد شود ولی یائسه باشد ـ یعنی اگر سیده است شصت سال و اگر سیده نیست پنجاه سال او تمام شده باشد ـ ، اما اگر یائسه نباشد، باید به دستوری كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عدّه نگه دارد، پس اگر در بین عدّه مسلمان شود عقد باقی، و اگر تا آخر عدّه مرتد بماند، عقد او باطل است.

مسأله 2458- مردی كه مسلمان­زاده است، اگر مرتد شود زنش بر او حرام می‌شود، و باید به مقداری كه در احكام طلاق گفته می‌شود، عدّۀ وفات نگه دارد.

مسأله 2459- مردی كه از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده، اگر پیش از نزدیكی با عیالش مرتد شود، عقد او باطل می‌گردد، و اگر بعد از نزدیكی مرتد شود، چنانچه زن او در سن زن­هایی باشد كه حیض می‌بینند باید آن زن به مقداری كه در احكام طلاق گفته می‌شود عدّه نگه دارد، پس اگر پیش از تمام شدن عدّه شوهر او مسلمان شود عقد باقی و گرنه باطل است.

مسأله 2460- اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهری بیرون نبرد و مرد هم قبول كند، نباید زن را از آن شهر بیرون ببرد.

مسأله 2461- اگر زن انسان از شوهر دیگرش دختری داشته باشد، انسان می‌تواند آن دختر را برای پسر خود كه از آن زن نیست عقد كند، و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد كند، می‌تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید.

مسأله 2462- اگر زنی از زنا آبستن شود، در صورتی كه خود آن زن، یا مردی كه با او زنا كرده، یا هر دوی آنان مسلمان باشند، برای آن زن جایز نیست بچه را سقط كند.

مسأله 2463- اگر كسی با زنی كه شوهر ندارد و در عدّۀ كسی هم نیست زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند و بچه‌ای از آنان پیدا شود، در صورتی كه ندانند از نطفه حلال است یا حرام، آن بچه حلال زاده است.

مسأله 2464- اگر مرد نداند كه زن در عدّه است و با او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند و بچه‌ای از آنان به دنیا آید، حلال زاده است و شرعاً فرزند هر دو می‌باشد، ولی اگر زن می‌دانسته كه در عدّه است، شرعاً بچه فرزند پدر است، و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به یكدیگر حرام می‌باشند.

مسأله 2465- اگر زن بگوید یائسه­امنباید حرف او را قبول كرد، ولی اگر بگوید شوهر ندارم حرف او قبول می‌شود.

مسأله 2466- اگر بعد از آن كه انسان با زنی ازدواج كرد، كسی بگوید آن زن شوهر داشته و زن بگوید نداشتم، چنانچه شرعاً ثابت نشود كه زن شوهر داشته، باید حرف زن را قبول كرد.

مسأله 2467- تا هفت سال دختر تمام نشده پدر نمی‌تواند او را از مادرش جدا كند.

مسأله 2468- مستحب است در شوهر دادن دختری كه بالغه است ـ یعنی مكلف شده ـ عجله كنند، حضرت صادق (ع) فرمودند: یكی از سعادت­های مرد آن است كه دخترش در خانۀ او حیض نبیند.

مسأله 2469- اگر زن مَهر خود را به شوهر صلح كند كه زن دیگر نگیرد، احتیاط واجب  آن است كه زن مَهر را نگیرد و شوهر هم با زن دیگر ازدواج نكند.

مسأله 2470- كسی كه از زنا به دنیا آمده، اگر زن بگیرد و بچه‌ای پیدا كند، آن بچه حلال زاده است.

مسأله 2471- هر گاه مرد در روزۀ ماه رمضان، یا در حال حیض زن با او نزدیكی كند معصیت كرده، ولی اگر بچه‌ای از آنان به دنیا آید حلال زاده است.

مسأله 2472- زنی كه یقین دارد شوهرش در سفر مرده، اگر بعد از عدّۀ وفات ـ كه مقدار آن در احكام طلاق گفته خواهد شدـ، شوهر كند و شوهر اوّل از سفر برگردد، باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولی اگر شوهر دوم با او نزدیكی كرده باشد، زن باید عدّه نگه دارد و شوهر دوم باید مَهر او را مطابق زن­هایی كه مثل او هستند بدهد، ولی خرج عدّه ندارد.

 

 

 

پاسخی بگذارید