اين مصاحبه به اين صورت انجام شد كه آيتالله استادى (سرپرست كتابخانه در پنجسال اخير) به هفتسؤال مطرح شده كتبا پاسخ دادند.
پيام حوزه: از چه زمانى با كتابخانه مسجد اعظم آشنا شديد؟
آيتالله استادى: بنده در زمان افتتاح كتابخانه و پس از آن، در قم بودم، اما چون اوايل تحصيلم بود و كتابهاى لازم را هم تهيه كرده بودم، به كتابخانه مراجعهاى نداشتم، فقط به خاطر دارم كه همان زمانها دو نسخه خطى در ميان كتابهايم بود كه براى اهداى آنها به كتابخانه مسجد اعظم رفتم و شايد اين اولين بارى بود كه به اين كتابخانه رفتم.
سالها گذشت و حقير به فهرست نگارى علاقهمند شدم و كارهايى در اين زمينه انجام دادم، از جمله: فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مدرسه فيضيه قم و كتابخانه مدرسه حجتيه قم كه توسط اينجانب تاليف و چاپ شد. گويا يكى از علما و اساتيد (1) كه با كارهاى من آشنا شده بود با آيتالله حاج ميرزا ابوالقاسم آشتيانى سرپرست كتابخانه مسجد اعظم، صحبت كرده و موافقت ايشان را براى نگارش فهرست نسخههاى خطى كتابخانه جلب كرده بود از اين رو هنگامى كه بنده اظهار آمادگى براى نوشتن فهرست كردم، آيتالله دانش آشتيانى استقبال نمودند.
ماههاى متوالى عصرها به كتابخانه مىرفتم و نسخهها را بررسى و در فيشهايى فهرست مىكردم و هنگامى كه اينكار پايان پذيرفت، فيشها را به منزل بردم و بقيه كار را در منزل انجام دادم يعنى با مراجعه به كتابهاى فراوان فيشها را تكميل تا به مرحله آمادگى براى چاپ رسيد و چاپ شد و بحمدالله مورد استفاده قرار گرفت.
پيام حوزه: تعداد نسخههاى خطى اين كتابخانه چقدر بود؟
آيتالله استادى: كتابخانه حدود شصت هزار جلد كتاب چاپى و حدود چهار هزار نسخه خطى دارد و اين كتابها جز تعداد بسيار اندكى كه شايد به دستور آيتاللهالعظمى بروجردىرحمه الله خريدارى شده باشد، همه اهدايى است، زيرا ظاهرا اين كتابخانه در هيچ زمانى بودجهاى براى خريد كتاب در اختيار نداشته است و بد نيستبه خاطر تكريم از نكوكاران برخى از اهدا كنندگان را نام ببرم:
1 – مؤسس كتابخانه، حضرت آيتالله العظمى حاج آقا حسين طباطبايى بروجردىرحمه الله;
2 – آيتالله حاج آقا محمد مقدس اصفهانى مؤلف كتاب ارزشمند «الاوائل» كه در اصفهان چاپ شده است. بنده ايشان را زيارت كرده بودم. در حوزه علميه قم و همچنين در اصفهان بسيار مورد احترام بود. ايشان از حواريون آيتاللهالعظمى بروجردى به شمار مىآمد و مورد توجه ايشان بود;
3 – آيتالله حاج شيخ محمدعلى كرمانى ابوالزوجه آيتالله حاج سيدمحمدحسن لنگرودى و آيتالله حاج سيد حسين كرمانى. ايشان را هم حقير زيارت كرده بودم و اين بزرگوار هم از حواريون آيتاللهالعظمى بروجردى بود و اينكه مرحوم آيتالله بروجردى اطرافيانى مانند ايشان و آيتالله فاضل لنكرانى (والد آيتاللهالعظمى فاضل) و آيتالله حاج سيد مصطفى خوانسارى و امثال آنان داشته، دليلى بر عظمت مقام علمى و تقوايى آن بزرگوار است. رحمةالله عليهم اجمعين.
4 – آيتالله حاج سيد حسن فريد اراكى. ايشان از هم دورههاى آيتالله العظمى گلپايگانى و آيتالله العظمى امام خمينىرحمهم الله بود و حقير به درس ايشان مىرفتم و با ايشان انسى داشتم و ايشان هم به بنده لطف خاصى داشتند. درس و مجلس گفتوگوى او بسيار سودمند و با بركتبود و پس از وفات ايشان بخشى از يادداشتهاى ايشان را تنظيم و به نام تفسير سوره حمد چاپ كردم.
آقاى فريد علاوه بر اينكه وصيت كرده بود كتابهاى چاپى كتابخانهاش را كه بسيار مهم بود به كتابخانه مسجد اعظم بدهند يكى از دو منزل قم خود را كه در كوچه حرم، كوى آيتالله العظمى مرعشى داشت، به مسجد اعظم داد كه اكنون با اجازه متولى مسجد اعظم خانوادهاى در آن زندگى مىكنند.
5 – مرحوم حاج محمد رمضانى صاحب انتشارات كلاله خاور تهران، تقريبا دو سوم كتابهاى چاپى و خطى كتابخانه مسجد اعظم يادگار و باقيات صالحات ايشان است. وى را هم قبل از اينكه به قم بيايد مىشناختم و در كتابفروشى و يا دكه مجله فروشى ديده مىشد كه براى تكميل دورههاى مجلههاى كتابخانهاش مجلهها را زير و رو مىكرد. در قم هم هنگامى كه كتابخانهاى تشكيل داده بود از نزديك در جريان كارش قرار گرفتم.
وى يك ناشر بسيار پر تلاش و پر كار بود. گويا روى برخى از كتابها ديده بودم كه ايشان را به عنوان ناشر هفتصد كتاب معرفى كرده بودند. او مانند برخى ديگر از ناشران آن دوره اهل مطالعه و فضل بود كه مثنوى معروف به «مثنوى خاور» كه با تصحيح او و پدرش چاپ شده است، بهترين گواه با فضل بودن او مىباشد.
در طول عمر، حدود چهل هزار كتاب چاپى و دو هزار نسخه خطى گردآورى كرده بود و در سالهاى آخر عمر آرزو داشت در قم محلى را بسازد و كتابخانهاى به نام ولى عصرعليه السلام براى استفاده حوزويان تاسيس كند و براى اين جهت گويا درخواست كمك و يارى هم مىنمود. از اينرو آنطور كه به خاطر دارم مرحوم حجةالاسلام والمسلمين حاج سيد مهدى گلپايگانى (فرزند آيتاللهالعظمى حاج سيدمحمدرضا گلپايگانى) خانهاى در خيابان ارم براى او آماده كرد تا كتابها به قم بيايد و بهطور موقت آنجا قرار گيرد و اين كار انجام شد (بنده در همين خانه خدمت مرحوم رمضانى رسيدم) تا به مرور زمان آرزوى نهايى او انجام شود كه اجل مهلت نداد و در اين ميان آن عزيز از دنيا رفت. بازماندگان گرامى او ظاهرا با وساطت و تشويق مرحوم حاج سيدمهدى گلپايگانى و يا والد بزرگوارشان حاضر شدند كتابها را كه در همان زمان قيمتسنگينى داشتبه كتابخانه مسجد اعظم اهدا كنند و به اين وسيله موجبات شادى روح پدر را فراهم آورند و صدقه جاريهاى از خود به يادگار بگذارند. البته چون فكر مىشد بخشى از چاپىها (مانند قسمتى از مجلات و كتابهاى درسى آموزش و پرورش كه مرحوم رمضانى در جمعآورى آنها رنج فراوانى برده بود) در حوزه قم مورد استفاده نيستبه تهران برده و شايد به كتابخانه مركزى دانشگاه داده باشند.
پيام حوزه: در مورد فهرستى كه براى نسخههاى خطى كتابخانه مسجداعظم تاليف كردهايد، توضيحى بفرماييد؟
1 – تا زمان تاليف اين فهرست، كارهايى كه حقير در زمينه فهرست نگارى انجام داده بودم، همه بهصورت رايگان و مجان بود و فقط انگيزه و علاقه شخصى موجب تحمل اين كار پر زحمت (بخصوص با شرايط كار در آن زمان) بود. اولين فهرستى كه بنا شد حقالزحمة دريافتشود، اين فهرستبود كه براى چهار هزار جلد، مقرر شده بود چهل هزار تومان (يعنى نسخهاى ده تومان) دريافت دارم كه سى هزار تومان آن را مرحوم آيتالله دانش آشتيانى دادند و ده هزار تومان ديگر، بعد از چاپ كتاب، با فروش صد جلد از آن به مرحوم آيتالله حاج شيخ مهدى حائرى تهرانى كه همواره در كارهاى خير شركت مىكرد، به عنوان انجام يك كار فرهنگى، تامين شد.
2 – پس از زحمات فراوان كه فهرست آماده چاپ شد، بودجه چاپ آن، كه گويا هفتاد و پنج هزار تومان مىشد در اختيار نبود، لذا با متوسل شدن به مرحوم حاج طرخانى كه يكى از اخيار تجار است و مرحوم پدرش معروف به حاج آقا رضا شاهپورى (برادر مرحوم آيتالله حاج ميرزا جواد تهرانى ساكن مشهد) در ساخت و ساز مسجداعظم سهم به سزايى داشت پول كاغذ آن كه پانزده هزارتومان بود، تامين گشت و براى بقيه در معيت مرحوم آيتالله دانش آشتيانى خدمت مرحوم آيتاللهالعظمى گلپايگانى رسيديم و از ايشان تقاضاى كمك كرديم كه آن بزرگوار هم پرداخت مبلغ مذكور را قبول فرمودند.
3 – اين مطالب را براى اين عرض كردم تا كسانى كه مىگويند اين فهرست كه شامل چهار هزار نسخه است، بايد لااقل در چهار جلد و به گونهاى مفصل تنظيم و چاپ مىشد، بدانند آن زمان امكانات براى اين قبيل كارها در حوزه در حد صفر بود و بنده هم اهل توسل به ادارات و امثال آن نبودم.
4 – بنده در فهرست نگارى سبك مختصر نويسى را انتخاب كرده بودم كه برخى از كتابشناسان و فهرست نگاران معروف (مرحوم استاد دانش پژوه) سبك مرا تمجيد كرده بود كه از تكرار مكررات حتىالمقدور پرهيز شود و زودتر نسخهها و كتابها معرفى و در دسترس فضلا اساتيد و محققان قرار گيرد، كه اگر اين سبك لااقل به عنوان مرحله اول كار دنبال مىشد ما امروز در كتابخانههايى مانند آستان قدس رضوى، كتابخانه مجلس و كتابخانه آيتاللهالعظمى مرعشى دهها هزار نسخه فهرست نشده نداشتيم و مىدانيد وجود نسخه فهرست نشده در كتابخانه، در حكم عدم وجود است زيرا جز در موارد استثنايى در دسترس محققان قرار نمىگيرد.
و نيز بنده از اول با صرف هزينه از بيتالمال براى چاپ فهرستهايى كه گاهى نيمى از آن يا بيشتر از نيم، مطالب تكرارى و اضافى و احيانا تزيينى است، موافق نبودم و هنوز هم معتقدم كه لااقل كار در دو مرحله انجام گيرد و در مرحله اول همه نسخهها با معرفى اجمالى فهرستشود تا مثلا در كتابخانه آيتاللهالعظمى مرعشى نجفى هجده هزار نسخه فهرست نشده نداشته باشيم و در مرحله دوم فهرستهايى به آنگونه كه گفته مىشود مطلوب است، تاليف و چاپ شود.
به هر حال خرسندم كه تهيه فهرست نسخههاى خطى كتابخانه مسجد اعظم (هر چند از نظر چاپ صورت زيبايى ندارد) موجب شد در اين چند سال اخير از نسخههاى خطى آنجا بيشتر استفاده شود و نيز جاى خرسندى است كه اخيرا توسط دو نفر از عزيزان، نسخههاى خطى اين كتابخانه به صورت تفصيلىتر فهرستشده، و حتما نواقص يا اشتباهاتى كه در فهرست تاليفى اينجانب بوده برطرف گرديده است و آنطور كه وعده داده شد در شش جلد به چاپ خواهد رسيد.
پيام حوزه: مدتى كه براى تنظيم و تاليف فهرستبه كتابخانه رفت و آمد داشتيد وضع كتابخانه را چگونه ديديد؟
آيتالله استادى: كتابخانه از زمان افتتاح تا چند سال بسيار خوب اداره مىشده و فعال بوده است، شاهد غير قابل انكار آن مجلهاى است كه به نام كتابخانه منتشر مىشد، و حدود دو سال يا بيشتر ادامه داشته است. انتشار مجلهاى وزين در آن زمان با امكانات بسيار محدود آن روزها، يكى از بهترين و مؤثرترين كارهايى بوده كه يك كتابخانه براى معرفى خود و ايجاد ارتباط با مراكز علمى و علما و مؤلفان و محققان، و نيز معرفى كتابها و نسخههاى خطى خود مىتوانسته انجام دهد.
در آن زمان در حوزه علميه قم سه چهار مجله و سالنامه و امثال آن بيشتر منتشر نمىشد كه يكى از بهترين آنها مجله «مسجد اعظم» بود كه از همكارى نويسندگانى چون حضرات آيات: مرحوم حاج آقا مرتضى حائرى، حاج شيخ لطفالله صافى، حاج ميرزا حسين نورى، حاج شيخ حسين شبزندهدار، مرحوم حاج شيخ جلال طاهر شمس و دانشمند گرانمايه آقاى رشيدپور و برخى ديگر از اساتيد آن دوره برخوردار بود و خود اين همكارى حاكى از درجه اعتبار و اعتماد به آيتالله دانش آشتيانى و مجله او است.
توسط اين مجله اهدا كنندگان كتاب به كتابخانه، تشويق مىشدند و برخى كتابهاى جديد براى كتابخانه ارسال مىشد و نيز برخى از نسخههاى نفيس معرفى مىشد. خلاصه قدم بسيار مؤثر و مباركى بود.
فعاليت ديگر كتابخانه در آن زمانها نوشتن فهرست كتابهاى چاپى به صورت ثبت در دفاتر و تهيه فيش بود كه به گونهاى بالنسبة مطلوب انجام شده بود و همچنين نسبتبه شناسايى و فهرست اجمالى نسخههاى خطى تا حد زيادى توسط مرحوم آقا ميرزا حسن آشتيانى (عمو زاده آيتالله آشتيانى) و حجةالاسلام و المسلمين شيخ محمد تقى دانش آشتيانى (آقازاده آيتالله آشتيانى) و دانشمند محترم آقاى سيد حسين مدرسى طباطبائى (كه اكنون گويا در آمريكا ساكن هستند)، كار شده بود.
اين وضع خوب و فعال كتابخانه تا چند سال ادامه داشت، اما متاسفانه كثرت كارهاى آيتالله دانش آشتيانى از طرفى، و اينكه بخشى از مخزن كتابخانه، دفتر ايشان شده بود كه در مورد اخذ وجوهات و اداره امور شهريه آيتالله خوئى و حضرت امام خمينى – قدس سرهما – فعال بود و از طرفى هم كمكم آيتالله دانش آشتيانى مانند قبل، نمىتوانستبه همه كارهاى كتابخانه شخصا اشراف كامل داشته باشد و به رايگان كارها انجام گيرد، بلكه مىبايستبا استخدام كارمندانى كتابخانه به وضع مطلوبترى اداره مىگشت و اين مستلزم هزينههايى بود كه از طرف توليت محترم مسجد اعظم تامين و تضمين نشده بود و حضرت آقاى دانش هم به خاطر شدت امانت و تقوا و احتياط، معتقد بود كه هزينههاى كتابخانه بايد جداگانه توسط مراجع تقليد و ديگران تامين گردد، به اين علت و شايد علتهاى ديگر، بايد بگويم متاسفانه در تاريخى كه حقير براى تهيه فهرستبه كتابخانه رفت و آمد داشتم، وضع چندان مطلوبى نداشت.
مثلا بسيارى از نسخههاى خطى نياز به ترميم و صحافى داشت و بهخاطر نبودن بودجه، پير مرد صحافى را به كتابخانه آورده بودم كه با مقواى كارتنهاى مستعمل و پارچههاى دست دوم يا كم قيمت نسخهها را تجليد مىكرد كه حتما باور نمىكنيد. اما نمونههاى آنها تا چندى پيش در قفسهها به چشم مىخورد و بحمدالله هر كدام كه نياز به صحافى داشت، اخيرا صحافى شد.
نوشتههاى عطف كتابها (شامل شماره و نام كتاب) كم رنگ شده بود و موجب بىنظمى در قفسهها و مخلوط شدن كتابها مىشد و يكى از كارمندان، مكرر داوطلب بود كه با دريافت مبلغى اندك، اين كار را انجام دهد و نام كتابها و شمارهها را دوباره نويسى كند، اما بودجه نبود.
حدود چهارهزار نسخه خطى در محوطهاى كه شايد كمتر از دو متر در پنجمتر بود جاى داده شده بود و بخشى از كتابها بى جلد روى زمين، زير قفسهها قرار گرفته بود.
هر روز براى كارهاى دفترى آيتالله دانش، دهها نفر آشنا و غير آشنا به مخزن كتابخانه رفت و آمد داشتند و نسخههاى خطى هم در دسترس بود و با اين وضع ضريب امنيت كتابها را خودتان تعيين كنيد.
كتابخانه با چهار نفر كارمند برخى پارهوقت و برخى تمام وقت تا اين اواخر اداره مىشد كه هنگام واگذارى به شوراىعالى، مجموعا با ماهانه پنجاههزار تومان (كه آيتالله دانش از دفتر آيتاللهالعظمى سيستانى مىگرفتند)، اداره مىشد و البته كارمندان يك مبلغ جزئى هم هر ماهه از دفاتر برخى مراجع تقليد دريافت مىداشتند.
مرحوم آقاى آل اسحق و جناب آقاى محمدى و جناب آقاى موسوى و جناب آقاى مهدوى، كارمندان كتابخانه بودند كه در بين آنها آقاى آل اسحق تقريبا فهرست متحرك كتابخانه بود و تسلط خاصى به كتابها و جاى تكتك آنها داشت و به همين جهت گاهى محققان و فضلا و اساتيد از اطلاعات ايشان بهره مىبردند والا فهرستهاى ثبتشده در دفاتر به خاطر جابهجا شدن برخى كتابها و در انبار قرار گرفتن تعداد ديگر چندان قابل استفاده نبود.
هر كس عكس نسخهاى را مىخواست گفته مىشد آيتاللهزاده بروجردى (متولى مسجد اعظم) گفتهاند بايد دستگاه عكس بردارى را به كتابخانه بياورند و عكس بگيرند و بردن كتاب براى عكسبردارى به بيرون از كتابخانه به هيچ وجه جايز نيست و روشن است كه آوردن دستگاه فيلمبردارى و غيره براى همه كس يا غالب اشخاص ميسر نبود.
يكى از نوادگان مرحوم طريحى صاحب (مجمعالبحرين) از وجود نسخهاى (از يك رساله كه به خط يكى از اعضاى بيتشيخ طريحى است). در كتابخانه آگاه شده بود و با واسطه يا وسايطى مىخواست عكس آن را تهيه كند. هنگامى كه بنده براى ساطتبه كتابخانه مراجعه كردم جواب منفى شنيدم و چقدر متاثر شد.
اينها را براى اين عرض كردم كه وضع كتابخانه هنگام واگذارى به شوراى عالى حوزه روشن باشد.
اما با همه ا ين شرايط هر چه با آيتالله دانش آشتيانى ارتباطم بيشتر مىشد علاقهام افزون مىگشت، چون او يك روحانى خدوم، عالمى ربانى، يك پارچه تقوا و امانت و دنيا گريز بود و در رعايتبيتالمال و وجوهات كاملا احتياط كار بود و با آنكه در سنين پيرى بود تا آنجا كه مىتوانستبه حوزه و حوزويان از يك سو و به مردم شريف آشتيان از سوى ديگر، خدمت مىكرد، بدون اينكه توقعى مادى داشته باشد. و يا از شرايط خاصى كه براى او پيش آمده استفاده مادى كند. خدايش رحمت كند و با همنامش رسول خداصلى الله عليه وآله محشور گردد.
پيام حوزه: چه شد كه در پنجسال اخير كتابخانه زير نظر شما قرار گرفت؟
آيتالله استادى: پس از نشر فهرست نسخههاى خطى كتابخانه، ارتباط چندانى با كتابخانه نداشتم و فقط در مواقع نياز به برخى از نسخههاى خطى يا چاپى با متوسل شدن به مرحوم آقاى آل اسحق از نسخهها استفاده مىكردم و گاهى هم با اخذ رسيد و يادداشت، امانت مىداد كه گويا اين كار آن مرحوم، صحيح و مجاز نبوده است.
به هر حال همانطور كه گفتم ارتباط چندانى با كتابخانه نداشتم.
هنگامى كه ميان مديران آستانه مقدسه حضرت معصومهعليها السلام و متولى محترم مسجد اعظم به خاطر برخى از رويدادها، اختلاف و گفتوگو و درگيرى پيش آمد، نمىدانم به چه علت كتابخانه مسجد اعظم هم كه زير نظر آيتالله دانش بود بهطور كلى تعطيل شد و قفلى هم از طرف آستانه مقدسه به درب كتابخانه زده شد و گويا اين تعطيلى مدت مديدى بهطول انجاميد.
زمانى كه مدير حوزه علميه قم بودم، نامهاى به خط مرحوم آيتالله دانش آشتيانى به اين شرح دريافت كردم:
بسمه تعالى
مديريت محترم حوزه مقدسه علميه قم
سلام عليكم
بعد از اهداى سلام و اداى احترام، توجه آن مقام محترم را به امور ذيل معطوف مىدارد:
1 – موقعيت كتابخانه مسجد اعظم (كه از آثار ارزشمند مرحوم آيتاللهالعظمى بروجردىرحمه الله است و مورد مراجعه و استفاده آقايان فضلا و طلاب محترم حوزه علميه مىباشد) محسوس، و گمان مىرود حفظ آن ضرورى باشد.
2 – اينجانب از زمان تاسيس آن تا حال به قدر مقدور در اداره و نگهدارى آن بذل مساعى نموده و با مشكلات مالى و غيره كه داشته، آن را مورد استفاده و بهرهبردارى حوزه مقدسه قرار دادهام.
3 – اينك در اثر اختلاف نظر متولى محترم مسجد و سرپرستى آستانه مقدسه از يك سو، و از سوى ديگر، كهولتسن و معلوليت و ضعف مزاجى بخصوص، از انجام وظيفه و اشراف و نظارت بر حفظ و بهرهبردارى از آن ناتوان و عاجزم و به ناچار بايد آن را به مقام مسؤول و شايستهاى واگذار نمايم.
4 – نظر متولى مسجد بر تعطيلى كتابخانه، و انتظار سرپرستى آستانه بر واگذارى اداره آن بهطور كلى به آن مقام مىباشد. و حقير هيچ يك از اين دو نظر را به صلاح كتابخانه و حوزه نمىدانم; لذا توجه آن مديريت محترم را به اين امر معطوف داشته و خواهشمندم هرگاه وجود اين مؤسسه ارزشمند را براى حوزه لازم مىدانيد، مسؤوليت اداره آن را مانند ساير شؤون حوزه مقدسه برعهده گرفته و فردى شايسته را براى سرپرستى و اداره آن معين فرماييد تا هم مورد استفاده بهتر و بيشتر فضلا و طلاب قرار گيرد و هم از خطر احتمالى حيف و ميل و كم و كاستى كميت آن جلوگيرى به عمل آيد. در غير اينصورت به مفاد كريمه «لايكلف الله نفسا الا وسعها» چارهاى جز تعطيلى و كنارهگيرى از دخالت در امور آن را ندارم. قبلا از بذل توجه سپاسگزار، و در انتظار آن مىباشم. والسلام عليكم و على عبادالله الصالحين.
العبدالآثم ابوالقاسم دانش آشتيانى 12/9/1375
پس از دريافت اين نامه، شايد به خاطر كثرت مشاغل و مسؤوليتهاى مديريت تا حدود نه ماه به حضرت ايشان پاسخى داده نشد.
مجددا نامهاى به اين شرح مرقوم داشتند:
بسمه تعالى
مديريتحوزه علميه قم، حضرت آيتالله استادى
سلام عليكم
بعد از ابلاغ سلام، عطف به نامهاى كه چندى قبل مبنى بر وضع كتابخانه مسجد اعظم و كمك خواهى از آن مقام براى اداره آن، مرقوم داشته – و با اينكه جواب نامه چون جواب سلام لازمالمراعاة شمرده شده – جوابى به اينجانب نرسيد.
اينك نيز نظر به درگذشت مرحوم آقا شيخ احمد آل اسحق (2) رحمه الله كه با سابقه چندين ساله، پايه اساسى چرخش عملى كتابخانه بودند، مجددا مصدع گرديده و با سوابق لطف و محبتى كه نسبتبه حقير داشتهايد از جنابعالى استمداد نموده و خواهشمندم در شمار شؤون مهمه حوزه مقدسه كه برعهده داريد، مرا كمك نموده و با ناتوانى جدى كه براى رسيدگى و سرپرستى كتابخانه را دارم، بفرماييد، چه كنم؟ !
آيا به خواسته آيتالله زاده محترم بروجردىرحمه الله كلا تعطيل نموده و كنارهگيرى كنم، و يا به انتظار سرپرستى آستانه مقدسه اداره آن را به ايشان واگذار نمايم؟ مخصوصا كه مجددا به عنوان حفظ كتابخانه قفلى به درب كتابخانه زدهاند (3) ؟ و يا لطفى فرموده و چون ديگر شؤون حوزه ادامه آن را منظور داشته و راه حلى براى اداره آن، ارايه فرماييد؟ در هر حال با كمال معذرت، قبل از تمام شدن ايام تعطيل حوزه (4) ، و ناراحتى و بلاتكليفى طلاب و فضلاى محترم مراجعين، منتظر بذل توجه و عنايت مىباشم. والسلام عليكم و على اخوانناالصالحين.
ابوالقاسم دانش آشتيانى 14/6/1376
پس از دريافت نامه دوم، به فاصله چند روز اينجانب هر دو نامه را در جلسه شوراى عالى حوزه علميه قم كه رياست آن با آيتاللهالعظمى مكارم شيرازى بود قرائت نموده و كسب تكليف كردم. پس از بحث و مشاوره، مصوبه زير به اينجانب كه مدير حوزه بودم ابلاغ شد:
مصوبه شماره 242 شوراى عالى حوزه
بنا به درخواستسرپرست محترم كتابخانه مسجد اعظم، حضرت حجةالاسلام والمسلمين جناب آقاى دانش آشتيانى مبنى بر تعيين كسى براى اداره كتابخانه مزبور، به خاطر كهولت و كسالتى كه دارند، تصويب شد كه مديريت محترم حوزه علميه، كتابخانه مذكور را زير نظر گرفته و اداره نمايد.
قم، ناصر مكارم. 24/6/1376
پس از حدود يك سال در تاريخ 7/8/1377 بنده از مديريتحوزه كنارهگيرى كردم و در تاريخ 1/9/1377 نامهاى از شوراى عالى حوزه دريافت كردم كه سرپرستى كتابخانه با مدير جديد حوزه خواهد بود.
چون آيتالله دانش آشتيانى از اين موضوع مطلع شدند، نامه سومى مرقوم داشتند به اين شرح:
بسمه تعالى
شوراى عالى محترم مديريتحوزه مقدسه علميه قم – صانهاالله تعالى عنالتهاجم –
سلام عليكم
بعد از ابلاغ سلام و اداى احترام به عرض مىرساند:
اولا – از قبول سرپرستى و اداره امور كتابخانه مباركه مسجد اعظم كه مورد نياز محسوس حوزه علميه مىباشد، متشكر و اميد است در سايه عنايات خاصه حضرت حق تعالى جل و علا پيوسته موفق و مؤيد باشيد.
ثانيا – يك قطعه چك بانك ملى قم به مبلغ يك صد هزار تومان (5) بابت كمك ماهانه مستمرى كه از طرف دفتر حضرت آيتاللهالعظمى آقاى سيستانى مدظلهالعالى به عمل مىآيد براى دو ماه رجب و شعبان 1419 كتابخانه به ضميمه ارسال گرديد، لطفا وصول آن را دستور اعلام فرماييد.
ثالثا – گرچه حضرت آيتالله استادى دامتبركاته نظر به كثرت مشاغل از همكارى و مديريتحوزه كناره گرفتهاند ولى نظر به مهارت و تخصص فنى بيشترى كه در امر كتاب و كتابخانه دارند، انتظار مىرود به قبول مسؤوليت امر كتابخانه ادامه داده و مديريت اين مركز علمى و فرهنگى را عهدهدار باشند، مزيد تشكر و اميد است مورد توجه حضرت بقيةالاعظم – ارواحنا فداه – بوده باشند.
والسلام عليكم و على اخواننا الصالحين
5 شهر شعبان 1419، ابوالقاسم دانش آشتيانى
و در تاريخ 23/9/1377 شوراى عالى حوزه نامهاى به مدير محترم حوزه حجةالاسلام والمسلمين حسينى بوشهرى به اين شرح مىنويسد:
بسمهتعالى
جناب حجةالاسلام والمسلمين حاج آقاى بوشهرى – زيد عزهالشريف – سرپرست محترم مديريتحوزه علميه قم
سلام عليكم
با توجه به اينكه شوراى عالى حوزه علميه قم سرپرستى مديريت كتابخانه مسجد اعظم را به مديريتحوزه علميه قم سپرده ا ستبه پيوست تصوير نامه حجةالاسلام والمسلمين حاج آقاى آشتيانى مورخ 5 شعبان المعظم 1419 جهت انجام اقدام مقتضى ارسال مىگردد.
با تقديم احترام حسين راستى كاشانى
دبير شوراى عالى حوزه علميه قم (6) 23/9/1377
مدير محترم حوزه پس از دريافت نامه شوراى عالى و نامه آيتالله آشتيانى ابتدا شفاها به بنده گفتند به كار اداره كتابخانه ادامه دهيد و پس از مدتى حكمى به اين شرح مرقوم داشتند:
بسمه تعالى
حضرت آيتالله استادى دامتبركاته
سلام عليكم
با توجه به نامه مورخ پنجم شعبان 1419 حضرت حجةالاسلام والمسلمين آقاى دانش آشتيانى و نامه مورخ 23/9/1377 شوراى عالى حوزه، مسؤوليت اداره كتابخانه را به حضرتعالى كه از چهرههاى علمى و برجسته حوزه مقدسه محسوب مىشويد و علاوه بر اين در زمينه كتابشناسى از دانش و تخصص لازم برخوردار مىباشيد واگذار مىنمايم… بديهى است كه مديريتحوزه نيز در جهت پيشبرد اقدامات جنابعالى از هر نوع همكارى دريغ نخواهد داشت.
سيد هاشم حسينى بوشهرى /مدير حوزه علميه قم
به اين ترتيب بنده با اعتمادى كه به تقوا و ديانت مرحوم آيتالله دانش آشتيانى داشتم كه اين واگذارى را با رعايت همه جوانب شرعى آن انجام دادهاند و نيز به خواسته شوراى عالى حوزه و مدير محترم حوزه، مدت حدود پنجسال اداره و نظارت به امور كتابخانه را به عهده داشتم و در اين مدت برخى از اساتيد و نيز آيتالله علوى بروجردى (نواده مرحوم آيتالله العظمى بروجردى) كه همواره خواهان آنند كه نام آيتاللهالعظمى بروجردى زنده بماند، از اينكه اين كار را پذيرفتهام اظهار خرسندى مىكردند; ولى از آنجا كه بحمدالله به مرور كارهاى كتابخانه به صورت منظم درآمد و نواقص آن در حد توان برطرف شد، چند ماه قبل در جلسه شوراى عالى حوزه، در حضور مدير محترم حوزه، از ادامه اين خدمت عذر خواستم و مورد قبول قرار گرفت.
پيام حوزه: در اين مدت حدود پنجسال چه كارهايى انجام شد؟
آيتالله استادى: ضمن تشكر از شوراى عالى حوزه و نيز سپاس از حجةالاسلام والمسلمين جناب آقاى حسينى بوشهرى كه در طول اين پنجسال و مدت مديريت ايشان از حيث تامين هزينهها همكارى بسيار بسيار خوبى داشتند، عرض مىكنم: كارهايى كه انجام شده به اين قرار است:
1 – مخزن كتابخانه به هيچنحو ظرفيت كتابهاى موجود را به صورت قفسهبندى نداشت، لذا طبقه دوم به صورت مطلوبى احداث شد. با هزينه حدود سه ميليون تومان.
2 – تعداد شصت و پنج هزار جلد كتاب كه ترتيب و نظم لازم را نداشت توسط چند نفر از فضلا با وقتگذارى فراوان موضوعبندى شد و كتابهاى هر موضوع در قسمتى خاص قرار گرفت، با هزينهاى حدود دو ميليون تومان.
3 – ترميم و صحافى سنتى بيش از هزار جلد از نسخههاى خطى و قسمتى از كتابهاى چاپى انجام شد با هزينهاى حدود دو ميليون تومان .
4 – خريد دستگاه عكس بردارى تا زمينه استفاده از نسخههاى خطى براى فضلا و محققان فراهم آيد. به مبلغ حدود چهار ميليون تومان.
5 – ثبتنام كليه كتابها در دفاتر و سپس انتقال به رايانه، تا مراجعان براى استفاده از كتابها در اسرع وقتبتوانند به نتيجه برسند. با هزينهاى حدود دو ميليون تومان.
6 – چون كولرهاى آبى براى كتابخانه و كتابها زيانبار است، كولر گازى و نيز قفسههاى لازم و برخى وسايل لازم ديگر تهيه شده با مبلغ حدود يك ميليون تومان.
7 – تهيه فهرست جديدى براى نسخههاى خطى – توسط آقايان حسنزاده و طيارمرغهاى – . با هزينهاى به مبلغ چهار ميليون تومان، كه اين مبلغ توسط دانشمند محترم، حضرت آقاى درايتى از يك بودجه دولتى مربوط به تحقيقات، پرداخت گرديد.
8 – استخدام دو سه نفر كارمند جديد كه خوشبختانه به خاطر علاقهمند بودن به اين كار و با ارشادات مدير فعلى كتابخانه، حضرت آقاى حسن زاده مراغهاى، با كتابها و نسخهها آشنا شده و مىتوانند كتابداران قابل قبولى باشند.
9 – كتابخانه تعداد زيادى مجلات و جزوههاى كوچك دارد كه با كوشش همين كارمندها، آنها هم به صورتى تنظيم و تا حدى شناسايى شده است و تعداد زيادى كتابهاى به زبان خارجى در كتابهاى مرحوم رمضانى بوده، كه اين كتابها هم بررسى مقدماتى اجمالى شده است.
10 – همكارى جدى براى تنظيم و تهيه اين ويژه نامه كه در دستشمااست.
بنابراين همانطور كه عرض شد (غير از مبلغى كه حضرت آقاى درايتى پرداخت كردهاند) با توجه به هزينههايى كه ياد شد و نيز حقوق كارمندان كتابخانه، مديريتحوزه در اين پنجسال، حدود سى ميليون تومان براى كتابخانه هزينه كرده است تا در حال حاضر، از هر جهت كتابخانه در حد ظرفيت و شرايط خود، مورد بهره بردارى قرار گرفته است و از اين مبلغ دو ميليون تومان را حضرت حجةالاسلام و المسلمين آقاى شهرستانى به تقاضاى اين جانب مرحمت كردند و نيز ماهيانه بهطور مرتب پنجاه هزارتومان دريافتى مرحوم آقاى دانش از جناب شهرستانى بود كه به مركز مديريت مىدادند. بقيه اين مبلغ كلان رامديريتحوزه به خاطر اهميت كتابخانه مسجد اعظم از بودجه و موجودى خود تامين كرده است، كه جاى بسى سپاس و تشكر دارد. فعلا همكتابخانه با هشت نفر كارمند و هزينههاى جانبى، شايد ماهانه يك ميليون تومان هزينه دارد كه توسط مديريتحوزه پرداخت مىگردد.
پيام حوزه: نسبتبه آينده كتابخانه چه نظرى داريد؟
آيتالله استادى: كتابخانه با ظرفيت مكانى فعلى به هيچ نحو نمىتواند پذيراى كتابهاى جديد باشد پس بايد بهطور كلى از خريد كتاب خوددارى شود، البته اين كتابخانه به خاطر نسخههاى نادرى كه دارد، همواره مورد مراجعه محققان خواهد بود و نبود كتابهاى جديد در آن در اين جهت مؤثر نيست.
كتابهاى اهدايى در صورتى پذيرفته شود كه تكرارى نباشد.
هر قدر ميسر باشد، برنامه رايانهاى كتابخانه تكميل و كاملتر گردد.
مدير فعلى كتابخانه حضرت آقاى حسنزاده مراغهاى كه امتياز كتابدوستى و اهل كتاب بودن را دارند، با همكاران گرامىشان با برنامهريزى، زمينه استفاده از كتابخانه در طول سال حتى تابستان و ايام تعطيل حوزه را هر چه بهتر و بيشتر فراهم سازند و بدانند كه خدمتبه اين كتابخانه، خدمتبه حوزه، و خدمتبه حوزه از موجبات رضايتخدا و اولياى اوست.
اگر بتوانند هر سال مجموعهاى شامل برخى از رسالههاى كوچك سودمند كه در كتابخانه موجود است و نيز گزارشى از كار كتابخانه و همچنين معرفى برخى از كتابهاى خطى يا چاپى نفيس و نيز ذكر خيرى از مرحوم آيتاللهالعظمى بروجردى و آيتالله دانش آشتيانى، منتشر سازند، كارى درخور تقدير است.
اميدوارم اين عزيزان با ارشادات مدير محترم حوزه و عنايت ويژهاى كه به كتابخانه مسجد اعظم دارند، بتوانند توفيق خدمتگزارى بيشتر و بهتر را داشته باشند.
در پايان عرض مىكنم:
كتابخانه به صورت فعلى درآمده و خوشبختانه فعال است;
و آيتالله دانش آشتيانى هم به رحمتخدا واصل شدهاند;
و كتابخانه به هيچ وجه زير نظر مديران آستانه مقدسه حضرت معصومهعليها السلام نيست;
و مديريتحوزه هزينههاى ماهانه (حدود يك ميليون تومان) آن را مىپردازد;
بسيار مناسب است جناب حجةالاسلام والمسلمين آقا سيد محمدصادق طباطبائى (متولى مسجد اعظم) موضوع مسجد را از كتابخانه جدا كرده، و با كتابخانه آشتى نموده و نظارت و اشراف به امور كتابخانه را به عهده بگيرند و با صرف فقط روزى يك ساعت در كتابخانه، موجب رشد بيشتر آن شوند. فكر مىكنم اگر اين بزرگوارى را انجام دهند، خرسندى جدشان مرحوم آيتاللهالعظمى بروجردى و والد ماجدشان مرحوم حجةالاسلام والمسلمين سيد محمد حسن طباطبائى بروجردى را در پى داشته باشد و آنطور كه بنده اطلاع دارم در صورت قبول و لطف ايشان، مدير محترم حوزه از اين موضوع كاملا استقبال مىنمايد.
در اينجا لازم مىدانم عرض كنم در طول اين حدود پنجسال، حقير به نظر خود خدمتى به اين كتابخانه انجام دادهام، اما در عين حال اگر غفلتى شده و يا كار خلافى از اين جانب نسبتبه كتابها و كتابخانه سر زده باشد – با طلب رحمتبراى مرحوم آيتاللهالعظمى بروجردى – از خداى منان مىخواهم كه از لغزشهايم بگذرد.
بمنه و كرمه و بحق محمد و آله الطاهرين
پىنوشت:
1) آيتالله حاج سيد محمدباقر ابطحى اصفهانى.
2) شرح حال اجمالى ايشان در اين شماره مجله پيام حوزه آمده است.
3) يعنى كتابخانه تعطيل شده است.
4) مقصود تعطيلات تابستانى حوزه است.
5) همانطور كه قبلا ياد شد قبل از اينكه اداره كتابخانه به شوراى عالى حوزه واگذار گردد، با همين مبلغ يعنى ماهى پنجاه هزار تومان بايد امور كتابخانه و حقوق ماهيانه كارمندان داده مىشد. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل .
6) در اين تاريخ رياستشوراى عالى با حضرت آيتالله راستى كاشانى بود و آيتاللهالعظمى مكارم از اين سمت كنارهگيرى كرده بودند.
كلام نور
بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى – اعلىالله مقامه –
يك مجتهد بايد زيركى و هوش و فراست هدايتيك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غير اسلامى را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدى كه درخور شان مجتهد است واقعا مدير و مدبر باشد.
تبيان، دفتر دهمن، ص 577.
مقام معظم رهبرى، حضرت آيتالله خامنهاى – اعلىالله كلمته –
او [آيتاللهالعظمى بروجردى] در مقام فقاهت، مبتكر شيوهاى جديد و در رجال و حديث، صاحب سبك بود. و در تدريس و تربيت شاگرد و تعليم كار دستهجمعى، بر زمان خود سبقت داشت.
پيام معظم له به مناسبت سي امين سال رحلت آيت الله العظمي بروجردي/«شكوه فقاهت ،ص9»
پايان