یكی از عوامل نیرومند شدن نیروی اجتهاد و فقاهت درمجتهد و فقیه، عبارت از تتبّع و كاوش فراوان در ادلّه و اقوال است. فقیهی كه حال و حوصله تتبّع نداشته باشد و یا از ذوق و سلیقه مخصوص تتبّع و كنجكاوی محروم باشد به زودی دچار خطا و اشتباه میشود و از درك بسیاری از نكات و دقایق محروم میماند.
اگر فقیهی اهل تتبّع باشد و غور در ابواب مختلف و ادلّه فراوان و اقوال گوناگون و كتب و نوشتههای فقهای بزرگ ـ قدّس اللّه أرواحهم ـ بنماید، او در اجتهادش استوار و از لغزش در استنباط به دور است و تكثیر در ادلّه و اقوال، جایگاهِ روشنی، به اجتهاد او میبخشد.
از مشكلاتی كه تنها از رهگذر تتبّع میتوان آن را حل كرد و راه حل دیگری ندارد عبارت از این است كه: هر چند بسیاری از مسائل فقهی است كه جای بحث آن مشخّص و معلوم است و فقیه مراجعهكننده، به سهولت میتواند به آن دست بیاید؛ زیرا موضع آن مشخّص و معلوم است؛ مسائلی هم داریم كه موضع خاصّی ندارند و هر فقیهی در جایی به مناسبتی از آن، بحث كرده است؛ مثلاً بحث حجاب و ستر زنان، بعضی از فقها در كتاب صلات به مناسبت ستر و ساتر در نماز آورده و بعضی در كتاب نكاح و فصل ازدواج ذكر كردهاند.
و نیز مسائل باب ارتداد و اقسام آن را بعضی از فقها در كتاب طهارت آورده و گروهی در باب حدود ذكر كردهاند و مرحوم فیض كاشانی ـ رضوان اللّه علیه ـ در مفاتیح الشرایع جایگاه بسیاری از مسائل را عوض كردهاند و تقریباً با نظم و ترتیبی مخصوص به خود مسائل فقهی این كتاب را ذكر كرده است. اینجاست كه تتبّع چارهسازی میكند وانسان میتواند بهزودی موضع مخصوص مسائل را پیدا كند و مطالب لازم را بیابد و نیز با تتبّع اشباه و نظایر مسئله، حكم مورد بحث برای فقیه، مطمئنتر خواهد شد.
از جمله فقهایی كه در تتبّع و تفحّص، گامهای راسخی برداشته بودند و شاید بتوان گفت: در این اعصار كمتر كسی به پایه تتبّع و بررسی اقوال و آرا و كتب و ادلّه رسیده مرحوم آیةاللّه العظمی آقای بروجردی میباشد. تتبّع عجیب و خستگی ناپذیر او به جایی رسیده بود كه مسائل اجماعیه را میدانست؛ مسائلی كه عمده اتكای فقها در آن مسائل بر شهرت فتوائیه است میدانست و حتی عدد آنها را تقریباً ارائه كردهاند. ایشان فرمودهاند:
در فقه امامیه فتواهای مسلّمی داریم كه اصحاب از قدیم و جدید آنها را تلقّی به قبول كردهاند و این مسائل، متجاوز از نود مسئله میباشد و هیچ دلیلی به جز شهرت فتوائیه ندارد به طوری كه اگر شهرت را از عِداد ادلّه برداریم، این مسائل صرفاً فتواهایی بلا دلیل خواهند گردید.(1)
تتبّع و ممارست ایشان در كتاب شریف جواهر الكلام كه بهترین و بزرگترین موسوعه فقهی است و سرمایه غنی هر فقیه زحمتكش و تلاشگری میباشد بسیار بالا بوده است.
زعیم بزرگوار ما عنایتی خاص به كتاب جواهر داشتهاند و بر حسب نقل، فرموده بودند:
هركس یك ورق ـ مثلاً ـ از جواهر را بخواند و درست بفهمد و مراد آن را دریابد، من اجازه (تصدیق) اجتهاد به او خواهم داد.
آن بزرگوار در اثر تتبّع زیادی كه در این كتاب داشته حدود و مواضع تمام مباحث را معمولاً میدانستند. و گاهی سرعت دستیابیشان به مسائل، در فرصت كم و مجال اندك، موجب تحیر و شگفتی بود.
روز سوم ذی القعده 1407 قمری خدمت مرحوم آیةاللّه العظمی اراكی؛ بودیم، ایشان در ضمن سخنان خود مطلبی را راجع به مرحوم آقای بروجردی ـ أعلی اللّه مقامه ـ فرمودند:
روزی با مرحوم آقای سید محمدتقی خوانساری برای دیدن آقای صدوقی یزدی كه به قم آمده بودند رفتیم، در این هنگام مرحوم آقای بروجردی با جمعی از اصحاب و حواریینشان نیز آمدند و رسم ایشان این بود كه هرگاه به دیدن آقایان علما میرفتند، یكی از استفتائات را از جیب خود در آورده و مطرح میكردند و مطلب را مورد بحث و گفت و گو قرار میدادند و حتی میخواستند كه كتاب را بیاورند و ببینند. آن روز نیز چنین شد و استفتایی را بیرون آورده و مطرح كردند و جواهر را خواستند، مرحوم آقای صدوقی رفتند و جواهر را آوردند، آقا امر كردند كه مسئله را بیاورید و آن را پیدا كنید، آقایان شروع به تفحّص در جواهر كردند و آن را دست به دست میگرداندند و مسئله را پیدا نمیكردند ناگهان مرحوم آقای بروجردی خودشان جواهر را گرفتند و سركتاب را باز كردند و همان اوّل مرتبه كه باز كردند مسئله را آوردند؛ یعنی به قدری در كتاب جواهر طبع قدیم با آن بزرگی ممارست داشتند كه همان اوّلین بار مطلب را یا در همان صفحه با یك ورق قبل یا یك ورق بعد پیدا كردند كه وقتی بیرون آمدیم آقای سید محمد تقی خوانساری از ممارست ایشان در جواهر، تعجّب كردند كه آن آقایان با وجود جوانی نتوانستند مسئله را پیدا كنند و ایشان در سنین پیری كتاب را گرفته و فوراً مسئله را آوردند.
………………………………………….
1 . ابن براج،مهذب ، ج2، ص3، مقدّمه.