از مزایای بزرگ انسانی در طول زندگی، موضوع ادب است كه خود ازعوامل سعادت و موفقیت بهشمار میرود.
از خدا خواهیم توفیق ادب بیادب محروم ماند از لطف ربّ
بیادب تنها نه خود را داشت بد بلكه آتش در همه افلاك زد
مرحوم آیةاللّه العظمی آقای بروجردی در این مرحله نیز سرآمد بودهاند و موضوع ادب ایشان در زندگی پر افتخار آن بزرگوار، زبانزد آشنایان و معاشران و شاگردان اوست.
قابل توجّه است كه او چون از ادب بالایی برخوردار بود، به طور طبیعی از اشخاصی كه در مجلس وی یا در جای دیگر مراعات ادب را نمیكردهاند سخت ناراحت میشده و بسیاری ازاوقات به طور صریح طرف را توجّه داده و او را به مراعات ادب وادار میكردهاند.
احترام به اهل مجلس
این نكته را از مرحوم آیةاللّه العظمی آقای گلپایگانی؛ شنیدم كه:
مرحوم آقای بروجردی ـ رضوان اللّه علیه ـ دچار پادرد بودند و این موضوع، ایجاب میكرد كه پاهایشان را بكشند و دراز كنند؛ ولی این مطلب با ادب آن بزرگوار وفق نمیداد. از اینرو همواره در زمستان و تابستان جلو ایشان یك كرسی بود و پای خود را زیر آن دراز میكردند تا در مقابل دیدگان اشخاص، واردان واهل مجلس نباشد.
ادب ایشان نسبت به استاد
یكی از اساتید عالیقدر آقای بروجردی قدس سره مرحوم آقای حاج سید محمد باقر دُرچهای ـ أعلی اللّه مقامه ـ بودهاند كه در ایام تحصیل در اصفهان از حضور ایشان بهرهمند می شدند.
یكی از آقایان اهل علم اصفهان درتاریخ پانزدهم ربیع المولود 1410 قمری برای بنده نقل كردند كه:
مرحوم آقای شیخ محمد حسن نجف آبادی ـ رضوان اللّه علیه ـ در جلسه تدریس شرح لمعه نقل كردند: “روزی من از مرحوم آقای سید محمد باقر درچهای دعوت كردم كه به حجرهام بیایند و برای اینكه تنها نباشند و همصحبتی داشته باشند، از آقای بروجردی هم دعوت كردم و هر دو آمدند و مدتی نشستند، سپس آقای بروجردی از حجره مدرسه بیرون آمدند من به نزدایشان رفتم و عرض كردم: چرا از حجره بیرون آمدید؟ كاری دارید؟ و غرضم این بود كه اگر احتیاج به دستشویی باشد ایشان را راهنمایی كنم. فرمودند: بر اثرنشستن پایم درد گرفت و نخواستم جلو آقای دُرچهای پا به پا بشوم؛ لذا از حجره بیرون آمدم”.
و یكی دیگر از اساتید مرحوم آقای بروجردی چنانكه پیشتر گفته شد آقای آخوند محقق خراسانی ـ أعلی اللّه مقامه ـ بودهاند و ایشان نسبت به آن استاد بزرگوار در حدّ بالایی احترام و ادب میكرده است. و بر همین اساس وقتی معظّمله از نجف به ایران آمدند دو دوره اصول تدریس فرمودهاند كه یك دوره آن در بروجرد و دوره دیگر در قم بود و در هر دو دوره، محور بحث خود را كتاب شریف كفایة الاصول كه كتاب استادشان بود قرار داده و مكرّر در مكرّر در حین درسها از آن بزرگ مرد به احترام و ادب یاد میكرد و با لقب «شیخنا الأُستاد المحقق الخراسانی» نام میبرد.
یكی از اساتید سطح ما نقل میكرد كه:
مرحوم آقای بروجردی فرمودند: “من حتی به كودك در گاهواره از خاندان آقای آخوند خراسانی، احترام میكنم!”
ادب ایشان نسبت به كتابهای دینی
از نكات قابل توجّه این است كه آن بزرگوار برای قرآن كریم وكتابهای دینی احترام فوقالعاده قائل بودهاند بهگونهای كه در تمام مدت عمرشان در كتابخانهشان نخوابیدهاند؛ بلكه از ایشان نقل شده كه حتی در اتاقی كه كتاب دینی بوده است نمیخوابیده و پاها را دراز نمیكردهاند.
ایشان در زمانهای مختلف زندگی عنصر ادب و مظهر آداب انسانی به شمارمیرفته ونسبت به همه افراد خصوصاً علمای عالیقدر و بزرگوار، بسیار مراعات ادب میكرده است، به هر كسی به مقدار مقامات علمی و معنوی او ادب مینموده است واینها درسهای بزرگ و جاویدی است كه آن شخصیت عظیم و وزین اسلامی به عموم طبقات به ویژه به علمای اعلام و بزرگان دین و روحانیت اصیل داده و به ما فهماندهاند كه كسانی كه در برخوردهایشان با اشخاص یا با علمای محترم اعم از باقیماندگان و یا گذشتگان رعایت ادب و نزاكت را نمیكنند، افرادی نپخته و خام بوده و طبعاً در كشاكش زندگی موفقیتی نخواهند داشت.