از حالات مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی ـ أعلی اللّه مقامه الشریف ـ شدّت توجّه ایشان به مبادی عالی و مظاهر رحمت و لطف خدا؛ یعنی خاندان پیامبر اكرم(ص) است.
منزل ایشان در بروجرد مركز اقامه عزا و سوگواری حضرت سید الشهدا7 بوده است و نه تنها وعّاظ و سخنوران و ذاكران، به ذكر مصایبِ خاندان نبوّت وطهارت به ویژه به مناقب و مراثی حضرت ابی عبداللّه الحسین ـ علیه الصلاة والسلام ـ میپرداختند، بلكه دستههای سینهزن و زنجیرزن نیز بدان خانه مقدس آمده و عزاداریهای پرشور و جگرخراش و دلسوزانه میكردهاند.
در قم و دوران اقامتشان در این شهر مقدس نیز همواره راه توسّل به خاندان عصمت و طهارت: را ادامه میدادند. به زیارت مكرّر مرقد مطهّر فاطمه معصومه كریمه اهلبیت اهتمامی شدید داشتند و در تفخیم و تعظیم شأن والای آن بانوی معظّمه بسیار كوشا وجدّی بودند.
از ویژگیهای مرحوم آیةاللّه بروجردی در این زمینه آن بود كه در عزاداریها و سوگواریهای حضرت سید الشهدا7 و سایر خاندان عصمت و طهارت:، كه در منزل ایشان برگزار میشد و خود آن بزرگوار نیز در آن جلسات شركت میكردند و جدّی گوش فرا میدادند و در مواقع ذكر مصیبت حضرت امام حسین بن علی(ع) و حضرت زهرای طاهره(س) و دیگر عزیزان خدا با شدّت تأثر و اندوه، گریه و زاری میكردند و گاهی اوقات حالشان در این مواقع بر اثر التهاب درونی و تأثر عمیق، منقلب و دگرگون میگردید. در اینجا جریانی از حالت گریه و توسّل عمیق آن بزرگوار در خور ذكر است.
یكی از شعرای عرب، ادیب فاضل، استاد ماهر مرحوم شیخ محسن ابوالحبّ حائری است. او اشعاری دارد در مقایسه بین حضرت مریم و حضرت صدیقه طاهره3 و بسیار ظریف این موازنه را پرورانده است. او میگوید:
إن قیل حوّا قلت فاطم فوقها إن قیل مریم قلت فاطم أفضلُ
أفهل لمریمَ والدا كمحمّد أم هل لمریم مثل فاطم أشبل
كلّ لها عند الولادة حالة منها عقول ذوی البصائر تذهل
ولدت بعیسی و هی غیر مروعة أنّی وحارسها السّری الأبسل
هذه لتحلنها التجت وتساقطت رطباً جنّیاً وهی منه تأكل
وإلی الجدار وصفحة الباب التجت خیر النساء فأُسقطت ما تحمل
و مختصر ترجمه آن این است:
اگر گفته شود: حوّا، میگویم: فاطمه بالاتر از اوست.
اگر گفته شود: مریم، میگویم: فاطمه برتر از اوست.
آیا برای مریم پدری همچون محمد9 بود؟ یا اینكه آیا برای مریم فرزندانی مثل فرزندان فاطمه بود؟
هر یك از این دوبه هنگام وضع حمل، حالتی داشتند كه عقول خردمندان از تصور آن حالت از سر آنان میپرد!
مریم به عیسی بار دار شد در حالی كه خوف و هراسی نداشت و چه ترسی داشته باشد آنجا كه نگهبان او فرشته مقدس و نیرومند آسمانی باشد.
او به پناه درخت خرما رفت (و فرزند خود را متولد ساخت) و درخت، رطب تازه براو فرو ریخت و مریم از آن رطبهای عالی میخورد.
امّا بهترین زنان عالم فاطمه به هنگام وضع حمل، رو به دیوار و صفحه در آمد و حمل خود را میان در و دیوار ساقط گردانید.
باری، نگارنده از مرحوم حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج انصاری قمی ـ رضوان اللّه علیه ـ شنیده است كه در منبر میگفتند:
من این اشعار را در مجلسی كه مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی حضور داشتند میخواندم، ناگهان آمدند و گفتند: “دیگر نخوانید؛ چرا كه آقا غش كردند و از حال رفتند”.
جریان استشفای ایشان به بركت عزاداران حسینی در ایام عاشورا در منزل بروجردشان از مسلّمات است و بر اثر اندكی گل كه از بدن یكی از سوگواران و دستهجات بروجرد گرفته و به چشمان خود میمالند به كلّی درد چشمشان مرتفع میشود به طوری كه تا آخر عمر حتی برای خواندن نوشتههای ریز نیازی به عینك پیدا نكردند و خود آن بزرگوار این داستان را برای مرحوم آقای فلسفی نقل فرموده بودند، طالبین به خاطرات مرحوم فلسفی مراجعه فرمایند.